پیدا و پنهان اهداف رژیم صهیونیستی در آفریقا
رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر تلاشهایی برای نفوذ در قاره آفریقا انجام داده که با توجه به موقعیت و ثروتهای سرشار این قاره اهداف راهبردی اسرائیل در آفریقا را آشکار میسازد.
خبرگزاری تسنیم: پس از برگزاری آخرین انتخابات در سرزمینهای اشغالی و تشکیل کابینه توسط نتانیاهو، وی شخصا مسئولیت وزارت خارجه را بر عهده گرفت. از مهمترین اقدامات وزارت خارجه در زمان ریاست وی گسترش روابط با کشورهای آفریقایی و جنوب شرق آسیا است. حال این سوال مطرح می شود که هدف از گسترش روابط با این کشورها چیست و چرا صهیونیستها در این بازه زمانی به دنبال برقراری روابط با این کشورها هستند؟ عوامل تعیین کننده در اهداف راهبردی اسرائیل در آفریقا 1 ـ موضوع امنیت آب که ستون اصلی استمرار حکومت و توسعه اشغالگری است 2 ـ آزادی کشتیرانی در دریای سرخ که یکی از عوامل تاثیر گذار بر امنیت اسرائیل در حوزه های اقتصادی و نظامی است 3 ـ تعدادی از کشورهای آفریقایی عرب میباشند که در موضوع درگیری اعراب و اسرائیل که تهدید کننده موجودیت اسرائیل هم می باشند تاثیر گذارند 4 ـ حمایت سیاسی کشورهای آفریقایی در سازمانهای بین المللی که گروهی بزرگ شامل 54 کشور و تاثیری که در رای گیریها دارند 5 ـ موضوع اسلام سیاسی که از نظر ایدئولوژیک دشمن اسرائیل میباشد و درگیری عرب ها و اسرائیل را تنها درگیری بر سر مرزها نمی داند و آن را درگیری برای بقا و وجود می داند 6 ـ موضوع تجارت سلاح و همکاری امنیتی 7 ـ کمکهای مالی 8 ـ موضوع توسعه اقتصادی از این منظر که آفریقا سرشار از ثروتها و منابع طبیعی است ثروتهای سرشار قاره آفریقا و اهداف اسرائیل مناسب است اشارهای به میزان ثروتهای موجود در آفریقا داشته باشیم.حدود 30 درصد از ذخایر معادن دنیا و 80 درصد از کروم و پلاتین دنیا در این منطقه است. همچنین 95 درصد ذخایر الماس جهان که 50 درصد میانگین تولید این ماده گرانبهاست، 70 درصد طلا ، 33 درصد مس،76 درصد کبالت،75 درصد پلاتین و 9 درصد آهن جهان در این منطقه تولید میشود. همچنین میزان 15 تا 30 درصد ذخایر آهن، منگنز، فسفات و اورانیوم و 90 درصد ذخایر پلاتین جهان هم در این منطقه قرار دارد.این ذخایر باعث شده است که آینده صنعت دنیا به شدت به این منطقه وابسته باشد و کشورهای مختلف برای نفوذ در این منطقه به رقابت بپردازند. ذخایر نفت موجود در آفریقا 125 میلیارد بشکه برآورد شده است. در حال حاضر اسرائیل تجارت مواد غذایی به اتیوپی و لبنیات به اوگاندا و بیشتر کشورهای شرق آفریقا را در دست دارد. اسرائیل با افتتاح دفاتر تجاری در آفریقا فعالیتهای تجاری خود را گسترش داده به گونهای که گزارشهای موسسه صادرات اسرائیل ، جنوب آفریقا را به عنوان شریک تجاری اسرائیل نام میبرد. همچنین اقداماتی مانند حفاری در معادن سیرالئون، آفریقای مرکزی، کامرون و در کنگو موضوع بسیار مهم تجارت الماس که از عوامل تاثیر گذار در اقتصاد اسرائیل می باشد را می توان نام برد. در موضوع واردات هم اسرائیل از «آدیسا بابا» روغن و حبوبات وارد میکند و در مقابل وسایل برقی خانگی، مکانیکی و سموم حشرات را صادر میکند. در اواسط دهه اول قرن بیست و یک 48 درصد از صادرات اتیوپی به اسرائیل بود.کشورهای اتیوپی ، اوگاندا و کونگو در شاخ آفریقا از جانب اسرائیل حمایت میشوند. روابط صهیونیستها با کشورهای آفریقایی دارای فراز و نشیب های فراوانی بوده است ولی آن چیزی که در ایام اخیر مشهود آن هستیم این است که صهیونیستها برنامه منسجمی را برای احیای روابط و بازگشت دوباره به قاره آفریقا و افزایش نفوذ خود در این منطقه مهم تدارک دیدهاند. سفر نتانیاهو به قاره آفریقا و ملاقاتهای او با سران و مسئولان کشورهای آفریقایی در حاشیه سخنرانی در سازمان ملل نقطه شروع این روابط جدید است. سفر نتانیاهو به قاره آفریقا وی در این سفر به چهار کشور افریقایی اوگاندا، اتیوپی ،کنیا ، رواندا سفر کرد و با سران هفت کشور آفریقایی که جمعیتشان حدود 260 میلیون نفر است دیدار کرد. این کشورها موافقت کردند تا برای بازگرداندن اسرائیل به عنوان ناظر در اتحادیه آفریقا که 54 کشور عضو آن هستند تلاش کنند. در جریان این سفر 8 توافقنامه ( 3 مورد با کنیا ، 2 مورد با رواندا و 3 مورد با اتیوپی ) در زمینه آب ، کشاورزی، بهداشت، فناوری و سیاسی ـ امنیتی به امضا رسید. در جریان این سفر حدود 70 بازرگان اسرائیلی هم با همتایان آفریقایی خود و مقامات دولتی دیدار کردند. دو هدف بسیار مهم برای این سفر می توان نام برد: 1 ـ تقویت روابط سیاسی- امنیتی جهت تغییر رای کشورها در سازمانهای بین المللی به نفع خود 2 ـ توسعه روابط اقتصادی به عنوان ابزار نفوذ به نظر میرسد در حال حاضر تقویت و برقراری روابط سیاسی-امنیتی برای صهیونیستها بسیار مهم است. علت آن این است که یکی از چالشهای اساسی صهیونیستها از زمان اعلان موجودیت تاکنون که ریشه در غیر طبیعی بودن وجود آنها در منطقه دارد موضوع مشروعیت و پذیرش سیاسی و بالتبع آن روابط عادی با سایر کشورها بخصوص کشورهای منطقه است. این موضوع در جنگ 51 روزه خود را بیشتر نشان داد به گونهای که محکومیت ملتها و برخی از سازمان های بین المللی را برای صهیونیست ها در بر داشت. به بیان دیگر صهیونیستها سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل را مانعی اساسی برای زیاده خواهی و اشغالگری خود میدانند و هر ساله نتانیاهو انتقادهای شدیدی به سازمان ملل در سخنرانی سالانه خود میکند. صهیونیستها برای رفع این مشکل دست به اقداماتی زدند که می توان موضوع نفوذ در دبیرخانه و مراکز مدیریتی و تصمیم سازی سازمانهای بین المللی و احیای روابط دیپلماتیک با کشورهایی که دارای مواضع محکمی نیستند و میتوان رای آنها را با دادن امتیازاتی به نفع خود تغییر داد را نام برد. احیای روابط دیپلماتیک با کشورهای آفریقایی که شامل 154 کشور است و حدود 29 درصد کشورهای سازمان ملل را تشکیل می دهند را می توان در این راستا تفسیر کرد. البته صهیونیستها سابقه بهره برداری از این موضوع را دارند.در سال 1947 برای تصویب قطعنامه 181 در مورد تقسیم فلسطین کشورهای آمریکای لاتین 20 کشور از 56 کشور عضو سازمان ملل بودند که با فشارها و نفوذ آمریکا 13 کشور رای مثبت داده و تنها کوبا رای منفی به این قطعنامه داد در صورتی که این قطعنامه با 33 رای تصویب شد که بیش از یک سوم آرای مثبت از کشورهای آمریکای لاتین بود. این موضوع تاثیر بسیار زیادی در ادامه اشغالگری صهیونیستها و حضور آنها در فلسطین داشت. در حاشیه این سفر نتانیاهو به نمایشگاه فناوری اسرائیلی در آفریقا رفت و با رهبران آفریقایی دیدار کرد. برگزاری این نمایشگاه و دیدارهای انجام شده در راستای اهدافی است که بیان شد. موضوع اقتصاد سیاسی و عقب افتادگی کشورهای منطقه و کشورهای آفریقایی از نظر تکنولوژی باعث شده است که صهیونیستها از موضوع اقتصاد سیاسی و توانمندی خود در برخی فناوریها و کشاورزی به عنوان ابزاری برای نفوذ در این کشورها استفاده نماید. از طرف دیگر با حضور خود، نفوذ کشورهایی مانند ایران در قاره آفریقا را نیز محدود خواهد کرد. این موضوع ضرورت فعالیت بیشتر کشورمان در حوزه روابط خارجی با کشورهای آفریقایی را بیشتر میکند.