ترامپ و همقطارانی از میلیاردرها و ژنرالها
هر چه به زمان ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید نزدیکتر میشویم، کابینه مدنظر او برای چهار سال آتی ریاستجمهوری کاملتر میشود.
کد خبر :
602823
جام جم: هر چه به زمان ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید نزدیکتر میشویم، کابینه مدنظر او برای چهار سال آتی ریاستجمهوری کاملتر میشود. اما آنچه بیش از همه به چشم میآید، انتخاب افراد و شخصیتها برای سمتهای وزارتی است که حضورشان در این پستها به مانند حضور ترامپ در مقام ریاست جمهوری تا حدود زیادی دور از انتظار به نظر میآید. با انتخاب رکس تیلرسون به سمت وزارت خارجه که تا پیش از این رئیس یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی در جهان بود، باید کابینه تاکنون شکل گرفته ترامپ را مجموعهای از میلیاردرها، سرمایهداران و ژنرالهایی دانست که قرار است تا چند ماه دیگر وارد عرصه سیاسی ایالات متحده شوند. حضور گسترده ستارهدارها آنچه بیش از همه در میان اسامی مطرح شده از سوی ترامپ برای پستهای کابینه به چشم میخورد، حضور ژنرالها و شخصیتهای نظامی است. البته تمایل ترامپ به این مساله در دوران مبارزات انتخاباتی نیز بخوبی مشهود بود. وی اواخر ماه سپتامبر در اظهارنظری گفت که به نیروهای نظامی و ژنرالها اعتقاد ویژهای دارد. شاید به همین دلیل بود که او مایکل فلین، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا را بهعنوان مشاور امنیت ملی خود انتخاب کرد.
البته این پایان انتصاب افراد نظامی در کابینه او نبود زیرا ژنرال جیمز متیس و جان کلی که هر دو از نیروهای سابق ارتش هستند به سمتهای وزارت دفاع و وزارت امنیت داخلی معرفی شدهاند. حضور همین افراد باعث بروز نگرانیهایی شده است زیرا اظهارات و نقل قولهای آنها در گذشته سابقه خوبی از آنها در ذهن آمریکاییها برجای نگذاشته است. به عنوان مثال ژنرال کلی از جمله شخصیتهایی بود که طی چند سال گذشته همواره با بسته شدن زندان گوانتانامو مخالف بوده است. انتخاب متیس به عنوان وزیر دفاع نیز نگرانیهای دیگری را به وجود آورده است. تنها باری که یک ژنرال به عنوان وزیر دفاع آمریکا منصوب شد، به سال 1950 باز میگردد که ترومن پس از پیروزی در انتخابات ژنرال جورج مارشال را به عنوان وزیر دفاع انتخاب کرد. براساس قوانین فدرال، افسران و نظامیان باز نشسته در صورتی میتوانند به وزارت دفاع برسند که هفت سال از بازنشستگی آنها گذشته باشد. در حالی که متیس در سال 2013 از ارتش بازنشسته شده است، در نتیجه ترامپ برای رساندن وی به پست وزارت دفاع به چشمپوشی کنگره در این زمینه نیاز دارد. قدرت در دست نظامیان در آمریکای منتقد نظامیان همین مساله باعث شده
تا بسیاری از تحلیلگران آمریکایی این سوال را مطرح کنند که آیا انتصاب این تعداد افراد نظامی تهدیدی برای ملت به حساب نمیآید. منتقدان میگویند حضور شخصیتهای نظامی در یک کابینه سیاسی در بهترین حالت باعث خدشه دار شدن اولویتهای ملی شده و در بدترین وضع ممکن نیز بهسمت یک دولت نظامی حرکت میکند. در همین رابطه، کارول گیاکومو، تحلیلگر مسائل آمریکا در مقالهای در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: انتصاب این تعداد ژنرال نظامی باعث بر هم خوردن تعادل در سیستمی میشود که رهبری و مدیریت غیر نظامی یکی از مزیتهای آن به حساب میآید. گیاکومو در بخش دیگری از این مقاله بیان کرد: نگرانی اصلی این نیست که چنین شخصیتهایی، آمریکا را به سمت یک جنگ دیگر سوق بدهند. نگرانی واقعی این است که پنتاگون با بودجهای بالغ بر 600 میلیارد دلار، هماکنون نیز در سیاستگذاریهای امنیتملی و سیاست خارجی دخالت میکند. ورود چنین افرادی میتواند این معضل را وخیمتر سازد. فیلیپ کارتر نیز در مقالهای در روزنامه واشنگتن پست با بیان اینکه حضور ژنرالهای مهم نظامی همواره متضمن موفقیت دولتها نیست، اظهار کرد: این وضعیت فقط باعث بر هم خوردن روابط شهروندی ـ
نظامی دولت آمریکا در سطح جامعه میشود. مساله دیگری که منتقدان به آن اشاره میکنند این است که ایالات متحده طی سالها و دهههای گذشته همواره به کشورهای مختلف در مورد به قدرت رسیدن بیش از اندازه نظامیان هشدار داده بود؛ حالا با این وضعیت چهره آنها در این زمینه بیش از پیش تخریب میشود. دلیل انتصابهای متناقض در این میان کارشناسان برای تمایل ترامپ به استفاده از شخصیتهای نظامی و همچنین ورود افراد نامتناسب به کابینه به چند دلیل اشاره میکنند. اول اینکه ترامپ هیچ تجربهای در زمینه امنیت ملی و نظامی ندارد؛ در نتیجه سعی میکند افرادی را وارد این فعالیتها کند که به اصطلاح کار کشتهتر هستند. دلیل دیگر این است که او در دوران انتخابات ریاستجمهوری بسیاری از چهرههای معقول و سرشناس جمهوریخواهان را از خود راند؛ در نتیجه این افراد تنها گزینههای باقیمانده برای او به حساب میآیند. ران بونجین، یکی از مشاوران سرشناس جمهوریخواهان در مورد شیوه انتخاب افراد کابینه ترامپ میگوید: این روند در واقع منعکس کننده آن چیزی است که ترامپ در سر خود میپرورد، یعنی برهمزدن ساختار سیاسی و نظامی واشنگتن و باز تعریف آن براساس معیارهای
خودش. این در حقیقت مسالهای است که رایدهندگان آمریکایی به امید تحقق آن به ترامپ رای دادند. بونجین همچنین به این مساله نیز اشاره میکند که ترامپ نه به عنوان یک جمهوریخواه محافظهکار، بلکه بهعنوان فردی با مختصات و ویژگیهای مخصوص به خودش وارد کاخ سفید میشود.