دکانی به نام کنکور
کنکور این روزها علاوه بر بهرهمند ساختن مؤسسات خصوصی از منافع کلان و تحمیل هزینه سنگین به خانوادهها در ایجاد استرس و افسردگی داوطلبان نیز سهم به سزایی دارد و این آسیبها نه تنها دوره دبیرستان که متأسفانه دوره ابتدایی را نیز مبتلا کرده است.
خبرگزاری تسنیم: سالهاست که کنکور بر نظام آموزشی کشور سایه انداخته و تمام برنامههای آموزشی دوره متوسطه تحتالشعاع کنکور قرار گرفته است و آماده ساختن دانشآموزان برای قبولی در کنکور به یکی از مهمترین وظایف مدارس تبدیل شده است این در حالی است که سند تحول بنیادین به دنبال تعریف دیگری از نظام آموزشوپرورش است که با ساختار حاکم تفاوتهای بسیاری دارد. از نگاه بسیاری از خانوادهها معیار مدرسه خوب خلاصه شده است به برنامههای آموزشی، کلاسهای تست زنی و در یک کلمه کمک به دانشآموز برای ورود به دانشگاه و تحت تأثیر این فضا مسائل تربیتی در مدارس به حاشیه رانده شده است. مشهودترین آسیب کنکور که مورد نقد کارشناسان آموزش و پرورش قرار گرفته، استرسهایی است که به دانشآموزان، سلامت و امنیت روانی آنها وارد میکند و موج این آسیب روانی نه تنها در دوره دبیرستان که در دوره راهنمایی و ابتدایی نیز مشهود است.هماکنون کنکور به یک صنعت تبدیل شده که از قبل آن افراد بسیاری پولهای کلان به جیب میزنند از مؤسسات کنکور تا هزینههای کلان تدریس خصوصی که گاه برای یک جلسه هزینههای میلیونی را برای خانوادهها به همراه دارد. بسیاری از خانوادهها نیز تحت تأثیر تبلیغات این مؤسسات، با امید قبولی فرزندشان در رشته و دانشگاه مدنظر زیربار تأمین هزینههای سنگین میروند و این مافیا روز به روز در حال قدرت گرفتن است، مافیای کنکور با گردش مالی میلیاردی، فرآیند آموزش و پرورش را به علت توان مالی متأثر کرده است و کیف دانشآموزان را سنگین میکنند و با استفاده از روشهای آشکار و پنهان، کتابهای خود را وارد کیف دانشآموزان میکنند. علی عبدالعالی استادیار دانشگاه علم و صنعت تعبیر جالبی را از وضعیت فعلی نظام آموزشوپرورش کشور دارد، او معتقد است که این مؤسسات جنایتکاران هوشمند هستند و به اصطلاح کتابهایی را میبافند و مطالب بیهودهای را به خورد داوطلب میدهند گویی مخاطب آنها چیزی نمیداند؛ مافیایی نامعلوم یا معلوم در حال کنترل آموزشوپرورش هستند که گردشهای مالی فوقالعادهای از این وضعیت دارند. مؤسسات خصوصی این روزها دانشآموزان دبیرستانی را گروه هدف نمیدانند بلکه به دوره ابتدایی نیز ورود کردهاند و با تعابیر مختلف از جمله آمادهسازی دانشآموزان برای قبولی در آزمون مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، کنکورهای آزمایشی را برای آنها برگزار میکنند و تمام این مسائل منجر میشود تا دانشآموزان از همان دوره ابتدایی با استرس قبولی در آزمون مواجه و خانوادهها نیز برای تحصیل فرزندشان متحمل هزینههای سنگین شوند. اگر چه طبق قانون سنجش و پذیرش دانشجو سهم سوابق تحصیلی در پذیرش دانشگاهها باید به 85 درصد برسد اما این سهم از 25 درصد فراتر نرفت و سرانجام دیوان عدالت اداری به ابطال سهم سوابق تحصیلی در کنکور حکم داد و براین اساس تا زمانی که امتحانات نهایی در دوره متوسطه به طور کامل برگزار نشود، سهم سوابق تحصیلی در کنکور به صورت قطعی اعمال نخواهد شد. اسفندیار چهاربند مدیرکل سابق آموزشوپرورش شهر تهران در رابطه با گردش مالی مؤسسات کنکور آن هم در سال 93 اینگونه گفته بود:
محمد بیرانوندی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز در این رابطه به تسنیم میگوید: حذف کنکور موضوعی است که سالها مورد بحث صاحبنظران بود اما جایگزینی مناسب برای آن که بتواند رقابت فعلی را حذف کند، یافت نشد. وی افزود:حتی با اعمال سهم سوابق تحصیلی در پذیرش کنکور بازهم عطش رقابت برای برخی رشتهها و دانشگاههای برتر وجود دارد اما رقابت در سایر رشتهها کمرنگ شده است. اگر چه سوابق تحصیلی در پذیرش دانشجویان سهم 25 درصدی دارد اما برای اعمال سهم بیشتر و قطعی سوابق تحصیلی نیاز است تا امتحانات در سایر پایههای تحصیلی دوره دبیرستان به صورت نهایی برگزار شود. بیرانوندی گفت: کنکور علاوه بر منافع مالی بسیاری که برای مؤسسات خصوصی دارد، فشار روحی و روانی سنگینی را متحمل دانشآموزان میکند به گونهای که گاه به دلیل همین فشارهای روانی، داوطلب دچار افسردگی میشود و گاه برای درمان باید نزد روانشناس یا روانپزشک برود. به نظر میرسد حذف کنکور چندان هم آسان نباشد، صنعت و اقتصاد کنکور بسیار گسترش یافته است و با نفوذ به بخشهای مختلف و حتی برنامههای صدا و سیما به صورت مستقیم و غیرمستقیم در امور مداخله میکند و اجازه تغییر در وضع موجود را نمیدهد و خانوادهها نیز به امید قبولی فرزندشان در کنکور همچنان باید زیر بار هزینههای میلیونی این مؤسسات سرخم کنند.