دام برای ترکیه و منافع روسی در شمال سوریه
بحران سوریه و طمعورزی ترکیه که عضوی از ناتو است، فرصتی برای روسیه فراهم کرده که ارزیابی جدیدی از عقبه ناتو در ترکیه داشته باشد.
کد خبر :
595248
خبرگزاری فارس؛ هادی محمدی: با اینکه ترکیه عضو ناتو است، همواره عضوی جدا مانده و خط مقدم نظامی در قبال اتحاد جماهیر شوروی و روسیه امروزی ارزیابی شده است و یک نگاه ویژه به آن حتی در مناسبات دو جانبه، جریان داشته است. در دوره روسیه امروزی، تهدیدات امنیتی ناتو در ترکیه نسبت به روسیه، با تهدیدات نرم، فرهنگی و قومیتی و اسلامگرایانه تکمیل شده است. ترکیه همواره از عضویت ناتو به عنوان اهرمی موثر در مناسبات با روسیه بهره جسته و امتیاز گرفته است. بحران تروریستی در سوریه، فرصتی جدید به روسیه اهدا کرده تا یک ارزیابی از عقبه ناتو در ترکیه را ثبت کند که ناشی از سیاستهای اسلامگرایی اخوانی اردوغان و نوعی ماجراجویی پرهزینه برای ناتو بوده است. این برداشت روسیه از ترکیه، با روابط پرتنش اردوغان با اروپا و آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی و محیط منطقهای، که نوعی انزوا برای ترکیه اردوغان را شکل داده، فرصتی جدید به روسیه داده است تا مناسبات جاری با اردوغان را فراتر از گذشته طراحی نماید و حتی از سرگیری روابط تجاری- اقتصادی و تروریسم، خط انتقال گاز از ترکیه را نیز چاشنی آن نموده و مناسبات امنیتی را با این شریک منطقهای گسترش دهد.
بهرههای دیپلماتیک، امنیتی و نظامی قابل توجهی در این پروژه روسی با اردوغان وجود دارد که در بخش سوریه، یک دام زیبا پهن نموده و علاقمندی اردوغان برای حضور اشغالگرانه در شمال حلب را به متغیری مفید در مبارزه با داعش قرار داده است. در واقع همان گروههایی که اکنون در طرح سپر فرات با ترکها همراه هستند، هیچ گاه در مقابل بقیه تروریستهای موجود در سوریه وارد جنگ نشدهاند و از آن پرهیز جدی نشان دادهاند ولی اکنون با مدیریت ترکیه و نیروهای ویژه ارتش ترکیه، نیروهای «ارتش آزاد» و چند گروه کوچک دیگر، به طمع دستیابی به مناطق شمال حلب، داعش را از صحنه و معادله نظامی خارج میکنند که حتی اگر یک نمایش مدیریت شده از سوی ترکیه باشد، در صفحه نهایی، یک گروه ضعیف نظامی با همراهی ترکیه به جای داعش که سقف دولت اسلامی وهابی و جنایتکارانه را دنبال میکنند، جایگزین میشود. در این فاصله زمانی روسها، منافع خود را در عرصههای مختلف نقد میکنند و سپس نوبت آزادسازی این منطقه خواهد بود. به لحاظ نظامی، حضور ترکیه فاقد وجاهت مشروع است و ناچار به عقبنشینی است که در بدترین سناریو، دولت سوریه در سیر مذاکرات سیاسی باید به آنها امتیازات محدودی
بدهد که بسیار بهتر از هزینههای جنگ و فقدان مذاکره با داعش خواهد بود. در صورت پرهزینه بودن امتیازات، دولت سوریه در شرایط بهتری میتواند با گروههای نظامی ارتش آزاد و حتی ترکیه برخورد نظامی کند. تفاوت در این است که دولت سوریه، زمان و سطح هزینهها در جنگ با تروریسم را مدیریت کرده است. دولت ترکیه هم شاید برای ماجراجویی کمهزینه آماده باشد ولی برای یک جنگ اشغالگرانه و حضور غیرقانونی در سوریه، آماده جنگ پرهزینه نیست، خصوصا اینکه مؤلفههای محیط داخلی در ترکیه هم، در مرز و آستانه پرآسیب قرار دارد یعنی ترکیه به دلیل مشکلات گوناگونی که در محیط داخلی و مناسبات خارجی دارد، به ماشین حل مسئله در سوریه در پروژه روسی تبدیل میشود و همکاریهای امنیتی و دیپلماتیک آنها برای روسیه، نیز از سود استراتژیک برخوردار خواهد بود. وقتی ترکها و هیات اعزامی آنها در جزیره کریمه که یک مطالبه تاریخی تصویر میشده، حاضر میشوند و در واقع، استقلال و پیوند آن را به روسیه میپذیرند، فضای تعاملی امنیتی و پنهان آنها که شاید ناتو را نیز غافلگیر نماید، بهای مجوز آنها برای عملیات در شمال حلب است. در عملیات شمال حلب نیز، اردوغان، خانههای جدول
پوتین را پر میکند و حاصل آن کم هزینه شدن عملیات روسیه در سوریه و مبارزه با تروریسم خواهد بود، خصوصا اینکه ترامپ نیز سیاستهای اوباما در سوریه دنبال نخواهد کرد.