مردم و نهضت «نه به روغننباتی»!
بازار روغن نباتی ایران در دست سعودیها است / نهضت مقابله با مصرف روغن نباتي نهضتي است كه اين بار با همت خود مردم و از طريق فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي پس از 50سال مصرف این روغنهای زیانآور به نهضتي فراگير تبديل شده است.
در پي اين تغيير رويكرد مردم از مصرف روغنهاي نباتي مضرر به روغنهاي مفيدي همچون زيتون و كنجد و مصرف غذاهاي آبپز و بخارپز موجب شده تا فروشگاهها هم به عرضه اين نوع روغنها روي بياورند. با وجود اين، اما بايد ديد اين نهضت در مقابل مافياي روغن نباتي چقدر ميتواند فراگير شود و موفق عمل كند. «سكته قلبي اولين علت مرگ ايرانيهاست»؛ اين خبري است كه معاون درمان وزارت بهداشت آن را بيان ميكند. از سوي ديگر بر اساس آمار رسمي وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكي 33 تا 39 درصد مرگ و ميرها در كشور ناشي از بيماريهاي قلبي و عروقي است، تا آنجا كه ايران را با مرگ 300 نفر در روز ركورددار بالاترين آمار مرگ قلبي در جهان كرده است. چرايي اين ركورد داري، اما مهمترين سؤالي است كه به باور بسياري از كارشناسان بايد پاسخ آن را در تغذيه و به خصوص روغن مصرفي مردم كشورمان جستوجو كرد.
هميشه هر كالايي كه بنا باشد به كشوري وارد شود ابتدا فرهنگ مصرف آن كالا بايد وارد شود و ذائقه مصرفكنندگان را به نفع مصرف آن كالا تغيير دهد. اين درست همان اتفاقي است كه حدود نيم قرن پيش وقتي جرقههاي نخست واردات و توليد روغن نباتي در كشورمان آغاز شد، شاهد آن بوديم و ذائقه مردم ايران از مصرف غذاهاي پخته به سمت غذاهاي سرخكردني تغيير كرد تا بازار فروش مطمئني براي واردات و توليد روغنهاي نباتي ايجاد شود. از سوي ديگر براي همگوني اين روغنها با ذائقه مصرف مردم ايران كه روغن مصرفيشان اغلب از دنبه به دست ميآمد، واردات و توليد روغن نباتي در كشورمان با هيدروژنه كردن يعني فرآيندي شيميايي براي توليد روغن جامد همراه بود. تبليغات گسترده رسانهاي و مقالات سفارشي متعددي رفتهرفته مردم ما را روغن نباتيخور و طرفدار پر و پا قرص غذاهاي سرخكردني كرد. اين تغيير ذائقه براي مردم كشورمان تبعات سنگيني در پي داشت تا جايي كه به گفته رئيس انجمن آترواسكلروز ايران ۴۰ درصد مرگ و ميرهاي كشور ناشي از كارديوواسكولار و ۲۰درصد مربوط به سكته مغزي است. علاوه بر اين روزانه حدود ۳۰۰ نفر بر اثر عوارض قلبي فوت ميكنند، در حالي كه نسبت اين بيماري در زنان و مردان به ترتيب ۵۰ و ۴۰درصد است. در كل كشور ۳۴درصد افراد ۳۵ تا ۷۰ ساله با فشار شرياني مواجه هستند و در تهران اين آمار به ۳۸درصد ميرسد.
در حالي كه از دانههاي روغني بومي ايران مانند كنجد يا زيتون روغنهاي سالم و مفيدي قابل استحصال است، اما پشت پردههايي موجب شد تا به جاي اين دانههاي مفيد، مزارع كشورمان زير كشت دانههاي وارداتي و غيرمفيد مانند كلزا و كانولا برود. هر چند 96 درصد روغن مصرفي در كشورمان وارداتي است، با وجود اين با خواندن برچسب روغنهاي موجود در بازار متوجه ميشويم اين روغنها تركيبي از دانههايي مانند آفتابگردان، سويا، پنبه دانه، كلزا، پالم و كانولا هستند. تناسب نداشتن قيمت روغنهاي آفتابگردان با قيمت عمده تخمه آفتابگردان و استحصال يك كيلو روغن از 5 تا 7 كيلو دانه روغنهاي آفتابگردان موجود در بازار را زير سؤال ميبرد. پالم هم هر چند با گسترش روابط تجاري ايران و مالزي ناگهان مفيد اعلام شد، اما پيش از آن بارها به عنوان يكي از مضرترين روغنها از سوي وزير بهداشت و رئيس سازمان غذا و دارو معرفي شد؛ اظهاراتي كه بعدها تغيير كرد و تعديل شد، اما آنچه مسلم است پالمي كه به كشور ما وارد ميشود از بدترين نوع روغنهاي پالم و با مصرف صنعتي است كه در صنايع غذايي مصرف ميشود. ضمن آنكه هر چند قرار بود 5/12 درصد از روغنهاي خوراكي پالم باشد، اما به گفته برخي كارشناسان نظير عليرضا مهاجر، مجري طرح دانههاي روغني وزارت جهاد تركيب روغن مصرفي تا 70 درصد پالم هم رسيده است. دانههاي روغني، كانولا، پنبه دانه، ذرت و سويا هم همگي از جمله محصولات دستكاري شده ژنتيكي هستند كه هنوز محافل علمي دنيا در پاسخ به ابهامات درباره سلامتي اين محصولات به پاسخ صريح و علمي نرسيدهاند و به همين خاطر هم 26 كشور اروپايي مصرف و توليد تراريختهها را ممنوع كردهاند.
بازخواني پشت پرده واردات گسترده دانههاي تهيه روغن نباتي به كشور شايد شاهكليد مرگ و مير روزانه 300 ايراني بر اثر بيماريهاي قلبي باشد. عليرضا مهاجر، عضو كميسيون كشاورزي مجلس نهم و مجري طرح توليد دانههاي روغني با اشاره به اينكه در زمينه واردات دانههاي روغني 3 ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار مبادلات تجاري داريم، ميگويد: كمتر از ۵ تا ۶ نفر در اين موضوع دخيل هستند. مصرف سرانه روغن در كشور از حدود ۲ كيلوگرم در سال ۱۳۴۰ به بيش از ۲۰ كيلوگرم در حال حاضر رسيده است، ضمن اينكه توليد مرغ و تخممرغ هم به تأمين كنجاله بستگي دارد. وي معتقد است واردات دانههاي روغني ربطي به جناح يا دولت خاصي ندارد، بلكه هر كدام از افراد واردكننده به يك جناح نزديكند و هر جناح كه بر سر كار بيايد آنها نفوذ ميكنند و كار را انجام ميدهند. مهاجر تصريح ميكند: كساني كه دانههاي روغني را وارد ميكنند صاحبان كارخانجات روغن نباتي و روغنكشي هستند كه اين ظاهر ماجراست. باطن ماجرا اما اين است كه واردكنندهها اين كارخانجات را در اختيار دارند و سود خود را بيشتر از طريق واردات به دست ميآورند و در حقيقت برخي اوقات كارخانههاي آنها تعطيل است. عباسي پاپي زاده ديگر عضو كميسيون كشاورزي مجلس هم با تأكيد بر انحصار واردات روغن ميگويد:يكي از واردكنندگان عمده دانههاي روغني، شركت بازرگاني دولتي زيرمجموعه وزارت جهاد كشاورزي و ديگري بخش خصوصي است. به باور پاپيزاده قطعاً در اين زمينه انحصار و رانت وجود دارد. وي تصريح ميكند: رانت واردات دانههاي روغني در خود شركت دولتي اتفاق ميافتد، زيرا مديريت واردات در اختيار دولت است. بر اساس تحقيق و تفحص در شركت دولتي بازرگاني كه واردات دانههاي روغني را مديريت ميكند به روابطي رسيديم، اما اين مستلزم آن است تا قوه قضائيه احكام را صادر كند تا نامها را اعلام كنيم.
سال گذشته والاستريت ژورنال در گزارشي نوشت، از سال ۲۰۰۴ تا كنون شركت سعودي صافولا 80 درصد سهام شركت صافولا بهشهر را خريداري كرده است. دو كارخانه مواد غذايي زيرمجموعه صافولا بهشهر بيش از ۵۰ درصد از بازار روغن خوراكي ايران را در اختيار دارند. اعراب با رخنه در بازار روغن ايران و با توجه به سهم ۵۰ درصدي مجموعه صنعتي بهشهر و مارگارين، در توليد روغن مورد نياز بازار ايران، با برنامهريزي براي به دست گرفتن بخش عمدهاي از بازار پخش روغن در كشور، هم اكنون 80 درصد سهام اين شركت را به نام خود كردهاند. بررسي سايت رسمي شركت سعودي صافولا نيز ضمن تأييد اين موضوع، در معرفي زيرمجموعههاي خود، از سه مجموعه شركت صنعتي بهشهر، شركت كارخانجات مارگارين و شركت طلوع پخش آفتاب در ايران نام ميبرد كه اين شركت سعودي مالكيت 9/79 درصد سهام «شركت صنعتي بهشهر» و «شركت كارخانجات مارگارين» و ۱۰۰درصد مالكيت سهام «شركت طلوع پخش آفتاب» را در اختيار دارد!
تمام اين هشدارها و حقايق اما زورشان به تبليغات گستردهاي كه هر لحظه پيش چشم مردم رژه ميروند و با تكرار در زمان پخش پر بينندهترين برنامههاي تلويزيوني مصرف بيشتر روغنهاي مضر را به آنها القا ميكنند نمیرسد تا بدينگونه جيب مافياي روغن نباتي پر شود. اين در حالي است كه مصرف بالاي اين روغنها با افزايش بار بيماريهاي غير واگير، هزينههاي سنگيني را به نظام سلامت و مردم تحميل ميكند.