انتقال اندیشه فمینیستی در صحنه نمایش تئاتر

این روزها در سالن حافظ نمایشی هر شب به روی صحنه می رود که بسیاری از مصادیق و اشارات به کار رفته در آن در راستای نقد شرایط سیاسی نظام بوده و در عین حال موارد متعددی از به کارگیری الفاظ زشت و وقیحانه جنسی را می توان در آن یافت.

کد خبر : 586501
سراج 24: این روزها در سالن حافظ نمایشی هر شب به روی صحنه می رود که بسیاری از مصادیق و اشارات به کار رفته در آن در راستای نقد شرایط سیاسی نظام بوده و در عین حال موارد متعددی از به کارگیری الفاظ زشت و وقیحانه جنسی را می توان در آن یافت. البته این فضای نامطلوب نه تنها در این نمایش بلکه در بسیاری از آثار دیگر به اجرا در آمده در حوزه تئاتر قابل ردیابی بوده که به دلیل عدم توجه و اشراف رسانه ها نسبت به این حوزه افشاگری لازم در خصوص آن صورت نمی گیرد. چنان که نمایش «پنج ثانیه برف» مورد اشاره در این یادداشت به ظاهر برگرفته از داستان جنایی واقعی بوده اما در لایه های زیرین خود درصدد نقد فضای امنیتی و دفاع از آشوبگران فتنه 88 برآمده است و در لابه لای آن هم به اشکال مختلف از واژه های وقیح جنسی از زبان کاراکترهای زن استفاده می شود تا شاید از نگاه نویسنده و کارگردان موجب ایجاد همراهی طیفی از مخاطبان شود! «پنج ثانیه برف» واگویه های 5 زن از طیف های مختلف جامعه بوده که هر یک به زبان خود به بیان سرنوشت ناگوار خود در قالب مونولوگ می پردازند. در این میان نویسنده و کارگردان و البته ناظران اداره تئاتر بدون ایجاد هرگونه خط قرمزی امکان بیان خصوصی ترین موارد زندگی این زنان به تماشاگران را فراهم می سازند! چنان که کاراکتری به نام اکرم با لحنی زننده و عشوه هایی زنانه از موهای رنگ شده و پوشیدن لباس های جذابانه خود می گوید و معصومه تتو کار! هم از آشنایی خود با راننده ای به نام رضا و دلدادگی و نیز دعوت او به خانه اش و انجام خالکوبی روی بدن رضا می گوید. در تک گویی زنان رو به تماشاگران که به ترتیب و به طور مداوم صورت می گیرد شاهد انتقال مفاهیمی هستیم که کاملا سویه ای هم جهت با اقدامات رسانه های معاند با نظام دارد. در واقع واگویه های زنان نمایش «پنج ثانیه برف» بهانه ای است برای القای این نکته که در ایران هیچ امنیت زیستی وجود نداشته و در چارچوب نظامی مردانه و مستبد، زنان ایرانی همیشه با سرنوشتی محتوم از تباهی و ظلم و نیستی مواجه هستند! چنان که در پایان نمایش درمی یابیم که همه زنان به دست تنها پرسوناژ مرد داستان که رضا نام دارد پس از آزار و اذیت جنسی کشته شدند و در واقع در عالم رویا است که روح سرگردان آن ها به بیان خاطرات زندگی شان پیش از مرگ می پردازد. ایده نمایش «پنج ثانیه برف» برگرفته از مرد جنون زده و جنایتکار شب های شیراز با نام امین ملقب به مرد ژله ای بوده که اوایل امسال بعد از محاکمه به دار آویخته شد. جنایتکاری که شب ها از سر بی خوابی وارد خانه مردم شده و بعد از چرب کردن بدن خود به آزار و اذیت زنان دست می زد اما همان گونه که عنوان شد این شخصیت در نمایش «پنج ثانیه برف» دستاویزی بوده برای نمایش مظلومیت تمام زنان این سرزمین و بیان این که در جامعه ای مردسالار و ناامن، زنان مسیری جز مرگ ندارند! در این دیدگاه فمینیستی نویسنده و کارگردان نمایش نه تنها کاراکتر جنایتکاری که رضا نام دارد محکوم می شود بلکه بقیه مردان نمایش به عنوان نماینده مردان ایرانی هم هر کدام به نوعی گناهکار شناخته می شوند چنان که «محمد» همسر «اکرم»، «یوسف» همسر «بابونه»، «وارطان»، کافه دار و صاحبکار دختری با نام «ساینا» و «دکتر»؛ صاحبکار «منصوره» هر یک در خوانش متن به نحوی مجرم خوانده شده که بی توجه از خواسته های زنان و سرکوبگر احساسات زنانه و ظالمان حقوق زنان توصیف می شوند! در این جهان فمینیستی تعریف شده در نمایش «پنج ثانیه برف» که احساس خفگی با توجه به فضاسازی و طراحی صحنه نمایش و از طریق اجرای بازیگران مستتر می شود فرجامی چون مرگ پیش روی زنان باقی نیست و این ناامنی توصیف شده از سوی کارگردان نمایش «پنج ثانیه برف» القای جهانی سرخورده و به بن بست درآمده برای مردمان و به خصوص زنان جامعه است که براساس روایتی کینه توزانه از سوی خالقان اثر بنا شده است. در نمایش «پنج ثانیه برف» شاهد بیان عبارات و واژگان سخیف جنسی هستیم چنان که اکرم به راحتی از الفاظی زشت مانند «به تخم بچه نداشته ات!»، «لیس زدن» و موارد دیگری که امکان نگارش آن ها به دلیل شدت وقاحت شان امکان پذیر نیست، بهره می برد. از سویی کنایه های جنسی نمایش در موارد بسیاری تبدیل به کنایه های سیاسی شده و تظلم خواهی زنان ایرانی تبدیل به همدلی با اغتشاشگران امنیت ملی می شود آن گاه که در می یابیم همسر منصوره جزو فتنه گران سال 88 بوده است اما این زن در روایتی که از او برای دخترش می آفریند تصویری همدلانه و همراه با حقانیت می سازد! نمایش «پنج ثانیه برف» به کارگردانی مرتضی میر منتظمی در حالی به راحتی امکان اجرا یافته که در کارنامه این کارگردان مشهدی می توان آثاری مساله دار را یافت چنان که برای نمونه نمایش «P2» این کارگردان که به ظاهر براساس داستان ضحاک ماردوش بوده است دارای بیشترین زمان و زننده ترین حالت از اجرای رقص دسته جمعی زنان و مردان در یک اثر نمایشی بوده است! و با همه این شرایط باز هم شاهد اجرای غرض ورزانه ای چون «پنج ثانیه برف» از این کارگردان هستیم که در آن آلودگی هوا و ماسک هایی که زنان نمایش به دهان می بندند و سرفه هایی که می کنند نشانه هایی از نبود تنفس زندگی و فقدان امنیت و آرامش در این کشور قلمداد می شود! نکته پایانی نحوه تبلیغات کنایه آمیز «پنج ثانیه برف» بوده که عکس هایی از بازیگران نمایش در لوکیشن های مختلفی گرفته شده و به طور محدود در فضای مجازی منتشر شده است. تصاویری که در آن ها هم می توان به نگره کارگردان اثر پی برد. برای نمونه می توان به تصاویر اکرم با پوشش چادر در کنار حرم مطهر و در حالی که برف هم در حال باریدن است، اشاره کرد. زنی که از جمله قربانیان داستان بوده و در طی نمایش رکیک ترین الفاظ را به زبان می آورد!
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: