وقتی که تلاشی برای حفظ نخبگان نکردیم و نمی‌کنیم

بحث‌های تکراری مثل مهاجرت نخبگان، دانشجویان و... را که کنار بگذاریم مسائلی هم هست که می‌توان به عنوان حل صورت مسئله چرایی مهاجرت نخبگان مطرح کرد.

کد خبر : 602359
سرویس اجتماعی فردا؛ ثمین سعادت: بحث‌های تکراری مثل مهاجرت نخبگان، دانشجویان و... را که کنار بگذاریم مسائلی هم هست که می‌توان به عنوان حل صورت مسئله چرایی مهاجرت نخبگان مطرح کرد. از جمله پاسخ به اینکه چگونه می‌توانیم نخبگان را به کشور بازگردانیم؟

از جمله وعده‌هایی که دولت به جامعه علمی داد بازگشت نخبگان به کشور بود. بنا به گفته وی سیر معکوس بازگشت نخبگان به کشور آغاز گردیده به گونه‌ای که طی ماه‌های گذشته ۲۰۰ نخبه که حدود ۵۰ نفر آنان در ۱۰ دانشگاه بر‌تر دنیا تحصیل کرده‌اند، به کشور بازگشته‌اند. علاوه بر آن به گفته معاون علمی و فناوری رییس جمهور طی یک سال ۱۳۰ نخبه به کشور بازگشته‌اند که ضرورت راه اندازی سامانه بازگشت نخبگان را مطرح می‌سازد. از طرفی برای تحقق واقعی این هدف موضوع نظام وظیفه به عنوان چالش اصلی نخبگان نیز به گفته مسئولان حل شد. برخی از آمار‌ها نیز از بازگشت روزانه ۲ نخبه به کشور می‌گوید که آمار سالانهٔ آن ۷۳۰ نفر می‌شود و به اعتقاد برخی از کار‌شناسان با واقعیت‌های موجود اقتصاد کشور مانند رکود، همخوانی ندارد و یا حداقل اینکه چنین بازگشتی در فضای اقتصادی و علمی کشور قابل ملاحظه نیست.

۴۰درصد و در برخی از آمار‌ها که از سوی مسئولان ارائه می‌شود ۳۰ درصد از نخبگان کشور را ترک کرده‌اند. از آنجایی که قشر نخبه نقش مهم و اثر گذاری برای پیشبرد اهداف توسعه‌ای کشور دارند، مسئولان تلاش کرده‌اند از عواملی که بی‌رغبتی نخبگان به ماندن در کشور را می‌افزاید، بکاهند تا به این شیوه دل آن‌ها را به دست آورند. بر همین اساس بنیاد نخبگان موظف شده مسیر نخبگان برای خلق ثروت از طریق شرکت‌های دانش بنیان را آسان‌تر کرده و مقررات دست و پاگیر برای اجرای پروژه‌های نخبگان در این شرکت‌ها حذف شود و حمایت‌های مادی و معنوی از آن‌ها را بیش از پیش انجام دهد. با این حال روش‌های دیگری نیز وجود دارد که می‌توان برای بازگشت دوبارهٔ نخبگان به کشور از آن بهره جست. منظور از این روش‌ها ترغیب نخبگان برای ورود به کشور است.
ضعف امکانات مادی و فرمادی برای نخبگان
نبود بستر‌ها و فضای موجود که متناسب با خواسته و نیاز نخبگان باشد، باعث شده خیلی از نخبگان خود به خود از بازار کار دور افتند و برخی هم به دنبال تامین نیازهای‌ها دنبال مکان دیگری غیر محل سکونت خود برآیند از این رو گاهی از شهری به شهر دیگر و گاهی نیز از کشور به طور کلی مهاجرت می‌کنند. با فرض اینکه نخبگان بخواهند برای تامین ملزومات اقتصاد کشور و رفع نیازهای آن مشغول به کار شوند، باید حداقل امکانات را داشته باشند. برخی از این امکانات نیز نه مادی بلکه امکانات فرهنگی و فرامادی است. برای مثال از دید خیلی از نخبگان جامعهٔ علمی احترامی برایشان و جایگاه علمی نخبه‌ها و نوآوران نیست. به خصوص این موضوع در مورد دانشجویان دکتری که در کشور معضلی به نام بیکاری دکتری را به وجود آورده صدق خواهد کرد.
اکنون حدود۲۵ درصد از کل ایرانیان تحصیل کرده در کشورهای توسعه یافته زندگی می‌کنند و علاوه بر آن ۶۴ درصد دانش‌آموزان ایرانی مدال‌آور المپیاد طی ۱۴ سال گذشته از ایران مهاجرت کرده‌اند. گرچه این مسئله تنها مرتبط با کشور ایران نیست و در سایر کشورهایی چون چین، هند، کرهٔ جنوبی، عربستان و... دیده می‌شود اما فرق بارز ما با این کشور‌ها این است که در حالی که آن‌ها سعی می‌کنند نخبگان را دوباره به کشور بازگردانند، کشور ما هیچ اقدامی در این راستا انجام نداده است. برای مثال کشوری مثل چین برای اینکه بتواند به اهداف اقتصادی خود ز طریق نخبگان دست پیدا کند، با انجام اقداماتی چون اعطای مسکن به آن‌ها، مشوق‌های مالیاتی و طرح‌های مختلف اقتصادی، اعطای درجات بالای علمی به دانشمندان، تخصیص بودجه تحقیقاتی ۲۹۰ هزار دلاری برای هر یک از این افراد و شانس سرپرستی یک گروه تحقیقاتی و... را ارائه دهد. به همین ترتیب توانست از سال ۱۹۹۴ تاکنون، با اجرای برنامه‌هایی چون بورس یانگ‌تسه وزارت علوم یا پروژه یکصد نابغه آکادمی ملی علوم، بیش از چهارهزار نفر از نوابغ چینی را به این کشور بازگرداند.
تلاشی برای حفظ نخبگان نکردیم و نمی‌کنیم
عباس وطن‌پرور، عضو اتاق بازرگانی تهران در این رابطه توضیح می‌دهد: مسئولان برای حفظ نخبگان و استعدادهای بر‌تر در بازار کار تلاشی نکرده‌اند و به نظر هم نمی‌رسد بخواهند از این به بعد تلاشی کنند. از یک سو فضایی که برای اشتغال این دسته از افراد در نظر گرفته شده دارای محدودیت است. از سوی دیگر تحصیلات دانشجویان با آنچه بازار کار می‌خواهد، در تناقض است؛ ازاینرو شاید برای بازار کار فرقی نداشته باشد دانشجوی مدنظر بااستعداد و بامهارت است یا نه.
وی توضیح می‌دهد: در کشوری مانند ترکیه دانشگاه‌هایی به وجود آمده که هدف از آن‌ها تربیت دانشجویان برای انجام فعالیت‌های اقتصادی مثلا تولید کفش یا کیف است. دانشجو پس از فراغت از تحصیل جذب شرکت‌هایی می‌شود که با دانشگاه‌ها قرارداد بسته‌اند. به همین دلیل نه عمر شرکت‌های خصوصی صرف آموزش می‌شود و نه نیروی ماهر سرگردان می‌ماند.
نبود فضای مناسب و کافی برای اشتغال/ وعده ای که محقق نشد
مشکل دیگری که کار‌شناسان مطرح می‌کنند نبود فضای مناسب و کافی برای اشتغال است. برخلاف آنچه مسئولان وعده دادند نرخ بیکاری نه تنها کاهش نیافت بلکه افزایش یافت. در حال حاضر بیش از دو میلیون نفر در کشور بیکارند که با احتساب بیکاری‌های پنهان آمار آن به اعتقاد کار‌شناسان از ۵ میلیون هم سر در می‌آورد. به اعتقاد کار‌شناسان دولت نتوانست فضای کافی برای اشتغال فراهم آورد و همین موضوع خود گویای این است که تلاش وی برای بازگرداندن نخبگان به کشور بر اساس آنچه وعده داده بود، نتیجه‌ای در بر نداشته است.

براساس آمار‌ها ایران از بین ۱۵ کشور اول دنیا از نظر تعداد دانشجو در آمریکا طی سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۴، با تعداد ۱۰ هزار و ۱۹۴ نفر بعد از مکزیک، رتبه یازدهم را به خود اختصاص داده و کشورهای چین و هند به ترتیب رتبه‌های اول و دوم را به خود اختصاص داده‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که یک سوم از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا را بانوان تشکیل می‌دهند. همچنین ۵۵ درصد دانشجویان ایرانی دارای بورسیه کامل تحصیلی دانشگاه‌های آمریکا و ۲۷ درصد نیز با پرداخت کامل شهریه تحصیلی توسط خودشان در آمریکا مشغول به تحصیل هستند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: