لیبرال‌ها و پاسخ به سؤال کره چگونه کره شد؟!

رئیس‌جمهور کره‌جنوبی به دنبال افشای دخالت‌های دوستش در اداره کشور و سوءاستفاده مالی زیرمجموعه‌اش در مجلس این کشور استیضاح و تعلیق شد. خانم «چوی سون سیل» از دوستان قدیمی‌ رئیس‌جمهور کره‌جنوبی بود که با سوءاستفاده از روابط نزدیک با رئیس‌جمهوری به اسناد محرمانه کشور در نهاد ریاست‌جمهوری دست یافته و توانسته بود از طریق حمایت وی، مبالغی را نیز به صورت کمک از شرکت‌های کره‌ای گرفته و به شرکت‌های خود واریز کند.

کد خبر : 602653
روزنامه وطن امروز: محمد زعیم‌زاده: 1- رئیس‌جمهور کره‌جنوبی به دنبال افشای دخالت‌های دوستش در اداره کشور و سوءاستفاده مالی زیرمجموعه‌اش در مجلس این کشور استیضاح و تعلیق شد. خانم «چوی سون سیل» از دوستان قدیمی‌ رئیس‌جمهور کره‌جنوبی بود که با سوءاستفاده از روابط نزدیک با رئیس‌جمهوری به اسناد محرمانه کشور در نهاد ریاست‌جمهوری دست یافته و توانسته بود از طریق حمایت وی، مبالغی را نیز به صورت کمک از شرکت‌های کره‌ای گرفته و به شرکت‌های خود واریز کند.
پارلمان کره‌جنوبی با اکثریتی قاطع به استیضاح و تعلیق رئیس‌جمهور این کشور از قدرت رای داد. در جلسه پارلمان کره‌جنوبی، 234 نماینده به استیضاح خانم «پارک گئون هه» رای مثبت و 56 نماینده رای منفی دادند. نکته جالب هم این است که اکثریت اعضای پارلمان را نمایندگان هم‌حزبی رئیس‌جمهور کره‌جنوبی تشکیل می‌دهند و رای آنها به استیضاح نشان می‌دهد نمایندگان در این رای‌گیری به تعلقات حزبی خود اعتنایی نکردند.
رئیس‌جمهور کره در پارلمان به نقض قانون اساسی، شکست در حمایت از ملت، فساد مالی و سوءاستفاده از قدرت متهم شد. جالب آنجاست که خانم پارک نقض قوانین را رد و از اینکه دوستش از جایگاه وی سوءاستفاده کرده اظهار بی‌اطلاعی کرد اما با این وجود به دلیل عدم احتیاط در رابطه با دوست قدیمی‌اش در همان روزهای اول از همه ملت عذرخواهی کرد و گفت مطیع نظر ملت است.
2- ایران دهه 70: رسانه‌ها با ترس و لرز و در لفافه خبر از اختلاس در بانک صادرات و برخی نارسایی‌های مالی در شهرداری تهران و پروژه‌های عمرانی می‌دهند، رئیس‌جمهور با بغض در نماز جمعه از منتقدان گلایه می‌کند و می‌گوید اینقدر بحث از اختلاس و دزدی نکنید و روحیه مردم را خراب نکنید. وقتی‌ ما یک سدی را می‌سازیم و مثلاً 10 میلیارد خرج می‌کنیم، ممکن است از قِبل آن، 500 میلیون هم اختلاس شود اما این سد برای کشور می‌ماند و هیچ‌کس نمی‌تواند از این سد اختلاس یا دزدی کند.[بی‌پرده با هاشمی، مصاحبه قدرت‌الله رحمانی با هاشمی‌رفسنجانی. صفحه 184]
رئیس‌جمهور رسما فساد را مشروعیت می‌بخشد، منتقدان، دشمن پیغمبر خوانده می‌شوند، در مجلس هیچ اتفاقی نمی‌افتد و آب هم از آب تکان نمی‌خورد!
3- عضو کمیته تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان می‌گوید: صندوق ذخیره فرهنگیان توسط عده‌ای‌ خاص، سرنگون و با بی‌رحمی تمام غارت شده و برپایه بررسی‌ها، بانک «س» که یکی از زیرمجموعه‌های این صندوق به شمار می‌رود 8800 میلیارد تومان حیف و میل کرده است.

او می‌گوید همه این مبلغ به صورت وام‌های معوق و وام‌های سوخته بوده که با تضامین بسیار ضعیف مانند چک و سفته به افراد واگذار شده است. البته باید گفت افراد کلیدی‌ای که این کار را انجام داده‌اند، حدود 30 نفرند که از این میزان، 10 نفر اشخاص اثرگذار بوده‌اند که هر یک، بین 500 تا 1200 میلیارد تومان از صندوق ذخیره وام دریافت کرده‌اند. این افراد شرکت‌های صوری تشکیل داده و نفراتی را معرفی کرده‌اند و این شرکت‌ها نیز با صندوق ذخیره فرهنگیان قرارداد بسته و به بهانه تولید وام گرفته‌اند. مبلغ دریافتی نیز بعد از ردیابی مشخص شده به حساب این افراد کلیدی بازگشت داده شده و اغلب در ساخت‌وساز و دلالی سرمایه‌گذاری شده است.

رئیس‌جمهور در مجلس می‌گوید: نباید به فساد 8000 میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان اختلاس بگوییم، عده‌ای پولی گرفته‌اند و در پرداختش تاخیری شده است لابد! نباید خیلی سخت گرفت.
منتقدان که قبلا توسط رئیس‌جمهور کاسب تحریم و بی‌سواد خوانده و به جهنم حواله شده بودند این‌بار توسط وزیر ارشاد همراستا و هم‌روش منافقین و فرقان خطاب می‌شوند و عملا آب از آب تکان نمی‌خورد. البته رئیس‌جمهور با بگیر و ببند‌های قوه‌قضائیه هم مشکل دارد که وقتی در بخشی دیگر با فسادی برخورد می‌شود افاضه می‌فرمایند با بگیر و ببند کار درست نمی‌شود!
4- بهار 95 رسانه‌ها خبر از پرداخت حقوق‌های نجومی در برخی مراکز دولتی و غیردولتی می‌دهند، مستنداتی از حقوق‌های افسانه‌ای در فضای مجازی دست به دست می‌شود، سخنگوی دولت ابتدا مساله را از بیخ و بن تکذیب می‌کند بعد آن را قانونی می‌داند، رهبر انقلاب رسیدگی به مساله را صریحا از مسؤولان مطالبه می‌کنند، سخنگوی دولت یکی از اصلی‌ترین صاحبان فیش‌های نجومی را ذخیره انقلاب می‌خواند، مسؤولان قضایی خبر از عدم همکاری دولت در مساله نجومی‌بگیران می‌دهند، دیوان محاسبات گزارشی از حقوق‌های نجومی ارائه می‌کند.
نایب‌رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس درباره گزارش دیوان محاسبات و تعیین سقف حقوق می‌گوید: در حالی که در طرح جدید شفافیت دریافتی مدیران حداکثر حقوق 10 تا 12 میلیون در نظر گرفته شده است، گزارش دیوان محاسبات بر مبنای حداقل حقوق 20 میلیون ارائه شد. تعداد واقعی نجومی‌بگیران «4 برابر» تعدادی است که در گزارش دیوان محاسبات آمده است.

مصطفی کواکبیان، از حامیان دولت روحانی هم صاحبان فیش‌های نجومی را تنها

7 درصد از مدیران دولتی می‌داند و البته می‌گوید: بین 200 تا300 مدیر حقوق بالای 50 میلیون تومان می‌گیرند و حقوق 2 هزار تا 3 هزار مدیر هم بین 20 تا 50 میلیون تومان است، هرچند کواکبیان سعی می‌کند مساله را تا حدودی خفیف کند ولی این آمار تا همین جا هم جالب است. اگر برای این آمار حدودی، میانه اعداد را در نظر بگیریم یعنی تعداد مدیران درجه یک را 250 نفر با حقوق حداقل 50 میلیون و مدیران درجه 2 را 2500 نفر با حقوق 35 میلیون تومانی لحاظ کنیم و از حقوق‌های چندصد میلیونی مدیران بانک‌های رفاه و تجارت و صادرات و... هم فاکتور بگیریم، تنها این طبقه مدیران 7 درصدی دولت ماهانه 100000000000 تومان حقوق دریافت می‌کنند و در 3 سال دولت روحانی 3600000000000 تومان حقوق گرفته‌اند یعنی حدود 2/1 برابر اختلاس معروف و مبلغی که می‌توان با آن حداقل 36000شغل در کشور ایجاد کرد، آن هم در دولتی که آمار ایجاد اشتغال در آن رسما منفی است. یعنی مبلغی حداقل 10 برابر تخلف رخ داده در کره‌جنوبی که حکم به اخراج رئیس‌جمهور آن کشور از کاخ ریاست‌جمهوری داده است.
با همه این اوصاف پزشکیان، نایب‌رئیس مجلس ـ که مدعی عدالتخواهی هم هست(!) ـ‌ می‌گوید کل مبلغ حقوق‌ها 100 میلیارد هم نیست و کاملا هم قانونی بوده است. وزیر اقتصاد جناب آقای روحانی همچنان مصرانه از فیش‌ها و هر چه هست دفاع می‌کند و آن را قانونی می‌داند و آب از آب تکان نمی‌خورد.

5- حضراتی که رساله و کتاب می‌نویسند که «ما چگونه ما شدیم» و آنها چگونه آن شدند و همزمان هم از رضاخان میرپنج دفاع و هم مشروع‌کنندگان فساد را تقدیس می‌کنند و از آنها حقوق می‌گیرند، اگر روزی روزگار مسیرشان به اتوبان تهران-کرج افتاد، سری هم به جسد کارخانه ارج بزنند و حتما در راه بیلبوردهای کارخانه‌های معظم صوتی و تصویری کره‌ای را هم نظاره کنند، آنگاه برای اینکه خوب بدانند چه اتفاقی افتاده است همین 2 فقره بالا را حلاجی کنند که چگونه در یک کشور توسعه‌یافته همه نخبگان علیه فساد سیستم اجرایی ولو هم‌حزبی‌شان قیام می‌کنند اما این جماعت در داخل برای حاکم شدن لیبرالیسم چشم بر سیئات دولت دلخواه و هم‌داستان می‌بندند و عدالت را مساله‌ای حاشیه‌ای به حساب می‌آورند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: