برونرفت از بحران آب با تقویت ذخایر زیرزمینی
آب از مهمترین علل آبادانی است و نقش بسزایی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، صنعتی و سیاسی ایفا میکند، اما در این میان آنچه اهمیت زیادی دارد غیر از مصرف صحیح، جلوگیری از هدر رفت آن است.
در سالهای اخیر از تعبیر «غارت آب» برای برداشت بی رویه آب در ایران استفاده شده است. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
در جهان حدود یک میلیارد نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند. روزانه صدها نفر در جهان بر اثر مصرف آب غیر بهداشتی جان خود را از دست میدهند. تا سال ۲۰۵۰ میلادی بیش از نیمی از کشورها در سراسر دنیا در تامین آب آشامیدنی مورد نیاز خود با بحران روبهرو خواهند شد؛ تمام این جملههای هشداردهنده، بیانگر آن هستند که بحرانی جدی با نام «بحران آب» در حال گسترش و پیچیدهتر شدن است. این در حالی است که تاکنون هیچ گونه اقدامی در زمینه مدیریت مصرف آب اعمال نشده است و در کشور با انواع و اقسام محدودیتهای آبی مواجهیم؛ از جمله اینکه یک سوم میانگین سرانه جهانی آب در کشور داریم. در این شرایط مصرف آب در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت ایران بیش از سه برابر سرانه دنیاست. بر اساس گزارشهای منتشر شده از منابع رسمی بیش از ۷۰ درصد از ذخایر استراتژیک آبهای زیر زمینی کشور در سه یا چهار دهه گذشته با توسعه صنعتی، توسعه کشاورزی و رشد جمعیت مصرف شده است. در این شرایط با خالی کردن آبخوانها نه تنها بحران آب ایجاد شده است، بلکه این مساله تشدید فرونشست زمین و بیابان زایی را به همراه داشته است. این امر را با هیچ هزینه مالی نمیتوان جبران کرد.
استفاده بیش از حد از منابع زیر زمینی آب با تبعات فراوانی همراه است. برای مثال هم اکنون وضعیت قناتهای پایتخت باعث فرونشست زمین شده است. در این زمینه توضیح دهید.
ابتدا باید این واقعیت را پذیرفت که کشور ایران در یک منطقه خشک واقع شده است و در این شرایط میتوان خشکسالی را یکی از پدیدههای شایع در کشور دانست. باید بینش توسعه ای در زمینه بهره برداری از منابع آب به نحوی تنظیم شود تا بتوان روند خشکی را مدیریت کرد. متاسفانه بدون توجه به چنین بینش و نگرشی نه تنها بر اساس نیازها بهره برداری نشده است، بلکه با مصرف بی رویه و بدون توجه به اتفاقات زیرزمینی روز به روز بر شدت تخلیه آبخوانهای کشور افزوده میشود. باید دانست که عمده این مصارف در بخش کشاورزی بوده و با توسعه بیرویه اراضی کشاورزی و حفر چاههای مجاز یا غیر مجاز برخوردی نشده است. با تخلیه آبخوانها نشست زمین در ابعاد گستره بروز میکند. برای مثال هم اکنون در کلانشهرهایی همچون تهران نشست زمین کاملا نمایان است. این در حالی است که در اتحادیه اروپا اگر فرونشست زمین بیش از چهار میلیمتر باشد شرایط بحرانی اعلام میشود، اما در کشور ما سالانه ۳۶ سانتی متر فرونشست زمین در اطراف تهران مشاهده میشود. این امر بدون واکنش سزاوار از سوی مسئولان روز به روز شدت مییابد. باید برای جلوگیری از پیشروی این امر روند بهره برداری از آبهای زیر زمینی را مورد بررسی قرار داد. برای نجات وضعیت آبخوانهای کشور باید در برخی نقاط کشاورزی را تعطیل کرد. همچنین میتوان جلوگیری از گسترش صنایع پر مصرف و بازچرخانی آب در صنایع و آب شرب را جزو اولویتها قرار داد. بر اساس آمار منابع رسمی بیش از ۳۰ درصد از آب در شبکههای سکونتگاههای شهری به هدر میرود. با انجام این گونه اقدامات در سه حوزه صنعت، شرب و کشاورزی میتوان با فعالیتهایی در بخش آبخیرداری، آبخوان داری و تقویت پوشش گیاهی، آب از دست رفته را جبران کرد. فقط با جبران آبهای زیر زمینی میتوان از روند فرونشست زمین و بیابان زایی جلوگیری کرد.
هم اکنون با بررسی وضعیت بارش در کشور به ویژه در فصل پاییز میتوان از تمهیداتی همچون بارورکردن ابرها برای افزایش بارش استفاده کرد؟
نباید بحران آب را تقصیر ریزشهای آسمانی انداخت. با بررسی میانگین بارندگی در اکثر مناطق کشور میتوان به این امر اذعان داشت که در مقایسه با میانگین بارش در مناطق مختلف، چندان اختلاف خاصی مشاهده نمیشود. با توجه به اینکه در سالهای خشکسالی از شدت بارندگیها در کشور کاسته شده و در بسیاری از موارد تغییر اقلیم را شاهد بودیم، اما در سالهای اخیر بارندگی همچنان وجود داشته است. در این شرایط باید بتوان با تغییر رویکرد در هر فصل سال از ریزشهای آسمانی حداکثر بهره را برد. این امر فقط با تقویت فعالیت در حوزه آبخیزداری و آبخوان داری محقق میشود. در ضمن با استقرار پوشش گیاهی میتوان در هر فصل سال به تقویت ذخایر زیرزمینی پرداخت. این امر تنها راه برون رفت از شرایط بحرانی کشور است.
آیا درباره میزان هدر رفت آب در کشور بررسی یا پژوهش خاصی انجام شده است؟
مصرف عمده آب در سه بخش شرب، کشاورزی و صنعت است. بیشترین هدر رفت آب در بخش کشاورزی اتفاق میافتد. بر اساس آمارهای منتشر شده از منابع مختلف تا حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد آب در بخش کشاورزی هدر میرود. کشور ما یک سوم بارندگیهای دنیا را دارد و جزو مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشود، در این شرایط نباید شاهد هدر رفت آب بود. در بخش شرب نیز با کمبودهای فراوان در این زمینه مواجه هستیم. بر اساس آمار منتشر شده در بخش شرب ۳۰ درصد هدررفت آب در شبکههای آب رسانی به دلیل پوسیدگی و شکستگی لولههاست. با توجه به محدودیتهای موجود در هر دو حوزه و هم هزینههای هنگفت آماده سازی آب برای شرب به نظرمی رسد منطقی ترین اقدام باید در زمینه بهره برداری از مصرف در بخشهای کشاورزی و شرب انجام شود. مسئولان باید بدانند که هر گونه هزینه در زمینه تعمیر و نوسازی شبکه آب رسان سود فراوانی را به همراه دارد. چون فرسودگی اینگونه زیرساختها صدمات و هزینههای فراوان را برای کشور به همراه داشته و باعث ایجاد بحران در مناطق مختلف میشود. در ضمن وضعیت اسفبار کمآبی را از آمار مهاجرت میتوان متوجه شد. هر پنج سال یکبار آمار مهاجرت استخراج میشود و میتوان به وضوح تاثیر بحران آب را در زندگی افراد مورد بررسی قرار داد.