این سایکوسوماتیک های نا آگاه
دلدرد، سردرد، معدهدرد و هزار و یک درد دیگری که گاه و بیگاه سراغتان میآید و با هیچ دارویی خوب نمیشود، تنها یک زنگ خطر است. این دردها میگوید ذهنتان آرام نیست و روانتان از مشکلی رنج میبرد. شاید باور نکنید اما بسیاری از دردهای جسمی شما به دلیل مشکلات روانی ایجاد میشود، به این مساله بیماریهای روانتنی گفته میشود.
روزنامه آرمان امروز - رامین علیزاده: دلدرد، سردرد، معدهدرد و هزار و یک درد دیگری که گاه و بیگاه سراغتان میآید و با هیچ دارویی خوب نمیشود، تنها یک زنگ خطر است. این دردها میگوید ذهنتان آرام نیست و روانتان از مشکلی رنج میبرد. شاید باور نکنید اما بسیاری از دردهای جسمی شما به دلیل مشکلات روانی ایجاد میشود، به این مساله بیماریهای روانتنی گفته میشود. افکار و هیجانهای آدمی، نحوه واکنشدهی او را تغییر میدهند. یکی از واکنشهای بدنی انسان، بیماری است و ما از این مساله غافل هستیم که بیماریهای جسمانی نظیر زخم معده، بیماری قلبی و عروقی و آسم ممکن است تحت تاثیر افکار و احساسات قرار گیرند. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد، مدت و شاید حتی وقوع این نوع بیماریها میتواند تحت تاثیر حالتهای روانی مبتلایان به آنها قرار گیرد. چنین اختلالی، اختلال روانتنی یا اختلال سایکوسوماتیک و یا اختلال پسیکوسوماتیک نام دارد و به صورت اختلال بدنی که تحت تاثیر ذهن قرار دارد یا در شدیدترین حالت، توسط ذهن ایجاد میشود، تعریف شده است. اختلالهای روانتنی، شامل اختلالهایی است که در آنها نشانهها به طور مستقیم مربوط به آسیب مغزی یا وجود یک وضع غیرعادی در محیط زیست شیمایی مغز است؛ ممکن است در نتیجه پیری، بیماریهای تباهکننده دستگاه عصبی (مثل سیفیلیس)، یا فروبری مواد سمی (مثل مسمومیت ناشی از سرب یا الکلیسم) ایجاد شوند. تشخیص اختلال روانتنی، زمانی صورت میگیرد که یک اختلال با آسیب جسمانی شناختهشده وجود داشته باشد و رویدادهایی که از نظر روانشناختی معنادار هستند، قبل از اختلال واقع شده و به شروع یا وخیمتر شدن آن کمک کنند. زمانی که عوامل روانشناختی بر بیماری جسمانی تاثیر میگذارند، معمولا فرد انکار میکند که بیمار است، از مصرف دارو خودداری میکند و ممکن است وجود عوامل خطر را که حالت جسمانی را وخیمتر میکنند، نادیده بگیرد. ملاک اول، اختلالهای روانتنی را از اختلالهای جسمانیشکل جدا میکند. اختلالهای جسمانیشکل، مبنای جسمانی شناختهشدهای ندارند اما اختلالهای روانتنی، مبنای جسمانی دارند. عوامل روانی میتوانند شرایط جسمانی متعدد را در تعداد زیادی از دستگاههای عضوی تحت تاثیر قرار دهند، دستگاههایی نظیر: دستگاه تنفسی، دستگاه قلبی - عروقی، پوست و دستگاه معدهای - رودهای و اندامهای حسی. در هر فرد ممکن است تنها یک دستگاه عضوی در برابر تاثیرات روانی آسیبپذیر باشد. گاهی به دليل استرس، ارگانی از بدن افراد دچار مشکل میشود. چون در این افراد، بیماری مزمن است، فرد باید مدتی دارودرمانی کند تا علائم حاد بدنیاش را با کمک دارو درمان کند. اما از آنجا که نشانههای فیزیولوژیک بیماریها، بهدليل مشکلاتی در محیط زندگی فرد به وجود آمدهاند، فرد باید برای سازگاری با عوامل محیطی، درمان روانشناختی را هم آغاز کند و مدتی مشاوره بگیرد. نمونههای شایع بیماری روانتنی اختلالهای گوارشی: زخم گوارشی، فرسایش محدود غشاء مخاطی معده یا اثنیعشر و قسمت بالای روده کوچک است. افرادی که اسید هیدروکلریک یا پپسین بیش از حد ترشح میکنند، اشخاصی که دفاع مخاطی بسیار ضعیفی در برابر اسید دارند، در برابر زخمها آسیبپذیرترند. این حالت میتواند به صورت ژنتیکی به ارث برده شده باشد. در افرادی که ضعف سرشتی دستگاه رودهای دارند (مانند ترشح بیش از حد اسید ارثی) وقتی که با انواع خاصی از استرس مواجه میشوند، ممکن است زخمهای گوارشی ایجاد شود. نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان میدهد که حالتهای هیجانی چون خشم و اضطراب باعث میشود اسید معده زیاد ترشح شود؛ این به نوبه خود به ایجاد زخمهای گوارشی کمک میکند. همچنین، برخی از مشاغل اضطراببرانگیز ممکن است باعث شوند که کارکنان بیشتری به زخم معده مبتلا شوند. در این حالت نیز، اضطراب بیشتر، اسید زیادی را در معده تولید میکند.اختلالهای قلبی و عروقی: علت اصلی اغلب موارد بیماری قلبی و مرگ ناگهانی، تجمع چربی در جداره درونی شریانهای کرونری است. این نوع گرفتگی مانع از رسیدن خون به عضله قلب میشود که نتیجه آن حمله قلبی و مرگ ناگهانی است. علاوه بر این، یک عامل روانی به نام شخصیت تیپ یک نیز در ایجاد این اختلال موثر است. افراد تیپ یک که مستعد بیماری کرونری هستند با سه ملاک توصیف میشوند: الف. احساس افراطی فوریت زمان بهطوری که همیشه نگران موعدها هستند. ب. رقابتطلبی و جاهطلبی. پ. پرخاشگری و خصومت بهویژه زمانی که اوضاع از کنترلشان خارج است. نقطه مقابل این افراد، شخصیتهای تیپ ۲ هستند که آرام و خونسرد بوده و احساس فوریت زمان نمیکنند. خصومت و خشم میتوانند مولفههای کشنده تیپ یک باشند. از مدتها قبل تصور بر این بوده است که فشار خون بالا، که پرتنشی نیز نامیده میشود، میتواند به خصومت و اینکه چطور با خشم خود برخورد میکنیم مربوط باشد. بررسیهای انجامشده حاکی از آن هستند که در صورت وجود خصومت و خشم در افراد تیپ یک و تخلیه نشدن آنها، احتمال حملات قلبی و بیماری قلبی عروقی بیشتر است. یکی دیگر از مولفههای تیپ یک جاهطلبی است. افرادی که جاهطلب و رقابتجو هستند و احساس فوریت زمان میکنند، ممکن است در موقعیتهای بیشتری که ناکامی، شکست و درماندگی تولید میکنند، درگیر شوند و شاید شدیدتر از افراد تیپ ۲ به درماندگی واکنش نشان دهند. زمانی که افراد تیپ یک نتوانند اعمال کنترل کنند، ممکن است دچار خصومت، ناکامی و واکنش اضطراری طولانیمدت شوند، که همه آنها میتوانند به خطر زیاد برای ابتلا به بیماری قلبی عروقی کمک کنند.آسم: نوعی بیماری راههای تنفسی است که در آن راههای هوایی تنگ میشوند. حملات تنگی نفس، سرفه، خسخس سینه از تظاهرات بالینی آسم هستند. هنگامی که شخصی در حال هیجان روانی است، مشاهده میشود که یا به تندی نفس میکشد و یا نفس کشیدن برایش مشکل است. البته آسم همیشه دلیل روانی ندارد، بلکه گاهی علت عضوی مشخصی نیز دارد. در اغلب موارد، عوامل جسمی و روانی هر دو در ایجاد آسم دخالت میکنند. بدین معنی که علل روانی، عوامل جسمی را تحریک و تشدید میکند. راه تشخیص بیماریهای روانتنی سابقه خانوادگی اولین انگیزهای است که میتواند افراد را وادار به بررسی بیشتر کند. اگر فرد در خانوادهای است که سابقه ابتلا به اضطراب، افسردگی و دیگر بیماریهای روانی را دارد، باید نسبت به بررسی نشانههای بیماری در خودش حساستر باشد. گاهی هم فرد به دنبال یک اتفاق استرسزا، علائم عصبیای را از خود بروز میدهد و حتی با فروکش کردن دلایل اضطراب هم نشانههای فیزیکیای در بدنش بروز پیدا میکند؛ نشانههایی از قبیل تنگی نفس، اضطراب مزمن، سردرد و ناراحتیهای گوارشی که با تجربه اضطراب شروع میشود و مدتی بعد از محو شدن تنشها از بین میرود، میتواند نسبت به این موضوع به فرد هشدار دهد. بیماریهای روانتنی در افراد ۲۰ تا ۴۰ سال، بیشترین رواج را دارد. ژنتیک و سابقه خانوادگی میتواند یکی از اصلیترین دلایل ابتلا به این بیماریها باشد. برای مثال در یک خانواده، اغلب افراد زمانی که مضطرب میشوند، معدهدرد میگیرند. این معدهدرد، یک بیماری خانوادگی نیست بلکه مشکل روانتنی است که در همه افراد خانواده به این شکل بروز پیدا میکند. اما در برخی موارد ناآگاهی فرد و اطرافیانش باعث درمانهای طولانیمدت و بینتیجه میشود. شما فکر میکنید من در مورد درد قلبم دروغ می گویم؟! یک روانشناس در مورد بیماریهای روانتنی به «آرمان امروز» میگوید: ما اعتقاد داریم که جسم و روان رابطه نزدیکی با هم دارند و از این رو تعدادی از بیماریها هستند که با وجود داشتن جنبه جسمی، منشا روانی دارند و از مشکلات اعصاب ناشی میشوند. کسانی که اضطراب و استرس بیش از حد دارند و آن را درونی کرده اند، این درونی شدن میتواند روی جسم آنها تاثیرگذار باشد. در نتیجه اختلالات روانتنی در بین این افراد به وجود میآید. برای مثال مشکل زخم معده یا آسم میتواند ناشی از مشکلات روانی باشد، اگرچه جنبه جسمی هم دارد. بهروز بیرشک با اشاره به ریشههای ارثی این اختلالات افزود: ریشههای ارثی بیشتر میتوانند فرد را مستعد این اختلالات کنند. ممکن است در خانه، پدر، مادر یا عضو دیگری باشد که استرس بالایی دارد و این فرد احتمال بروز اختلالات روانتنی را در خانواده بالا میبرد. او با اشاره به مراجعان خود افزود: چندی پیش مراجعی داشتم که مشکلات گوارشی داشت و متخصص گوارش او با سوالاتی پی به استرس او و ذهن ناآرامش برده بود. این متخصص ابتدا او را برای آرامش اعصاب نزد من فرستاد تا بعد از این اگر نیاز بود به درمان بپردازد. مثالهای دیگری در این باره وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد. کسانی که فشار خون یا زخم معده دارند، همچنین روده تحریک پذیر یا مشکلات قلبی را میتوان نام برد. در میان مراجعان خود افرادی دیده ام که قلبی سالم دارند و حس میکنند قلب آنها مشکل دارد و با حالت ناراحتی به ما میگویند:«شما فکر میکنید من در مورد درد قلبم دروغ میگویم» در صورتی که این درد ناشی از مشکل قلبی نیست. مواردی داشتیم که کارشان به اتاق سی سی یو هم کشیده در صورتی مشکل از اعصاب بوده نه قلب. این روانشناس با اشاره به قابل درمان بودن این بیماری، بیان میکند: به غیر از درمانهای دارویی که از سوی یک متخصص گوارش یا دیگر متخصصان مربوط به بروز این بیماری تجویز میشود، میتوان از جلسات رواندرمانی یاد کرد که بسیار کمک کننده هستند. طی این جلسات آگاهی به فرد داده میشود و باعث میشود آرامش به او بازگردد.