روزنامه شرق: روز شنبه، درحاليكه بيشتر مردم استراليا در تدارك جشن كريسمس بودند، مرگ يك پناهنده ديگر در بازداشتگاه پناهندگان استراليا در جزيره مانوس بر اثر نبود رسيدگي پزشكي بار ديگر نگاهها را به سياستي كه دولت ليبرال استراليا در قبال پناهندگان پيش گرفته است، معطوف كرد. بيش از سه سال از سياست سختگيرانه فرستادن افرادي كه با قايق به اين كشور ميآيند، به دو جزيره مانوس و ناروو ميگذرد؛ سياستي كه به تمام و كمال ناقض تعهدات بينالملل و حقوقبشري دولت استرالياست. شكنجه روحي و رواني، تجاوز، خشونت، نبود رسيدگي پزشكي، پايمالشدن حقوق انساني، تحقير و بيهويت جلوهدادن اين پناهندگان، همه از دستاوردهاي اين سياست است كه به وسیله سازمانهاي بينالمللي مانند سازمان ملل متحد، عفو بينالملل، ديدهبان حقوق بشر و... بارها تأیید و گزارش شدهاند.
براساس آخرين آمار اداره مهاجرت، هزارو ٢٦٢ نفر شامل ٥٠ زن و ٤٥ كودك در دو جزيره مانوس و ناروو نگهداري ميشوند. حدود ٥٠٠ نفر ديگر نيز به دليل داشتن مشكلات حاد جسمي و روحي به صورت موقت به استراليا آورده شدند. بخش عظيمي از اين پناهندگان را مردان جوان ايراني و خانوادههاي ايراني تشكيل ميدهند كه در شرايط رقتانگيز و ابتدايي روزها را به شب ميرسانند.
بلاتكليفي بزرگترين آفت روحي اين افراد است. بارها و بارها اميدها مبدل به نااميدي شدند و روي شاديهاي موقت، گويي غبار جاودانه غم نشسته است. رنج بيآيندهبودن، روح و روان اين افراد را در جزيرههاي دورافتاده و سوزان، يخزده و مبهوت رها كرده است. گويي پريشاني و آشفتگي نيز ديگر رمق حيات ندارد.
آوريل همين امسال بود كه رأي دادگاه كشور پاپوآ گينهنو مبني بر غيرقانونيبودن نگهداري اين افراد موجي از شور و شعف را در دل جزيره مانوس آفريد؛ اما پس از گذشت هشت ماه، تنها دستاورد اين رأي بازشدن درهاي زندان و امكان عبورومرور پناهندگان به مركز شهر جزيرهاي كاملا بومي و اوليه بوده است.
در روز ١٢ نوامبر امسال ملكوم ترنبل، نخستوزير استراليا، خبر از امضاي توافق جديدي با دولت آمريكا مبني بر اسكان اين گروه از افراد در كشور آمريكا را داد. اين خبر زماني اعلام شد كه همه در شوك انتخاب دونالد ترامپ به سر ميبردند؛ اما مانند چند سال اخير كه دولت استراليا از داشتن هرگونه شفافيتي در زمينه امور پناهندگان امتناع ميكند، پرسشها و شايعات زيادي دراينباره بر رنج اين پناهندگان بلاتكليف افزوده است. روح ترامپ بر اجراي كامل اين قرارداد سايه ميافكند و حس ترس، به رنجها، بلاتكليفيها و بيآيندهبودنها افزوده شده است.
درحالحاضر، كميساريای عالي سازمان ملل در امور پناهندگان با همكاري دولت آمريكا و نهادهاي دفاع از حقوق پناهندگان در استراليا تمام تلاش خود را ميكنند تا پيش از آغاز كار ترامپ آسيبپذيرترين اين افراد را به آمريكا منتقل كنند؛ اما بوروكراسي حاكم بر همه چيز نه ترامپ را ميشناسد، نه رنج را، نه ترس و وحشت را.
هر ثانيه براي اين گروه از انسانها گويي صد سال است و هر انسان مگر بيشتر از صد سال عمر ميكند؟ بيش از سه سال است كه پناهندگان اين دو جزيره با هر ثانيه مردهاند و باز ادامه دادهاند. حتي پس از اسكان اين گروه در آمريكا چه كسي مسئول زخمها و آسيبهاي عميق روحي و رواني و جسمي مردها، زنان و كودكاني خواهد بود كه يادگاري تلخ را براي هميشه در نزد خود نگه خواهند داشت؟