از کجا بدانیم خدا از ما راضی است؟
حضرت علی(علیه السلام) در کلامی گهربار میفرماید: هر کس از شما که میخواهد جایگاه و منزلت خود را در نزد خداوند بداند، پس باید ببیند که جایگاه و منزلت خداوند در آن هنگام که به گناهی میرسد چگونه است. جایگاه او نزد خداوند تبارک و تعالی، به همان مقدار است که جایگاه خداوند در نزد او است.»
کد خبر :
585309
سرویس سبک زندگی فردا: شکی نیست که خشنودی خدا از امام رضا(علیه السلام) بخاطر بندگی آن امام همام، نسبت به خدای بزرگ است، ما پیروان آن امام رئوف (البته امام، معصوم است و ما غیر معصوم) هم با ابراز بندگی خود بدرگاه خدا -که در ایمان به خدا و انجام عمل صالح، خلاصه میشود- میتوانیم در پی کسب رضای خدا باشیم. در ادامه این مطلب را به نقل از تبیان بخوانید.
از کجا بدانیم خدا از ما راضی است؟
حضرت علی(علیه السلام) در کلامی گهربار میفرماید: «مَنْ أَرَادَ مِنْكُمْ أَنْ یَعْلَمَ كَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْیَنْظُرْ كَیْفَ مَنْزِلَةُ اللَّهِ مِنْهُ عِنْدَ الذُّنُوبِ كَذَلِكَ مَنْزِلَتُه؛[۲] هر کس از شما که میخواهد جایگاه و منزلت خود را در نزد خداوند بداند، پس باید ببیند که جایگاه و منزلت خداوند در آن هنگام که به گناهی میرسد چگونه است. جایگاه او نزد خداوند تبارک و تعالی، به همان مقدار است که جایگاه خداوند در نزد او است.»
پیام این حدیث این است که اگر ما اوامر الهی را مخلصانه بجا بیاوریم و از اطاعت الهی سر نپیچیم؛ باید بدانیم که رضایت الهی را بدست آوردهایم. شکی نیست که باید در تمام زندگی اینگونه باشیم؛ تا به رضوان الهی و بهشت او در آییم.
اگر انسان، دوستی داشته باشد، تمام سعی خود را برای راضی نگه داشتن او -با توجه داشتن به خواسته های او- بکار میبرد، آنگاه از طرف مقابل هم همین خواستهها را دارد. خلاصه وقتی در دوستی های زمینی و دنیایی (با بی اعتباریهای دنیا و دوستیهایش) رضایت طرفینی حرف اول را میزند؛ درباره آخرت که سرای جاوید است به طریق اولی باید رضایت طرفینی حرف اول را بزند.
اتفاقاً در حدیث داریم که دین انسان به مانند برادر انسان (بالاتر از دوست) است که باید نسبت به او توجه کامل داشته باشی.
امیرالمومنین علی(علیه السلام) به کمیل بن زیاد فرمودند: «أَخُوكَ دِینُكَ فَاحْتَطْ لِدِینِكَ بِمَا شِئْت؛[۳]دین تو مانند برادر توست، پس نسبت به دینت تا میتوانی جانب احتیاط را نگه دار(محکم کاری نسبت به فرائض دینی)»
عوامل کسب رضایت خداوند حالا به عواملی چند که باعث کسب رضایت الهی میشود اشاره میکنیم. ۱.ایمان و عمل صالح در آیات پایانی سوره بینه میخوانیم: كسانى كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا) یند!* پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاویدان است كه نهرها از زیر درختانش جارى است؛ همیشه در آن مىمانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) براى كسى است كه از پروردگارش بترسد. [۴]
بی تردید رضایت خدای بزرگ جز با عمل به دستوراتش میسر نیست، دستوراتی که با شناخت مقام خداوند و ترس از عقوبت او، و همچنین اطاعت از اهل بیت(علیهم السلام) امکان پذیر خواهد بود. حضرت صادق سلام الله علیه در عصر خویش رسالهای مفصل برای شیعیان مینویسند و برای شهرهای مختلف نسخهای از آن را میفرستند. شیعیان نیز آن را در سجادههای خویش قرار میدادهاند و پس از نماز آن را مرور میکردهاند. در این رساله آمده است: و بدانید كه هیچ كس مشمول رضاى خدا نمیشود مگر با اطاعت او و اطاعت پیامبرش و اطاعت ائمه از آل محمد صلى اللَّه علیه و آله.
۲. تبری
در روایتی آمده است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: حضرت عیسی بن مریم به حواریین فرمود: کاری کنید که نزد خدا محبوب گردید و به خدا نزدیک شوید. گفتند: ای روح الله! چگونه در نزد خدا محبوب شویم و به او نزدیک گردیم؟ گفت: با بغض اهل گناه و با دشمنی ایشان، رضای الهی را طلب کنید!» [۶]
در روایتی امام رضا علیه السلام در باب ویژگی شیعیان میفرمایند: قال الامام الرّضا - علیه السلام - : شیعَتُنا المُسَّلِمُونَ لاِمْرِنا، الْآخِذُونَ بِقَوْلِنا، الْمُخالِفُونَ لاِعْدائِنا، فَمَنْ لَمْ یَكُنْ كَذلِكَ فَلَیْسَ مِنّا: امام رضا- علیه السلام - فرمود: شیعیان ما كسانی هستند كه تسلیم امر و نهی ما باشند، گفتار ما را سرلوحه زندگی ـ در عمل و گفتار ـ خود قرار دهند، مخالف دشمنان ما باشند و هر كه چنین نباشد از ما نیست. [جامع أحادیث الشّیعه، ج ۱، ص ۱۷۱، ح ۲۳۴]
شاید کسی فکر کند: بغض دشمنان الهی، همان اطاعت از خداست، بله در این شکی نیست، ولی زمانی هست که انسان اطاعت الهی را گردن مینهد اما با دشمنان خدا سر جنگ و ستیز نداشته و با آنها مشکلی ندارد. مشکل اصلی دنیای اسلام، هم دقیقاً همین است که بعضی کشورهای مسلمان، شاید کم و بیش احکام اسلام را اجرا کنند (اطاعت از خدا و پیامبر)، ولی با دشمنان خدا و اسلام، مشکل چندانی ندارند. این موضوع سبب بوجود آمدن جنگهای خانمان سوزی در جهان اسلام شده است.
۳. رضایت به تقدیرات الهی
از امیرالمؤمنین علیه السلام نیز نقل شده است که حضرت فرمود: «عَلَامَةُ رِضَا اللَّهِ سُبْحَانَهُ عَنِ الْعَبْدِ رِضَاهُ بِمَا قَضَى بِهِ سُبْحَانَهُ لَهُ وَ عَلَیْه؛[۷] نشانه رضایت خدای سبحان از بنده، رضایت بنده از آن چیزی است که خداوند برای او مقدر کرده است، چه خوشایند او و چه ناخوشایند او باشد»
البته وجود این احادیث و احادث مشابه، منافاتی با تلاش و کوشش انسان برای تغییر سرنوشت خودش ندارند: «اَنَّ اللَّهَ لَمْ یَكُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ؛[انفال/۵۳] خداوند، هیچ نعمتى را كه به گروهى داده، تغییر نمىدهد؛ جز آنكه آنها خودشان را تغییر دهند؛ و خداوند، شنوا و داناست.»
انسانی که دست روی دست بگذارد و بگوید: هر چه پیش آید خوش آید، هر چه تقدیر باشد همان میشود؛ این فرد خود را فریب داده است.
کسانی هستند که از خدا شاکی هستند و مدام شکوه میکنند که ای کاش خدایا! اینگونه میشد و ای کاش اینگونه نمیشد، بدون اینکه فکر کنند واقعاً به نفع آنها است یا نه، در حالی که می باید صبر را چاشنی کار کنند: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ؛[بقره/۱۵۵]و البته شما را به پارهاى از سختىها چون ترس و گرسنگى و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم، و صابران را بشارت و مژده بده.»
بنابراین اگر انسان از برخی تقدیرات الهی گلهمند باشد و آرزو کند که ای کاش این گونه نشده بود باید بداند که خدا هم به همین میزان از او ناراضی است.
سخن آخر
شاه کلید بدست آوردن رضایت الهی، اطاعت از او و فرستادگان او در روی زمین (اهل بیت) است، اطاعتی که پایبندی انسان را به ایمان به خدا و عمل صالح را تقویت کند. حضرت علی(علیه السلام) یک راهکار عملی در این زمینه به ما نشان میدهد که: اگر میخواهی بدانی مقام و جایگاه خود را نزد خدا بدانی (خدا چقدر از تو راضی است)، بنگر که جایگاه و ابهت خدا، موقع گناه، نزد تو چقدر است.
پی نوشتها: [۱]. بحارالانوار، ج۴۹، ص ۴. [۲]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۱۰ ص ۹۵. [۳]. الأمالی (للمفید)، ص ۲۸۳ [۴]. آیات ۷ و ۸ سوره مبارکه بینه [۵]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۷۵ ، ص۲۲۲ [۶]. بحار الأنوار (ط - بیروت) ،ج۷۴ ، ص ۱۴۷ [۷]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، ج۴