ازدواج‌های زودهنگام در استان‌های جنوبی

توسعه يکپارچه منطقه ای از موضوعات اساسی در برنامه ريزی منطقه ای است که به عنوان يکي از پيش نيازهای مهم توسعه پايدار انسانی محسوب مي‌شود و بر توازن شرايط زندگی و جنبه‌های گوناگون توسعه برای تمامی مردم در سطح کشور تاکيد می‌کند.

کد خبر : 587255

روزنامه آرمان امروز- زهرا سلیمانی: توسعه يکپارچه منطقه ای از موضوعات اساسی در برنامه ريزی منطقه ای است که به عنوان يکي از پيش نيازهای مهم توسعه پايدار انسانی محسوب مي‌شود و بر توازن شرايط زندگی و جنبه‌های گوناگون توسعه برای تمامی مردم در سطح کشور تاکيد می‌کند. به منظور اتخاذ تصميمات مقتضی برای توسعه متعادل مناطق، برنامه ريزان نخست بايد وضع موجود مناطق مختلف را از نظر سطح توسعه بررسی و تحليل کنند. با توجه به رتبه بندی ترکيبی، استان‌های ايلام، خراسان شمالی، هرمزگان و سيستان و بلوچستان نسبت به ساير استان‌ها در سطح پايين تری از توسعه قرار دارند. بنابراين، برای رفع محروميت و کاهش نابرابری‌های موجود ميان مناطق مختلف، اتخاذ تصميمات و انجام اقدامات مناسب در استان‌های کمتر توسعه يافته و محروم ضروری است. آنچه در ادامه می‌خوانید نظرات «عالیه شکربیگی»، جامعه شناس و فعال حوزه زنان درباره وضعیت دختران در مناطق محروم کشور در گفت‌وگو با «آرمان امروز» است. وضعیت دختران در مناطق محروم کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ با توجه به وضعیت ویژه هر یک از مناطق محروم قبل از هر اظهار نظری باید درباره مناطق محروم و وضعیت آنها تعاریف مشخصی بیان کرد تا به این ترتیب میزان محرومیت‌ها مشخص شود. اینکه آیا وضعیت محرومیت هر منطقه با توجه به میزان دسترسی به امکانات مورد بررسی قرار گرفته می‌شود؟ یا مناطقی که از هیچ امکاناتی برخوردار نیستند جزو مناطق محروم محسوب می‌شوند؟ یا برخی مناطق با دسترسی به امکانات نسبی جزو مناطق محروم محسوب می‌شوند؟ قبل از هر اقدامی باید تعارف درباره محرومیت کاملا مشخص شود. نکته دوم اینکه مفهوم محرومیت در مناطق مختلف کشور متفاوت است. این امر هم به تخصیص میزان بودجه از سوی دولت به مناطق بستگی دارد. برای مثال آیا منطقه محروم واقع در استان کرمانشاه با مناطق محروم در استان اصفهان در این قالب طبقه بندی می‌شود؟ به نظر می‌رسد که تعاریف و طبقه بندی میزان محرومیت در هر یک از مناطق متفاوت است. حتی استانداردهای موجود در زمینه شرایط ادامه تحصیل، بهداشت، امکانات و رفاه اجتماعی در این دو استان را نمی‌توان به یک میزان مورد ارزیابی قرار داد. با بررسی هر یک از استان‌های کشور می‌توان گفت که تعریف محرومیت در استان‌های غربی کشور در مقایسه با استان‌های شرقی کشور کاملا متفاوت است. برای مثال در سال‌های گذشته در روستای شین آباد به دلیل محرومیت‌ها آتش‌سوزی در مدرسه رخ داد و دانش‌آموزان قربانی آن حادثه همچنان در بن‌بست بوروکراتیک اداری گرفتار هستند. البته برخی از این دانش‌آموزان برای درمان به خارج از کشور اعزام شدند، اما این اقدامات تاکنون چندان ثمربخش نبوده است. هنوز در برخی از استان‌های کشور این چنین محرومیت‌هایی مورد رسیدگی قرار نگرفته است. با بررسی امکانات موجود در مناطق کشور از لحاظ دسترسی به معلم برای تدریس در هر کلاس، تغذیه مناسب دانش‌آموزان، امکانات سرمایشی و گرمایشی، وضعیت رفاه، بهداشت و... نمی‌توان گفت که برخی از استان‌ها به چه میزان از محرومیت قرار دارند. در اصل محرومیت نسبی است و میزان آن در مناطق مختلف با شدت و حدت متفاوت مشاهده می‌شود، به این ترتیب برای تعریف میزان محرومیت نمی‌توان تعریف یکسانی ارائه داد. ازدواج‌های زود هنگام در مناطق محروم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ ازدواج چیزی نیست که بتوان برای آن قاعده کلی داد و سن ازدواج در هر فردی متفاوت است. آنچه مشخص است، این است که هر کدام از ما تغییراتی را در طول زمان داریم که بر اساس آمال، اهداف و خواسته‌های ما شکل می‌گیرد. در سنین پایین تر، سرعت این تغییرات بالاتر است و هر چه سن افزایش پیدا می‌کند، آمال و اهداف روند کاهشی دارند. در واقع زمانی که سرعت تغییر شخصیت، خلق و خو و آمال و اهداف کند شد و فرد به ثبات نسبی رسید، بهترین وقت ازدواج است. امروزه در کشور با پدیده ازدواج زودرس و دیررس مواجه هستیم و هیچ یک از این پدیده‌ها فقط شامل مناطق محروم نمی‌شود. برای مثال در کلانشهر تهران هم شاهد ازدواج زود رس هستیم. اما در مناطق روستایی و محروم به دلیل مشکلات اقتصادی و مالی مبحث ازدواج زودرس بروز می‌کند. برای مثال اگر خانواده بر حسب مشکلات مالی توانایی رسیدگی به فرزندان خود را نداشته باشد به نسبت در سنین پایین آنها را به عقد فرد متمول در خواهد آورد. بنابراین ازدواج زودرس به دلایل اقتصادی، فرهنگی و... هنوز در کشور ما مشاهده می‌شود. در اصل ازدواج‌ها در زیر سن قانونی در استان‌های جنوبی همچون هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خوزستان موجب پدید آمدن بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی شده است که جامعه تاوان سنگین این ازدواج‌ها را پرداخت می‌کند. سن ازدواج شاید تنها موضوعی باشد که در مباحث مربوط به جوانان هیچ وقت از داغی نیفتاده است. معیاری که بالارفتن و پایین آمدن آن همیشه حساسیت‌هایی را در میان روانشناسان و جامعه شناسان کشور در پی داشته است. تاثیرات و تبعات اجتماعی و روانی ازدواج زودهنگام و برخورد افراد و نسل آینده با این پدیده چیست؟ افراد در معرض ازدواج زودهنگام چون در دوران کودکی ازدواج کرده اند به نسبت با گذشت زمان متوجه می‌شوند که ازدواج مناسبی نداشته اند. چون احتمال برگشت این افراد به سمت خانواده‌هایشان وجود دارد. این نوع ازدواج‌ها پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... به دنبال دارند. در ازدواج زودهنگام احتمال بیوگی زنان در سنین پایین وجود دارد. در واقع در این شرایط با پدیده کودکان بیوه مواجه خواهیم بود. این مسائل می‌تواند تهدید کننده ازدواج زودهنگام باشد. درضمن این نوع ازدواج‌ها نمی‌تواند تاثیر مطلوبی بر جامعه داشته باشد. وقتی یک کودک در سنی که باید به تحصیل علم و افزایش سرمایه اجتماعی و فرهنگی بپردازد در شرایط ازدواج قرار گیرد به نسبت پیامدهای فراوانی او را تهدید می‌کند. مطالعات نشان می‌دهد دخترانی که به صورت زودهنگام به ازدواج اجباری در سنین زیر ۱۸ سالگی تن داده‌اند، بیشتر به قبول خشونت خانگی و تنبیه توسط شوهرانشان باور دارند. ازدواج زودهنگام منجر به طلاق و جدایی بیشتری هم می‌شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: