روزنامه ایران: تصویر گرانترین وعده غذایی که گردشگران خارجی در ایران میل کردند، خبرساز شد. ماجرا از این قرار بود که عکسی در فضای مجازی منتشر شد که در آن یک لیوان کاپوچینو، یک ساندویچ، یک تکه کیک و ظرف کوچک ژله مشاهده میشد و زیر آن نوشته شده بود: «گرانترین وعده ما در ایران در فرودگاه بینالمللی شیراز. کاپوچینو سفارش دادیم اما کیک و ژله را بدون سفارش آوردند. 2 کاپوچینو، 2 همبرگر، یک هات داگ در مجموع 2 میلیون و 700 هزار ریال.» هرطور حساب کنید، قیمت اقلام سفارشی گردشگران با احتساب همان کیک و ژلهای هم که سفارش نداده بودند، خیلی کمتر از اینها میشود.
واکنشها به برخورد با غرفه گرانفروش و جریمه سنگین منجر شد. همچنین سایر غرفههای متخلف فرودگاه شیراز محکوم به پرداخت جریمه شدند تا شاید آبروی ریخته، بازگردد. اما آیا این نخستین باری بود که گردشگران خارجی با گرانفروشی در ایران مواجه میشدند؟! یا اینکه فضای مجازی امکانی تازه برای مقابله با چنین رفتار و رفتارهای مشابه ایجاد کرده است؟
این روزها دیگر هیچ تخلفی از چشم پنهان نمیماند؛ فیسبوک، اینستاگرام، توئیتر و... راههای تازهای هستند برای افشاگری که این بار دامن گرانفروشان فرودگاه شیراز را گرفت. جایی که پای آبروی کشور در میان است، نمیشود سکوت کرد.
ابراهیم پورفرج، رئیس جامعه تورگردانان ایران در این باره به «ایران» میگوید: «مشکلی که مدتهاست در بخش گردشگری ما وجود دارد این است که گردشگر خارجی وقتی به رستوران یا کافهای مراجعه میکند، با منویی مواجه میشود که قیمتی در آن وجود ندارد. در واقع نمیداند چقدر باید بابت خدمات ارائه شده بپردازد. متأسفانه تا به حال سوءاستفادههای زیادی هم شده. خیلیها چون حس میکنند نظارتی روی کارشان وجود ندارد، هرطور دلشان میخواهد رفتار میکنند و متأسفانه باید این اصطلاح «سرگردنه» گرفتن را در موردشان به کار برد.
هر نوع خدمات ارائه شده به هرحال قیمتی دارد، پس چطور میشود که بهعنوان مثال دو فنجان چای را در شیراز 100 هزار تومان به گردشگر خارجی میفروشند و در اصفهان 50 هزار تومان بابتاش پول میگیرند و قیمت همان در تبریز، 30 هزار تومان است؟! قیمت دو فنجان چای کیسهای قطعاً تعرفهای دارد. حالا اینکه در فنجان گرانقیمت سرو شده باشد و دکوراسیون فضا آنچنانی باشد، مگر چقدر به قیمت اضافه میکند؟! اینجاست که معلوم میشود قیمت خدمات و سرویس، تعیین نشده است. چرا باید گردشگر بابت دو پرس غذا در رستوران، 500 هزار تومان هزینه کند؟! اینها مواردی است که دیده شده و عین واقعیت است. گاهی حتی کیفیت غذا و خدمات در این رستورانها پایینتر از حد نرمال هم هست اما مشتری، چندین برابر بابت آن پرداخت میکند.»
پور فرج ادامه میدهد: «نمیگویم همه این کار را میکنند اما همان تعداد هم آبروی کشور را خدشهدار میکنند چون با این کار، اعتماد را از بین میبرند. ما در مملکت اسلامی زندگی میکنیم که رعایت اصول اخلاقی در آن یک اصل است. در جامعه اسلامی نباید چنین اتفاقی بیفتد. احترام و اعتماد، اصول مهمی در بخش گردشگری خارجی ما هستند. ما باید خدمات را به سادهترین راههای ممکن و طبق تعرفه ارائه دهیم و اعتماد گردشگران را جلب کنیم. ایرانیها به میهمان نوازی و مهربانی در دنیا معروف هستند و خود این خصوصیات عامل جذب گردشگر است. اگر به گرانفروشی و کلاه گذاشتن سر گردشگر معروف شویم، نمیتوانیم به این راحتی از زیر بار این بیاعتمادی بیرون بیاییم.
همیشه همینطور است که حتی یک ایراد کوچک به چشم میآید و خوبیها را بیاثر میکند. اگر خدای ناکرده این بیاعتمادی ایجاد شود، حتی وقتی خدمات را با نرخ واقعی به گردشگر ارائه میکنیم، ممکن است او ته دلش نگران باشد که شاید دارد بیشتر از نرخ واقعی میپردازد. پس باید تلاش کنیم این بدبینی و بیاعتمادی را از بین ببریم.»
دلار بگیریم یا ریال؟
تبدیل واحد پول از ریال به تومان، اتفاقی بود که باید سالها پیش میافتاد. چند بار پیش آمده به مغازهای مراجعه کنید و بپرسید فلان جنس چند ریال است؟! مسلماً هیچ بار. صفرها گاهی گیجکننده هستند خصوصاً وقتی مبلغ بالا میرود. این گیج کنندگی برای گردشگران خارجی بیشترهم هست. همین اشتباه گاهی باعث شده مثلاً 50 هزار تومان بابت یک جنس 5 هزار تومانی پرداخت کنند یا اینکه خیال کنند در ایران همه چیز خیلی گران است. به همین دلیل هم گاهی ترجیح میدهند بابت خدماتی که دریافت میکنند، دلار پرداخت کنند. اما آیا گرفتن دلار به جای ریال برای ارائه دهندگان خدمات منفعتی دارد؟!
«برای ما فرقی نمیکند. اگر ریال بدهند میگیریم و دلار هم بدهند نرخ را به روز حساب میکنیم.» این را مدیر کافهای در خیابان سی تیر تهران میگوید. همان جا که به خیابان ادیان معروف شده و به دلیل وجود موزههایی همچون موزه ملی و آبگینه در آن، هر روز پذیرای تعداد زیادی گردشگر خارجی است. رستورانها و کافههای این خیابان طبعاً مشتریان خارجی زیاد دارند. متصدیان همهشان هم تقریباً همین پاسخ را میدهند در برابر این سؤال: «از مشتریان خارجی ریال میگیرید یا دلار؟» ترجیحشان البته با ریال است اما اگر امکانش نبود، طبق همان فرمول رفتار میکنند. یعنی نرخ روز دلار را محاسبه میکنند و با کسر مبلغی از آن، بها را از مشتری دریافت میکنند.» در موزهها البته بلیت تنها به ریال فروخته میشود و همچنین در قبال فروش اجناس هم فقط ریال دریافت میشود.
رئیس جامعه تورگردانان ایران در این باره میگوید: «ما واحد پول داریم و بر اساس آن معامله میکنیم. نباید در مواجهه با گردشگران خارجی واحد پولمان را نادیده بگیریم. هیچ کجای دنیا هم اینطور نیست. شما اگر به یک کشور اروپایی سفر کنید نمیتوانید دلار خرج کنید و باید پولتان را به یورو تبدیل کنید تا بتوانید یک پرس غذا در رستوران بخورید. در مجاورت اماکن گردشگری خود ما هم این همه بانک و صرافی هست و تبدیل پول براحتی انجام میشود.» البته آنطور که احد ریاضی مدیر فروشگاه صنایع دستی کنار موزه آبگینه میگوید، گردشگران خارجی خودشان بیشتر تمایل دارند ریال پرداخت کنند. او میگوید:«برای ما فرقی ندارد. هرجور راحت باشند پرداخت میکنند. البته گردشگران خارجی که بیشتر اروپایی هستند، معمولاً برای دیدن اجناس فروشگاه میآیند و خیلی کم پیش میآید خرید کنند. وقتی هم از آنها میپرسیم خرید نمیکنید میگویند ما برای گشت وگذار آمدهایم و دنبال خرید نیستیم.» خرید سوغاتی به کنار؛ میشود آن را از برنامه حذف کرد، اما گردشگر ناچار است از باقی خدمات از جمله هتل، رستوران و کافه استفاده کند و آنجاست که باید روی پیشینه تاریخی ایرانیان حساب کرد
و حکایتهایی که در سفرنامهها آمده است. اینکه اروپاییها همیشه از بازارهای قاهره و استانبول گریزان بودهاند و اخلاق بازاریان آن دیار را نمیپسندیدهاند اینکه مشتری را به زور و اصرار وادار به خرید و معامله میکردند و... در عوض بازار ایران را دوست داشتند و معتقد بودند بازاریان ایران مثل دیپلماتهای کهنه کار رفتار میکنند. آنها کنار در مغازههایشان میایستند و لبخند میزنند و اگر احساس کنند مشتری تمایلی به خرید دارد، آنوقت در معرفی کالا و خدماتشان سنگ تمام میگذارند؛ متاعی که ارزش خریدن دارد. حیف نیست امروز این پیشینه زیبا را به دو فنجان کاپوچینو بفروشیم؟