حلب؛نقطهای برای پایان قانون جنگل
جنگ در جنگی در حلب پایان یافت که در آن، همه با هم میجنگیدند. حلب، مصداق تنازع بقای داروین بود و همه همدیگر را میکشتند تا زمین و قدرت به دست آورند.
کد خبر :
604408
روزنامه شرق؛ نصرتالله تاجیک: جنگ در جنگی در حلب پایان یافت که در آن، همه با هم میجنگیدند. حلب، مصداق تنازع بقای داروین بود و همه همدیگر را میکشتند تا زمین و قدرت به دست آورند.
جهان و در رأس آن آمریکا، از آنچه در این شهر اتفاق افتاد و ظلمی که به مردم آن شد، باید شرمنده باشد. آمریکا باید شرمنده باشد که با راهبردی غلط پا در راهی گذاشت که همپیمانانش سراب تجزیه را در آن، نشان داده بودند. سخن آقای اوباما بعد از آزادسازی حلب که گفت: «دست سوریه، ایران و روسیه به خون آغشته است»، فرار به جلوست. آمریکا در سوریه ابزار و اهرم ندارد و سردرگم است و همین بلاتکلیفی، دست دولت آمریکا را به خون مردم سوریه آلوده کرده است؛ زمانی در سال ٢٠١١ سفیرش را به حماء فرستاد تا در تظاهرات مردم این شهر شرکت کند و زمانی قدرت جداسازی گروههای شورشی و جنگجویان وارداتی از یکدیگر را نداشت و روند تلاشهای صلحجویانه را معطل نگاه داشته بود تا آنها تجدید قوا کنند. آنچه در سوریه اتفاق افتاد، حاصل درگیریهای درونی هیأت حاکمه آمریکا بود. اینکه آقای اوباما در آخرین کنفرانس خبری خود در ٢٦/٩/٩٥ میگوید: «دخالت نظامی آمریکا میتوانست هزینههای سنگینی برای نیروهای نظامی ما باشد»، عذر بدتر از گناه است. سوریه را عربستان، قطر، ترکیه و اردن، همپیمانان آمریکا به این روز کشاندهاند.
اگرچه ایشان میگوید: «من در قبال مسائل سوریه احساس مسئولیت میکنم و پس از بررسیهای بسیار برای حل بحران سوریه در کاخ سفید، به راهبردی که در پیش گرفتیم، رسیدم»، اما این راهبرد چیزی نبود جز با طناب پوسیده ترکیه و عربستان در چاه ویل خاورمیانه رفتن و دست آنها را برای یکهتازی توهممآبانه بازگذاشتن. همین چشمبستن و حتی در بعضی موارد کمکهای تسلیحاتی به شورشیان، بدون هدف و شاید با هدف افتادن تسلیحات به دست هر کس و تقویت جنگ در جنگ بود که حاصل آن بههمریختن ژئوپلیتیک منطقه است تا سوریه تجزیه و رژیم صهیونیستی در امنیت بیشتر باشد. ایشان ادعا میکند که «نتیجهگیری من پس از این بررسیها، این بوده که در شرایطی که روسیه به عنوان یک قدرت نظامی و ایران به عنوان یک قدرت نظامی منطقهای در سوریه حضور دارند، راهحل کمهزینهای برای دخالت نظامی ما در سوریه وجود نخواهد داشت و آمریکا جز با اعزام نیروی پیاده وسیع، بدون مجوز بینالمللی و بدون پشتیبانی از طرف کنگره، نمیتواند به اهداف مد نظرش برسد».
این جملات با مسئولیتپذیری سیاستمداران در قبال تصمیماتشان همخوانی ندارد. همیشه راهحل کمهزینه، بهترین راهحل نیست. چه راهی کمهزینهتر از این میتوانست باشد که آمریکا اجازه ندهد تسلیحات غربی و شرقی با پول سعودیها به سوریه سرازیر نشود؟ رئيسجمهور ایالات متحده، باید مطمئن باشد نهتنها آمریکا به اندازه کافی برای متوقفکردن جنگ نیابتی و جنگ داخلی سوریه تلاش نکرده است، بلکه غرب و آمریکا در ماجرای سوریه مقصر اصلی هستند. دولت اوباما چشم خود را به ورود جنگجویان وارداتی و تسلیحات از ترکیه که از طریق عربستان و قطر تأمین مالی میشدند، بست و باعث این فاجعه انسانی شد.
البته فقط آمریکا نیست که باید مؤاخذه شود، بلکه عربستان، ترکیه، قطر و اردن نیز باید پاسخگوی جامعه جهانی و وجدان بیدار مردم پرسشگر باشند. دستگاه سیاست خارجی ایران نباید از این اشتباه استراتژیک غرب و کشورهای منطقه که در شعلهورشدن جنگ نیابتی در سوریه نقش داشتند، بهراحتی عبور کند. آنان باید مابازای ازبینبردن شرایط زیستی بیش از نیمی از جمعیت سوریه که از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند، ازبینبردن زیرساختهای کشور و در مضیقه قراردادن زندگی نیم دیگر و کشتار بیش از ٣٠٠ هزار نفر از مردم این کشور و همچنین بهتأخیرانداختن توسعه کشورهای منطقه و استقرار دموکراسی در آنها را پرداخت کنند.