از آشنایی در بورس تا گروگانگیری در ویلای ساحلی

۲ پسرجوان وقتی در تالار بورس با هم آشنا شدند تصمیم به شراکت گرفتند اما پایان این شراکت چیزی جز گروگانگیری نبود.

کد خبر : 587203

روزنامه همشهری: ۲ پسرجوان وقتی در تالار بورس با هم آشنا شدند تصمیم به شراکت گرفتند اما پایان این شراکت چیزی جز گروگانگیری نبود. مدتي قبل مرد جواني به اداره پليس رفت و مدعي شد كه او را ربوده‌اند و 10ساعت در ويلايي در شمال كشور زنداني بوده است. وي گفت:چند وقت پيش با جواني به نام حسين در سالن بورس آشنا شدم. مدتي در بورس با هم كار مي‌كرديم و سود خوبي به‌دست آورديم. پس از آن تصميم گرفتيم وارد كار تجارت شويم.با هم سرمايه گذاشتيم و لوازم يدكي خودرو از دوبي وارد مي‌كرديم و در تهران مي‌فروختيم. وي ادامه داد:چند روز پيش بارديگر 60ميليون تومان پول در اختيار حسين قرار دادم تا به‌صورت شريكي وسايل را وارد ايران كنيم اما در گمرك مشكل پيدا كرده بود و ترخيص نمي‌شد. بر سر اين موضوع به‌شدت با حسين درگير شدم و از او خواستم پولم را برگرداند اما او نقشه شومي براي من كشيد. وي ادامه داد: روز حادثه از من خواست تا به محل قرار با او بروم و در مورد مسائل كاريمان با هم صحبت كنيم. من هم وقتي در غرب تهران سوار ماشين او شدم، حسين به سمت كرج رفت و در عوارضي به زور مرا از ماشين پياده كرد. چند قدم آن طرف‌تر خودروي مزدايي ايستاده بود و به جز راننده 2سرنشين ديگر داشت كه از ماشين پياده شدند و با تهديد شوكر و گاز اشك‌آور مرا سوار ماشين كردند. آنها به سمت شمال كشور راه افتادند و تهديد كردند كه اگر حرفي بزنم مرا به قتل مي‌رسانند. آدم ربايان مرا به زور به ويلاي ساحلي بردند و در آنجا با ضرب و شتم و تهديد خواستند تا پاي برگه‌اي را امضا كنم. پس از آن 6چك به مبلغ 100ميليون تومان از من گرفتند و پس از 10ساعت مرا كنار دريا رها كردند. با اعلام اين شكايت، تيمي از مأموران با دستور قاضي مرشدلو بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كردند و حسين، طراح نقشه آدم ربايي را دستگير كردند. او اما خود را بيگناه ‌دانست و ‌گفت: ماجراي گروگانگيري داستان خيالي دوستش است. وي گفت: وقتي با دوستم اصغر تصميم گرفتيم كارمان را رونق دهيم و از دوبي جنس بياوريم فكرش را نمي‌كرديم كه با نوسانات قيمت دلار ضربه بخوريم و بدهي بالا آوريم. در اين معامله آخر من حدود 5هزار دلار پول گذاشتم اما جنس‌ها از گمرك ترخيص نمي‌شد و بدهي بالاآوردم. اصغر هم براي پرداخت سهمش مدام امروز و فردا مي‌كرد. اينكه گفته 60ميليون تومان پول به‌حساب من ريخته دروغ است و حتي نتوانسته اين موضوع را اثبات كند. من هم به بهانه صحبت با او به شمال كشور رفتم. خودش با رضايت 6چك در اختيار من قرار داد. زور و تهديد و ضرب و شتم در ميان نبوده است. به گزارش همشهري، هم‌اكنون متهم با قرار قانوني در اختيار مأموران قرار گرفته است و تحقيقات دراين خصوص ادامه دارد تا حقايق ماجرا آشكار شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: