سرویس بینالملل فردا: در سال ۲٠٠١، جیمز میشل همراه با همکارش «جان بروسیسن»،همکاریش به عنوان روانشناس را با نیروی هوایی آمریکا در طرحی پژوهشی آغاز کرد. هدف این پروژه افزایش مقاومت و کمک به بازداشتشدگان احتمالی ارتش در برابر تکنیکهای شکنجه بود.
پس از حوادث یازده سپتامبر، او و همکارش یک شرکت پیمانکار نظامی-امنیتی تأسیس و قراردادی ۸١ میلیون دلاری برای طراحی شیوههای جدید بازجویی و شکنجه با سیا منعقد کرد. میشل هیچگونه سابقهای در بازجویی نداشت، اما در پروژه جدید، قرار شد برای بهکارگیری تاکتیکهای قبلی خود در شکنجه مظنونین به حمله تروریستی که توسط سازمان امنیت آمریکا بازداشت شدهاند، کار کند.
سهشنبه هفته پیش، میشل در مراسم رونمایی از کتاب خود با نام «روشهای بازجویی: انگیزهها و ذهنیات تروریستهای مسلمانی که برای نابودی آمریکا تلاش میکنند» به میزبانی اندیشکده نومحافظهکار «آمریکن اینترپرایز» بار دیگر از کارایی شکنجه دفاع کرد. او در این سخنرانی جزئیات نقش خود در شیوههای جدید بازجویی سازمان سیا مانند کوبیدن زندانیان به دیوار با تکنیکی خاص و غرق مصنوعی را شرح داد.
روشهایی که باراک اوباما در سال 2009 آنها را در بازجویی ممنوع کرد. به دنبال آن نیز کنگره آمریکا با تصویب قانونی در سال ۲٠١۵، بسیاری از روشهای بازجویی که در کتابچه راهنمای ارتش آمریکا ذکر شده بود، محدود کرد.
میشل در سخنان خود با انتقاد از محدودیتهای اعمال شکنجه از ترامپ میخواهد که روشهای شدیدتر شکنجه را به کار گیرد و میگوبد: «لازم نیست ایالات متحده در زمینه این تکنیکهای شکنجه تعارف کند؛ چیزهایی مانند تکنیک غرق مصنوعی یا حتی بدتر از آن که در کتابچه راهنمای ارتش آمده است. من فکر میکنم ما در این موارد نیاز به قانون داریم. تأکید میکنم قانونی که موجب اجبار در این زمینه گردد. حالا وقت آن رسیده است که از این پایگاه اجتماعی برای بازگرداندن و قانونی کردن این شیوهها استفاده کنیم.»
طرح جلد روانشناس شکنجهگر
این روانشناس که در بسیاری از بازجوییها شخصا حضور داشته، میگوید: «من از رئیس جمهور منتخب میپرسم: اگر با مدارک مستندی در مورد احتمال وقوع یک حمله فاجعهبار مانند حمله هستهای در اختیار داشته باشید، و در حال بازجویی از شخصی باشید که حاضر به همکاری نیست و روشهای موجود در کتابچه راهنمای ارتش نیز جواب نمیدهد، چه خواهید کردید؟ او در بخش دیگری از سخنانش تصریح میکند: «اگر این اصلاحات سیاسی در برخی زمینهها ادامه یابد، مانند این است که ما در بلندای برج اخلاقیات ایستاده باشیم و با سرخوشی کامل به پایههای سوار شده بر آبِ این بنا بنگریم».
مجرم به جای قربانی
میشل و یسن هماکنون سعی میکنند خود را قربانی پرونده شکنجه «گول رحمان» (Gul Rahman) نشان بدهند. گول رحمان در زندان سالت پیت تا سرحد مرگ شکنجه شدهبود پس از رسانهای شدن شکنجه او، «کانون وکلای آزادیهای مدنی آمریکا» برای کمک به گولن وارد ماجرا شد و در خلاصه گزارشی که در سال ۲٠١۴ به سنای آمریکا تقدیم شد، آورد: «اسناد متعددی در نقشآفرینی این دو فرد در شکنجهها موجود است. به گفته بازرسان مجلس سنا، در سال ۲٠٠۷ این دو فرد متهم به پرداخت غرامت شدند که تمامی آن را سازمان سیا متقبل شد و تا زمان گزارش اخیر، یک میلیون دلار غرامت پرداخت شده است.»
میشل حتی در جلسه رونمایی کتاب که از موضع مظلومیت سخن میگفت، نیز آشکارا درباره غرق مصنوعی و به دیوار کوبیدن بازداشتشدگان صحبت میکرد. او بر این باور است که این روشها به هیچ عنوان غیرقانونی نبوده است، چرا که توسط همان نمایندگان و افرادی تصویب شده که دیگر قوانین را نیز تصویب کردهاند! او ادعا میکند تنها چند روز پس از مجوز قانونی این روش، شخصاً روش غرق مصنوعی را روی دستیار دادستان اجرا کرده است و میافزاید: «دادستان وقتی از زیر آزمایش شکنجه بیرون آمد، گفت اینکه شکنجه نبود!»
سه سال پیش شبکه خبری ABC در گزارشی آورد: «در سال ۲٠٠۴ از جانشین معاون دادستان، آقای کول دانیل لوین، قبل از قانونی شدن روش غرق مصنوعی خواسته شده بود تجربیات خود را از این روش در گزارشی بیان کند. او بعدها به دلیل نوشتن مطلبی که خواستار کنترل شدیدتر تکنیکهای شکنجه شده بود، مجبور به استعفای از سازمان قضایی شد.» میشل در این جلسه به شوخی گفت: «من نمیخواهم وکلای بیشتری را غرق مصنوعی کنم، چرا که تقریباً به اندازه همان تروریستها، آنها را نیز نوازش دادهام.»
پیوندهای پنهان انجمن روانشناسی آمریکا و سیا
«جیمز ریزن» (James Risen)، روزنامهنگار، محقق و ستوننویس نیویورک تایمز در کتاب خود با نام «به هر قیمتی: حرص، قدرت و جنگی پایانناپذیر» اسنادی آورده است که نشان میدهد چگونه «انجمن روانشناسان آمریکا» در بازبینی قوانین خود در سال ۲٠٠۲ به صورت پنهانی به روانشناسان اجازه شرکت در برنامههای شکنجه را داده است. ایمیلهای آوریل ۲٠١۵ در سایت اینترسپ افشا شد نشان میدهد که سازمان سیا و «انجمن روانشناسان آمریکا» رابطه تنگاتنگی دارند و حتی به طور مشترک میزبانی یک کنفرانس در سال ۲٠٠۳ با عنوان «علم فریب» ( The Science of Deception) را بر عهده داشتند. میشل این اتهام را حرفی
توخالی و بی پایه دانست و اظهار داشت که این انجمن، اعمال او را در آن سالها محکوم کرده است و سپس افزود: «مهم نیست آنهایی که بخشی از زندگی من نیستند، چگونه فکر می کنند».
«سارا دورتی» (Sarah Dougherty)، عضو ارشد «سازمان پزشکان حامی حقوق بشر» (Physicians for Human Rights) در واکنش به برگزاری این نشست و سخنرانی میشل گفت: «ظاهر شدن و سخنرانی این فرد در مجامع عمومی توجیهپذیر نیست. او کسی است که میگوید روانشناسی، سلاحی است که باید از آن علیه تمامی کسانی که می خواهند به ما صدمه بزنند استفاده کرد. در حالی که استفاده از این علم و مهارت علیه افراد ضعیف و آسیبپذیر به شدت غیر اخلاقی است.» او خاطر نشان میکند: «او آگاهانه تمامی اصول اخلاق بهداشت حرفهای را نقض کرده است.»