چرا قالیباف داوطلبانه خواستار نظارت بر شهرداری تهران است؟

شهردار تهران به دلیل سابقه بالای مدیریتی به خوبی از حساسیت های موجود در نهادی همچون شهرداری که به منزله دولت محلی در دموکراسی های فدرالی بوده آگاه داشته و به همین منظور نهایت همکاری را با نهادهای نظارتی به منظور شفافیت بیشتر در پیش گرفته است.

کد خبر : 587411
باشگاه مخاطبان فردا: پرونده مدیریت 10 ساله دکتر قالیباف در شهرداری تهران به خوبی نشان می دهد که حدود نیمی از کل زیرساخت های تهران از ابتدای انقلاب تاکنون در دوران مدیریت وی ساخته شده و میزان دیون شهرداری پایین تر از استاندارد (که 30 درصد بودجه عنوان می شود) بوده است. اهتمام مجموعه شهرداری تهران در تجهیز زیرساخت ها و به ویژه اهمیت این نهاد به حوزه زیباسازی شهری موجب شده که در سال 2007 در نشست مجمع جهانی اقتصاد (داووس)، شهردار تهران از سوی هیئت داوری به عنوان 50 شهردار برگزیده جهان انتخاب شود. این نشست از میان 820 شهردار از سراسر جهان و با حضور شهرهای مهم سیاسی همچون تورنتو، نیویورک، ریو دوژانیرو، توکیو و... برگزار شده بود که خود نشان دهنده اهمیت نشست داووس است.
باوجود همه تلاش های عمرانی، زیباسازی و حتی محرومیت زدایی توسط شهرداری تهران ولی آنچه برای قالیباف از ارجحیت بالاتری برخوردار بوده ایجاد نظام جامع شفاف در یکی از مخاطره آمیزترین و حساس ترین نهادهای اجتماعی یعنی شهرداری تهران است. بی شک از دیرباز تا به امروز همواره عموم جامعه ایرانی، شهرداری ها را به عنوان یکی از مراکزی که به صورت بالقوه در آن رانت ها شکل می گیرند، متصور می شوند و به همین منظور پاک نمودن این تصور از ذهن مردم هدف غایی وی است.
بنا بر گفته های محمدباقر قالیباف، اعتبارات تصویب شده در هر حوزه ای حتی امور اجتماعی و خدمت رسانی به طور دقیق در شهرداری مشخص شده و هر هفته می توان مسائل مالی شهرداری را مورد بازنگری قرارد داد تا در صورت بروز انحراف؛ اصلاحات لازم صورت پذیرد. شاید به همین دلیل بوده که شهرداری تهران پس از مشخص شدن تعداد اندکی از تخلفات در میان هزاران هزار واگذاری املاک در طول بازه 10 ساله، خود به عنوان مدعی العموم وارد ماجرا شده و با پیگیری های متعدد خواستار بررسی این ماجرا توسط قوه قضائیه و همچنین دیده بان شفافیت و عدالت می شود. باید به این نکته اشاره کرد که همکاری شهرداری تهران با دیده بان شفافیت و عدالت را می توان به عنوان اولین همکاری داوطلبانه بین یکی از ارگان های رسمی نظام جمهوری اسلامی با سازمان های مردم نهاد، نام برد.
شفاف سازی، وجه ممیزه شهردار تهران با دیگر مسئولان است
شهردار تهران به دلیل سابقه بالای مدیریتی به خوبی از حساسیت های موجود در نهادی همچون شهرداری که به منزله دولت محلی در دموکراسی های فدرالی بوده آگاه داشته و به همین منظور نهایت همکاری را با نهادهای نظارتی به منظور شفافیت بیشتر در پیش گرفته است. طبیعتا این رویه پیش گرفته شده توسط قالیباف امری بدیع بوده و نه تنها هیچ یک از مسئولین نظام در گذشته با این شدت ردای شفاف سازی در زیرمجموعه هایش را بر تن نکرده بلکه با فرافکنی و سکوت؛ خود را ازپاسخگویی می رهاند. نمونه بارز عدم شفافیت را می توان در زمان مدیریت غلامحسین کرباسچی مشاهده نمود، فارغ از پروژه عظیم تراکم فروشی در زمان مهندس کرباسچی به دلیل عدم وجود قانونی متقن در جهت ساخت و ساز شهری، شاهد بلندمرتبه سازی های بعضا بدون مجوز شورای شهر بوده ایم، رخدادی که به اعتراف اولین دوره شورای شهر تهران به معضلی بزرگ در کلان شهر تهران تبدیل شده بود.
اگرچه قیاس میان فعالیت های دولت ها با شهرداری ها مع الفارغ بوده ولی به عنوان نمونه موردی اگر به نحوه برخورد دولت محترم یازدهم نسبت به مطالبه عمومی مردم در ماجراهایی همچون حقوق های نجومی و اختلاس های کلان صورت گرفته در صندوق فرهنگیان بیندازیم، واکنش دولتمردان چیزی بیشتر از سکوت و فرافکنی پیرامون این موضوع نبوده است. اظهارات بعضا متناقض برخی از مسئولین که اختلاس های صورت گرفته را به دولت پیشین نسبت می دهند در کنار سخنان رئیس محترم جمهور که از واژه مطالبات معوقه به جای اختلاس استفاده می کند خود بیانگر نبود هیچ گونه برنامه مشخص در راستای پاسخگویی شفاف به مردم است. برخلاف شیوه پیش گرفته شده توسط شهردار تهران که با هجمه عظیم رسانه ای توسط اصلاح طلبان نیز روبه رو شده است، گویی مسئولین دیگر، هیچ وظیفه ای در قبال پاسخگویی به مردم نداشته و نخواهند داشت.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: