پروفسور عکاشه: آمار میگوید زلزله در راه است
ساخت و ساز باید براساس اصول و روال مهندسی انجام گیرد. متاسفانه من ناامید هستم که در سرزمین ما این مسائل به طور کامل رعایت شود، گرچه از سال ۱۳۴۸ آیین نامههایی در این زمینه ایجاد شده است و اینها آییننامههای خوبی هستند، اما باید توجه داشت که آییننامه کافی نیست و برای رعایت این مسائل، باید نظارت درست و وجدان کاری وجود داشته باشد و در این راه تشویق و تنبیه صورت گیرد.
من به جرات میتوانم بگویم که ۸۳ درصد سازههای کشور، فوق العاده آسیب پذیرند. ۱۶ درصد آنها آسیبپذیر و تنها یک درصد سازههای موجود در کشور امن هستند. من زلزله خیزی ایران را در ده قرن گذشته مطالعه کردم و از آنجا که کشور ما، یک کشور تاریخی است و قدمتی چندهزارساله دارد، در کتابها آمده است که تهران در چه زمانی دچار زلزله شده است. با بررسی زلزلههایی که به وقوع پیوستهاند، متوجه این امر میشویم که این زلزلهها دارای یک ریتم ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساله هستند. از آخرین زلزله ای که در شرق تهران اتفاق افتاده تاکنون، ۱۸۵ سال گذشته است و ریاضیات است که به من میگوید این ریتم که روی کاغذ مشاهده میشود، اگر بخواهد تکرار شود، تا ۱۵ سال آینده زلزلهای تخریب کننده در تهران اتفاق میافتد. این ریاضیات و آماری است که از بررسیها به دست آمده اما باید توجه داشت که داخل زمین به طوری ناشناخته است که بشر را از پیشگویی باز میدارد. مثالی در این زمینه نشان میدهد که چرا زمین قابل پیشبینی نیست؛ انسانی که به ماه و مریخ سفر کرده و آن فواصل طولانی را درنوردیده، قادر نیست بفهمد در عمق ۴-۵ کیلومتری زمین چه خبر است! بنابراین علم به ما اجازه نمیدهد که در مورد زمین به طور قطعی صحبت کنیم اما از روی کاغذ و براساس آمار، اگر این ریتم درست از آب دربیاید، باید منتظر چنین واقعه ای باشیم، اما باید بگویم که ریاضیات، زمینشناسی نیست. اگر ما برای زلزله آماده باشیم و سازههای خود را محکم کنیم، جای نگرانی وجود ندارد. ژاپنیها در زلزله شناسی از آمریکاییها نیز جلوتر هستند چون سرزمین آنها از چندین جزیره زلزله خیز تشکیل شده و آنها ایمان دارند که اگر سازههایشان محکم نباشد به طور قطع تخریب میشود. بنابراین ژاپنی که چنین آسیبپذیر است، در زلزلههای خود کمترین تخریب را دارد و کشته نمیدهد. تلفات میلیونی زلزله احتمالی تهران به عقیده من تهران دارای بافت فرسوده زیادی است. من بارها گفته ام که ما یک تهران نداریم بلکه دارای سه تهران هستیم. یک تهران داریم که ۲۲ منطقه دارد، تهرانی داریم که علاوه بر ۲۲ منطقه دارای حاشیههایی است و تهران سوم ما شامل شهرهای اطراف آن است. ما نباید تهران را فقط در نقشه در نظر بگیریم. گسل و زلزله مرز ندارد. ده سال پیش دولت ایران از ژاپن درخواست کرد که در مورد تهران و زلزله در آن مطالعه کنند. این مطالعه صورت گرفت و ژاپنیها اعلام کردند که اگر زلزله ای با فعالیت گسل شمال تهران اتفاق بیفتد، کشتهها و زخمیها، میلیونی خواهد بود. در مورد گسل ری هم چنین چیزی اعلام شد. من به این موضوع ایمان دارم که گسلهای زیادی در تهران وجود دارد که هنوز کشف نشده اند. بهترین کار این است که آماده باشیم اما متاسفانه ما به این مساله ایمان نیاورده ایم. چند سال پیش شورای امنیت ملی از من خواست که دلایل خود را در مورد زلزله تهران ارائه کنم. برای آنها نامه ای نوشتم و چند مساله را یادآور شدم: اول اینکه خانه افراد کلیدی را محکم کنید و دوم اینکه ستادی برای مدیریت بحران تشکیل شود. همچنین در آن نامه نوشتم که پایتخت کشور را از ایران منتقل کنید یا حداقل برخی وزارتخانهها را از تهران بیرون ببرید. چه اشکالی دارد که برای مثال سازمان بنادر و کشتیرانی را در جنوب کشور داشته باشیم. من اعتقاد دارم زلزله احتمالی، تهران را تعطیل میکند چون محیط به گونه ای شده که امکان کمک رسانی را از ما میگیرد. * پدر زلزلهشناسی ایران