داستانی خواندنی توبهی پیرمرد شامی
هزینهای که پیرمرد شامی برای بصیرتش پرداخت -و البته سودِ بی پایانی هم بدست آورد- نکتهی مهمی برای ما دارد: قرآنِ بی امام، ظاهراً خطری برای اهالی زر و زور و تزویر ندارد.
کد خبر :
587625
سرویس سبک زندگی فردا: پیوند محکمی که میان ثقل اکبر و اصغر (قرآن و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله) برقرار است، گاهی در اثر بیبصیرتی دیده نمیشود. ارتباط امام و قرآن ادعایی نیست که استدلالهای پیچیدهی فلسفی بخواهد؛ فقط کافی است قرآن را کمی خوبتر خوانده باشیم. در ادامه این مطلب را به نقل از تبیان بخوانید.
پیرمرد شامی آمده بود تا برای رضای خدا و به شوق بهشت، از کسانی که از دین خارج شدهاند و بر ولی امر مسلمین(به خیال خودش) خروج کردهاند، بیزاری بجوید. شاید فکر میکرد این طور ثواب قرآن خواندنهایش زیادتر میشود.
در آن معرکه «قرآن» را دید و نشناخت. نزدیک آمد و گفت: خدا را شکر که شما را کشت و هلاک کرد و شهرها را از شر مردان شما آسوده نمود و امیرالمؤمنین(یزید) را بر شما مسلط کرد.
امام سجاد(علیه السلام) به او فرمود: ای پیرمرد قرآن خواندهای؟
پیرمرد گفت: آری.
فرمود: آیا این آیه را مىشناسى كه مىگوید: «قلْ لا أَسْئَلكمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقرْبى» (شوری ۲۳) به مردم بگو كه من هیچ پاداشى از شما در برابر رسالتم درخواست نمىكنم، جز دوست داشتن نزدیكانم (اهل بیتم)؟
پیرمرد پاسخ داد: آرى؛ من این آیه را خواندهام.
امام(علیه السلام) فرمود: فَنَحْن الْقرْبى یا شَیْخ. خویشاوندان پیامبر صلی الله و علیه وآله ما هستیم.
حضرت فرمود: آیا در سوره بنی اسرائیل خواندهای که: «و آتِ ذالقربی حقه» (اسراء ۲۶) حق خویشاوندان را ادا کن؟
پیرمرد گفت: خواندهام.
امام علیه السلام فرمود: خویشاوند پیامبر صلی الله و علیه وآله ماییم ای پیرمرد. (مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج ۱۴، ص: ۱۲۵)
حضرت فرمود: آیا آیه «وَ اعْلَموا أَنَّمَا غَنِمْتمْ مِنْ شَیء فَأَنَّ للهِ خمسَه وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقرْبى»(انفال ۴۱) را خواندهاى؟
پیرمرد گفت: آرى، این آیه را خواندهام.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: آن قربى كه در این آیه آمده است، ما هستیم.
آنگاه فرمود: «آیا این آیه را خواندهاى كه مىفرماید:«انَّمَا یرید اللهَ لِیذْهِبَ عَنْكم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یطَهِّرَكمْ تَطْهیراً» (احزاب ۳۳)
پیرمرد گفت: آرى، این آیه را نیز خواندهام.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: اى پیرمرد! ما آن اهل بیتى هستیم كه خداوند آیه تطهیر را ویژه ما قرار داد.
پیرمرد شامی چه دعای مستجابی به درگاه خدا داشت، نمیدانم؛ اما هر چه بود، لطف خدا شامل حالش شده بود و در آستانهی عاقبت بخیری قرار گرفته بود. ساکت شده بود و با پشیمانی از حرف خود، آیههای قرآن را مقابل چشمانش میدید. گفت: شما را به خدا، شما همانها هستید؟
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: به خدا قسم و به حق جدم رسول خدا صلی الله و علیه وآله، بی شک ما همان خاندانیم.
پیرمرد شامی با چشمانی اشکبار توبه کرد و گفت: خدایا ما از دشمنان آل محمد صلی الله علیه و آله از جن و انس بیزاریم. خبر ماجرای پیرمرد و بصیرتی که به قرآن پیدا کرد، به گوش یزید رسید؛ دستور داد او را کشتند. (اللهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاووس، ترجمه سید احمد فهری، ص ۲۴۶)
هزینهای که پیرمرد شامی برای بصیرتش پرداخت -و البته سودِ بی پایانی هم بدست آورد- نکتهی مهمی برای ما دارد: قرآنِ بی امام، ظاهراً خطری برای اهالی زر و زور و تزویر ندارد. اتفاقاً عده ای را هم از جنس همان پیرمرد، خیلی بی دردسر، سرگرمِ خواندن می کند. فقط قرآنی که با باطنِ خود امام- همراه است، نجات دهنده و هادی است.
در تأویل و تفسیرِ چهار آیهای که شاهدِ استدلال امام سجاد(علیه السلام) است، نام و نشان اباعبدالله الحسین(علیه السلام) صریحاً در روایات آمده است:
- آیهی مودت «احمد» در فضائل الصحابه با سند خود از سعید بن جبیر از عامر چنین نقل مىكند: «هنگامى كه آیه «قلْ لا أَسْئَلكمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقرْبى» (شوری ۲۳) نازل شد اصحاب عرض كردند اى رسول خدا! خویشاوندان تو كه مودت آنها بر ما واجب است كیانند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزند آن دو (علیهم السلام)، این سخن را سه بار تكرار فرمود» (تفسیر نمونه، ج ۲۰، ص: ۴۱۱)
- آیه «آت ذا القربی حقه»
عیاشی از عبدالرحمن، از أبی عبد الله (علیه السلام): گفت هنگامی که خدای متعال آیهی «و آتِ ذالقربی حقه» (اسراء ۲۶) را نازل فرمود، پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمود: ای جبرئیل مسکین را میشناسم پس ذوالقربی چه کسانیاند؟ گفت: نزدیکان تو. پس حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام را صدا زد و فرمود که پروردگار من فرمانم داده است که از آنچه به من داده است، به شما ببخشم. فرمود فدک را به شما بخشیدم. (البرهان فى تفسیر القرآن، ج ۳، ص: ۵۲۲- كتاب التفسیر، (تفسیر عیاشی) ج ۲، ص: ۲۸۷)
- آیهی خمس
کلینی از امام صادق (علیه السلام) نقل نموده که حضرت درباره آیهی خمس و ذوی القربی فرمود: (منظور) امیرالمؤمنین و ائمه (علیهم السلام) هستند. (الكافی ۱: ۳۴۲/ ۱۲)
- آیهی تطهیر
محمد بن منكدر از جابر بن عبد الله نقل كرد؛ وقتى آیه كریمه «انَّمَا یرید اللهَ لِیذْهِبَ عَنْكم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یطَهِّرَكمْ تَطْهیراً» (احزاب ۳۳) بر رسول الله (صلى الله علیه و آله) نازل شد، در سراى آن حضرت، على، فاطمه، و حسن و حسین علیهم السلام حضور داشتند. نبى اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «اللهم هؤلاء أهلى» خدایا این چهار تن اهل بیت من هستند كه مورد لطف بیكران تو قرار گرفتند. (شواهد التنزیل، حسكانى عبید الله بن احمد، ص: ۲۲۶)
کلام آخر:
اینها فقط اندکی از حجتهای محکمی است که لشکر یزید را به دادگاه خدا میکشاند که چه کسی را کشتند. کم نبودند ریش سفیدانی که خودشان با گوشهای خودشان این روایات را از زبان مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیده بودند.
امام حسین (علیه السلام) نیز مقابلشان ایستاد و خود را بیپرده معرفی کرد: من حسین بی علی بن ابی طالبم. (یعنی همان کسی که باطن آیاتی است که میخوانید و از بر کردهاید.)
و این بود حجت آخرشان و آخرمان ....