روزنامه شرق: بهتازگي در گروههاي اجتماعي بهوفور مشاهده ميكنيم وقتي خبري از مرگ يك همكار پزشك عمومي يا متخصص در شهرستانها و هنگام گذران طرح منتشر میشود، مطالب پرسوزوگداز و شكوه و شكايت از طرح خارج از مركز، همهجا را پر ميكند.
قطعا طرح اجباري خارج از مركز پزشكان در شهرها و روستاها، با اساسيترين حقوق انساني تصريحشده در منشور حقوق بشر و قانون اساسي مغايرت دارد؛ علاوهبراین، باعث سرپوشگذاشتن بر نقايص جدي سيستم بهداشتي و درماني ما شده و اشكالات اساسي در تخصيص منابع به امر درمان و استفاده بهينه آن از نظرها محو ميشوند. در واقع این کاستیها به همت عالي بهترين و باسوادترين جوانان اما در سالهاي آغاز تجربياتشان سپرده ميشود. تمام اشكالات پيشگفته مطلقا به اين معني نيست كه همكاران جوان ما نبايد يا نميخواهند در شهرستانها كار كنند.
قرار نيست پزشكان فقط در تهران و شهرهاي بزرگ كار كنند يا مثلا فقط با هواپيما جابهجا شوند يا مثلا تافتههاي جدابافتهاي باشند كه اشكالات موجود در سيستم حملونقل يا امنيت عمومي جامعه در شأن ايشان نباشد؛ موضوع فقط اين است كه طبق بديهيترين اصول انساني كسي نميتواند حتي با تصويب قوانين، انساني را بدون جلب رضايت و بدون پرداختهايي منطقي -كه عرضه و تقاضا بيترديد در آن بيتأثير نيست- مجبور به كار در جايي كه به آن فرد اعلام میشود، بكند.
حتي گرفتن تعهد در ازاي هزينههاي تحصيل هم كه از زمان رژیم گذشته مرسوم شده بود، قانوني نيست؛ چراكه براساس قانون اساسي، آموزش براي آحاد ملت رايگان است و سطح آموزش هم محدود نشده است؛ البته شايد بتوان براي خدمت در داخل كشور بدون قيد محل دقيق، از شاغلان برخی مشاغل تعهد گرفت اما اجبار به كار در يك محل خاص آن هم با حقوقي ثابت قطعا در هيچ رشته ديگري سابقه نداشته است. با اين حساب، نگارنده معناي اين پيامهاي پرسوز و گداز به بهانه مرگ پزشكان طرحي را اصلا درك نميكند. آيا اجبار به كار، مرگآور هم هست؟
آيا طرح اجباري به دليل مرگومير جادهاي يا شرايط نامساعد شهرها مردود است؟ و اگر جادهها خوب يا شهرها بهتر باشند با همين اجبار مطلوب است؟
آيا اين باعث از نظر دورماندن مشكل اصلي نميشود؟ آيا قبولشدگان رشته پزشكي از جاهايي غير از همين مناطق آمدهاند؟
آيا مردمي كه در آن شهرها اشتغالات ديگري دارند هم به دليل مرگ يكي از همكارانشان بايد آن مناطق را ترك كنند؟ پاسخ سؤالهاي فوق كاملا روشن است. استخدام پزشك طبق اصول و ضوابط اخلاقي براي كشور و حتي محدودنكردن آن به پزشكان ايراني و استخدام بهترينهاي دنيا نهتنها بهبود كيفيت سلامت را به دنبال خواهد داشت بلكه پرداخت منطقي و عرضه و تقاضايي، شهرها و روستاهاي ما را به وجود پزشكاني مزين خواهد كرد كه قطعا تصميم خواهند گرفت دوران باتجربگي را هم در همان مناطق بگذرانند.
اي بسا كه آن شهر یا روستا همان زادگاهشان باشد و بهعلاوه سيستم مديريت سلامت را از اين اتهام آخر كه صحيح هم نيست، اما بهطور رايج به اذهان ميرسد، يعني عدم مراقبت كافي از پزشكان، مبرا خواهد كرد.
پزشكان بهويژه پزشكان دست به قلم هم بهتر است به جاي نوشتن متون سوزناك تمام توان خود را متوجه استفاده از تمام محملهاي قانوني در جهت الغاي اين قوانين كنند، آن هم در زماني كه هنوز مرگي اتفاق نيفتاده است نه بعد از آن و البته با استفاده از قانون و منطق و نه با هيجان واحساسات!