وقتی از ایدهآلهای گردشگری فاصله داریم
یکی از ظرفیتهای موجود در گردشگری، محیط زیست است. بسیاری از کشورها توانسته اند با برنامه ریزی در این زمینه از درآمد خوبی برخوردار شوند و اشتغالزایی کنند. هومان خاکپور، کارشناس محیط زیست در گفت وگو با «آرمان» میگوید: «هنوز به سمت مشخصههای گردشگری پایدار نرفته ایم؛ گردشگری پایداری که بتواند ضمن حفظ منابع پایه طبیعت و محیط زیست، شغل و درآمد ایجاد کند.»
ایران به لحاظ ظرفیتهای محیط زیستی در گردشگری در چه وضعیتی قرار دارد؟
کشور ما به دلیل تنوع اقلیمی که دارد، از مزیتهای کم نظیر و ارزشمندی در زمینه گردشگری برخوردار است. از فلات مرکزی، دشتهای بیابانی و کویرهای زیبا تا مناطق شمالی و جنگلهای هیرکانی و از سوی دیگر رشته کوههای زاگرس با توجه به شرایط کوهستانی، به دلیل تنوع ارتفاعی که دارد از تنوع اقلیمی منحصر به فردی برخوردارند. کشور ما ظرفیتهای زیادی در این زمینه دارد که میتواند در گردشگری مد نظر قرار بگیرد. در دنیای امروز به ظرفیتهای طبیعی یک کشور به عنوان صندوقهای ذخیره ارزی نگاه میشود و این ظرفیتها نقش بسیار مهمی در گردشگری و اقتصاد، به لحاظ ایجاد معیشتهای سبز دارد.
ساز و کار بهره برداری از محیط زیست در راستای گردشگری چطور باید باشد؟
مزیتهای نسبی که ما در این زمینه داریم، نیاز به یک برنامه ریزی بلند مدت دارد تا بتوانیم از این مزیتها، به عنوان ظرفیتهای گردشگری بهرهبرداری پایداری داشته باشیم. بهره برداری پایدار به این معنا که ما ضمن اینکه به عنوان ظرفیت به این منابع نگاه میکنیم، پایداری این منابع هم جزو اولویتهای اول ما باشد. متاسفانه آنچه امروز در کشور ما اتفاق میافتد، ممکن است رویکرد متفاوتی نسبت به دهههای گذشته داشته باشد اما هنوز به سمت شاخصهای گردشگری پایدار نرفتهایم؛ گردشگری پایداری که بتواند ضمن حفظ منابع پایه طبیعت و محیط زیست، شغل و درآمد ایجاد کند. امروزه در بعضی از مواقع، گردشگری، خود به تهدیدی علیه طبیعت بدل میشود. برای مثال مناظر زیبای نوار شمالی کشور که میتواند گردشگران زیادی را جذب کند، به دلیل رعایت نکردن اصول گردشگری پایدار، پس از خروج گردشگران از طبیعت، مشاهده میشود که خسارتهای زیادی دیده است. به طور قطع ما باید به دنبال این باشیم که گردشگری پایدار را در کشور پیاده کنیم و پس از خروج گردشگر از منطقه، جز ردپای او اثر دیگری وجود نداشته باشد. یکی دیگر از مولفههایی که میتواند به گردشگری پایدار کمک کند، این است که ما بتوانیم یک رابطه منطقی بین گردشگر و جامعه محلی که بهره بردار طبیعت است ایجاد کنیم. ما باید به سمتی حرکت کنیم که گردشگری منبع درآمدی برای جامعه محلی نیز باشد و تنها به این صورت است که تضاد بین گردشگری و جامعه محلی حل میشود. این مساله میتواند کمک کند تا همان جامعه محلی، حافظ محیط زیست منطقه خود باشد و سوای لذت بردن گردشگران از یک منطقه طبیعی، برای مردم آن منطقه هم اشتغال ایجاد میشود. به این صورت فشارهای معیشتی جامعه محلی به طبیعت نیز برداشته میشود و طبیعت با قدرت خوداحیایی که دارد، میتواند جان دوباره بگیرد.
سواحل و دریاها هم از منابع جذب گردشگر هستند، مسائل مرتبط با این ظرفیت چیست؟
متاسفانه مشکلی که میتواند روی استفاده از سواحل تاثیر بگذارد، بحث تصرفات قانونی یا غیرقانونی است که اگر نگاهی به قوانین بیندازیم؛ چه در حوزه سازمان جنگلها و منابع طبیعی و چه قوانین حفاظت از دریا، متوجه میشویم که سواحل دریاها و رودخانهها جزو مناطقی هستند که سندهای عمومی دارند و قابل واگذاری به افراد حقیقی یا حقوقی نیستند اما آنچه امروز شاهد آن هستیم این است که اکثر مناطق ساحلی ما حتی کنار رودخانهها تصرف شده است و مردم نمیتوانند از این ظرفیتهای زیبا و طبیعی بهره مند شوند. این مساله یکی از موانع توسعه گردشگری در این مناطق است. برای مثال در سواحل دریای خزر میتوان این حضور غیرقانونی را مشاهده کرد. مساله دیگری در این باره وجود دارد و آن رعایت نکردن مسائل از سوی خود گردشگران است. برای مثال مردم ما نسبت به محیط زیست حساس نیستند و پس از ترک منطقه از سوی گردشگران، تلی از زباله در مناطق طبیعی رها شده که این امر علاوه بر تاثیر روی منابع آب و خاک، باعث ایجاد یک آلودگی دیداری شدید میشود که گردشگران بعدی را نسبت به منطقه بیرغبت میکند. مساله دیگری که در مورد این مناطق وجود دارد، رعایت نشدن ظرفیت برد این مناطق است؛ نه دولت برنامه ای برای رعایت برد این مناطق دارد و نه مردم رعایت میکنند. در ایام تعطیل به جای داشتن یک برنامه ریزی از قبل تا گردشگران را در سراسر کشور توزیع کند، ما شاهد این هستیم که تجمعی در مناطق شمالی کشور اتفاق میافتد که چندین برابر ظرفیت برد این مناطق است و آسیبهای جدی به محیط زیست وارد میکند.
گفته میشود کویر هم از منابع طبیعی است که میتواند در گردشگری مورد بهرهبرداری قرار گیرد، چرا این مناطق آنطور که باید، مورد توجه قرار نگرفته اند؟
به نظر من هرکسی به صورت علمی و با رعایت اصول گردشگری به مناطق کویری سفر کند، به جرات میتوان گفت که شیفته این مناطق خواهد شد. برخی براین باورند که گردشگری مخصوص شمال و غرب کشور است و کمتر به مناطق کویری فکر میکنند. شاید بتوان گفت که این باور به ریشههای فرهنگی و تاریخی ما بازمی گردد. برای مثال در ادبیات ما خیلی از لغت کویر استفاده مناسبی نشده است و برای جایی که شرایط سختی دارد، از کویر یاد شده است و این افکار در ذهن افراد جامعه به این صورت شکل گرفته است. ظرفیت فلات مرکزی ایران به لحاظ داشتن مناطق کویری قابل قیاس با اروپا نیست و آنها از چنین ظرفیتی محروم اند. نمیخواهم بگویم به مناطق کویری در مورد گردشگری ظلم شده، چون ممکن بود ورود گردشگران به آن، آسیبهایی مثل آسیب مناطق شمالی را در پی داشته باشد اما ظلمی به مردم ایران شده است چون نتوانسته ایم چنین مزیتهایی را معرفی و برای آنها برنامه ریزی کنیم.
مثالی از تجربه موفق استفاده از محیط زیست در راستای گردشگری مدنظر دارید؟
برای مثال دوبی را در نظر بگیرید. ظرفیتهای محیط زیستی آن قابل قیاس با ظرفیتهای ما نیست اما میبینیم که بخش اعظمی از درآمد خود را از راه جذب گردشگر به دست میآورد. تنوع اقلیمی ایران به هیچ عنوان در آن منطقه وجود ندارد اما با یک برنامه ریزی درست از حداقلها استفاده کردند. مثال دیگر ترکیه است که با استفاده از گردشگری طبیعی و تاریخی، از مواهب این امر استفاده میکنند. کشور ما به لحاظ داشتن ظرفیتهای میراث فرهنگی، تاریخی، مذهبی و طبیعی در وضع خوبی به سر میبرد و این ظرفیتها میتوانند در راستای توسعه گردشگری پایدار به کار آیند. کشورهای مختلفی هستند که توانسته اند با استفاده از حداقل ظرفیتهایی که دارند، از گردشگری برای افزایش درآمد ناخالص خود استفاده کنند.
ارزیابی شما از وضعیت کشور در مقایسه با وضعیت ایده آل استفاده از محیط زیست برای گردشگری چیست؟
اگر به وضعیت ایده آل فکر کنیم، وضعیت موجود به نوعی است که در مسیر وضعیت ایده آل هم قرار نگرفته ایم. ای کاش میتوانستیم بگوییم که در مسیر رسیدن به وضعیت ایده آل در مورد گردشگری هستیم اما در حال حاضر با توجه به نابسامانی که در حوزه گردشگری وجود دارد، ما در نقطه آغازین این راه هستیم.