تک فرزندی با روان فرزند شما چه کار میکند؟
بچههایی که تک فرزند بودند، به دلیل اینکه خواهر یا برادری نداشتند که رقابت کردن سالم را با او تمرین و تجربه کنند با مشکلاتی در زمینه پذیرش واقعیتهای زندگی روبه رو شدند.
کد خبر :
593627
سرویس سبک زندگی فردا: سر و کله اپیدمی تک فرزندی در خانوادههای ما از جایی پیدا شد که گمان کردیم با داشتن فقط یک بچه هم خودمان به عنوان والد سود میکنیم و هم فرزند یکی یک دانه مان مزه زندگی را میفهمد. غافل از اینکه تک فرزندی معایبی دارد که به طور جدی میتواند مزایای آن را تحت تأثیر قرار بدهد. در ادامه این مطلب را به نقل از بیتوته بخوانید.
زمان ما، هر خانوادهای کمِ کم، سه چهار فرزند داشت آن هم اگر به قول معروف با همین سه چهار تا جنسشان جور میشد. صد البته که بزرگ کردن چند تا بچه با فاصلههای سنی کم با امکانات آن دوران برای والدین کار آسانی نبود و بعضیها هم برای رفع و رجوع کردن نیازهایشان مجبور میشدند بچهها را به دنبال کار و کاسبی بفرستند. تحصیل و دانشگاه آنها هم که بماند. درست در این موقعیت بود که رسانهها تبلیغ داشتن فرزند کمتر برای زندگی بهتر را جدیتر دنبال کردند و منافع فرزند کمتر داشتن را به صورت دو جانبه یعنی هم برای والدین و هم برای فرزندان ترویج کردند. با این روند کم کم ذهنیتها
نسبت به فرزنددار شدن تغییر کرد. پدر و مادرها که باسوادتر شده و بیشتر از قبل به درس و مدرسه و آینده بچههایشان حساس شده بودند کم کم به این نگرش رسیدند که بهتر است به جای تربیت چند بچه قد و نیم قد با آیندهای نیمه موفق، یک بچه کاملاً موفق تربیت کنند و تحویل جامعه بدهند. از طرف دیگر، آنها فکر میکردند که با داشتن یک بچه میتوانند علاوه بر تربیت یک انسان موفق، خودشان هم مجالی برای رشد و پیشرفت هر چه بیشتر پیدا کنند. و این ذهنیت ادامه پیدا کرد تا جایی که امروز علی رغم تبلیغات متضاد با آن زمان، باز هم خانوادههای سطح متوسط و بالا ترجیح میدهند همچنان فقط یک فرزند
داشته باشند، یک فرزند کاملاً موفق. تک فرزندی چه مشکلاتی را به دنبال دارد؟ مثل اکثر قصههای زندگی، قصه تک فرزندی هم بدون سراشیبی نبود. وقتی بچههایی که تک فرزند خانواده بودند از آب و گِل در آمدند و یا به سراغ زندگی خودشان رفتند، خیلی از مسائل ناشی از آن خودنمایی کردند. از جمله این مسائل به چند مورد زیر اشاره میکنیم: شکنندگی بچههایی که تک فرزند بودند، به دلیل اینکه خواهر یا برادری نداشتند که رقابت کردن سالم را با او تمرین و تجربه کنند با مشکلاتی در زمینه پذیرش واقعیتهای زندگی روبه رو شدند. آنها که از زبان والدینشان هیچ گاه کمتر از گل نشنیده بودند، با
کوچکترین تشری می شکستند و پا پس میکشیدند. در حالی که اگر خواهر یا برادری داشتند، داشتن رقیب را بهتر درک میکردند و بهتر از عهده موقعیتهایی که مستلزم رقابت و پا فشاری هستند بر میآمدند. فرصت کمتر برای همدلی خواهر و برادر داشتن کمک میکند تا فرزندان بتوانند در موقعیتهای مختلف خودشان را جای دیگری بگذارند و از منظر او به اتفاقات نگاه کنند. بچهای که خواهر و برادر ندارد نسبت به بچهای که یک یا چند خواهر و برادر دارد، فرصت کمتری برای همدلی کردن و گذاشتن خودش به جای دیگران پیدا میکند. پشت گرمی کمتر بچهها رازها و حرفهایشان را قبل از آنکه به پدر و مادرشان
بگویند، با خواهر و برادرانشان در میان میگذارند. همینطور خواهر و برادرها بزرگترین سرمایه حمایتی برای روزهای سخت آینده هستند. بچهای که تک فرزند است مزه این حمایت را نمیچشد. این نقص در جنبه حمایتی برای والدین هم مطرح است. پدر و مادری که یک فرزند دارند، در زمان پیری فقط یک نفر را دارند که به آنها سر بزند و از آنها مراقبت کند آن هم به فرض اینکه فرزند آنها در آن زمان خودش سالم باشد و نزدیک آنها زندگی بکند. در حالی که والدینی که چند فرزند دارند در روزگار پیری از چند منبع حمایتی برخوردار میشوند و حتی اگر یکی از آنها به هر دلیلی نتواند به آنها رسیدگی کند، یک یا چند
تای دیگر هستند که دستشان را بگیرند و به آنها عشق هدیه بدهند. شادابی کمتر بچه هایی که تک فرزند هستند، در مهمانی و پارک و سفر مجبورند با بزرگترها دمخور باشند. در نتیجه نمی توانند با همسالانشان ارتباط کافی برقرار کنند و این مسئله باعث می شود که افراد کمتری را در زندگی برای شوخی کردن، بازی کردن، و حتی صحبت کردن داشته باشند. همه اینها باعث می شود که بچه های تک فرزند نسبت به بچه هایی که چند فرزندی هستند، احساس تنهایی بیشتر و احساس شادکامی کمتری داشته باشند. زیر ذره بین بودن بچههایی که تک فرزند هستند، در مرکز توجه والدین قرار دارند و هر رفتار آنها توسط والدین پایش
میشود. این توجه زیاد باعث میشود که این بچهها همیشه با یک جور اضطراب زندگی کنند، اضطرابِ اینکه نکند آن کسی نباشند که والدینشان انتظار دارند. به علاوه خود والدین هم از این قضیه اذیت میشوند چرا که مدام خودشان را مجبور میبینند که نگران فرزندشان باشند، آن هم نه یک نگرانی معمولی، بلکه یک اضطراب آزار دهنده. پس یعنی تک فرزندی هیچ جنبه مثبتی ندارد؟ صحبت کردن درباره معایب تک فرزندی به این معنی نیست که تک فرزندها افراد موفقی نخواهند بود یا همه آنها لوس و ناز پرورده خواهند شد. تک فرزندهای زیادی هستند که نسبت به بچههای چند فرزندی خلاقتر و اجتماعیتر هم از آب
در آمدهاند. اما مسئلهای که وجود دارد این است که ما ببینیم در برابر چیزهایی که به فرزندمان میدهیم چه چیزهایی را از او میگیریم. اگر شما هم طرفدار تک فرزندی هستید، توجه کنید که گرچه ممکن است به فرزندتان آسایش بیشتر، تحصیل در مدرسه بهتر، دانشگاه بهتر، کلاسهای متفرقه بیشتر، و خیلی چیزهای دیگر بدهید ولی یک چیز خیلی مهم را از او خواهید گرفت: داشتن خواهر و برادرانی که امروز و فردا پشت و پناه او باشند. واقعاً آیا داشتن بهترین امکانات و رتبههای علمی و شغلی به تحمل یک لحظه تنهایی و احساس نداشتن یک پشتوانه امن میارزد؟