تشت رسوایی سعودیها از بام لبنان هم افتاد
انتخاب میشل عون که رئیس بزرگترین حزب مسیحی در لبنان است و زمان طولانی فرمانده ارتش این کشور نیز بوده است، بیش از پیش نظر تحلیلگرانی که از افزایش قدرت منطقهای ایران، حزبالله و دولت بشار اسد و شکست سیاستهای آل سعود در منطقه دم میزنند را تایید کرد.
بیش از 880 روز بود که پارلمان لبنان برای انتخاب رئیس جمهور به نتیجه مشخص نمیرسید. زمانی که لازم بود تا شخصیتهای سیاسی لبنانی، به خوبی در پیشگاه مردم لبنان و ناظران جهانیِ اتفاقات مهم منطقه خاورمیانه، به نمایش چهره حقیقی خود و میزان فداکاری یا خیانت برای رسیدن به قدرت بپردازند.
طبق یک سنت قدیمی در لبنان، رئیس پارلمان از بین شیعیان، نخست وزیر از بین اهل سنت و رئیس جمهور از بین مسیحیان (عمدتا مارونیها) انتخاب می شود. در حدود دو سال و نیم گذشته نام چهرههایی چون سمیر جعجع، سلیمان فرنجیه و میشل عون که هر سه از چهرههای سیاسی مسیحی در لبنان هستند، برای تصدی عنوان ریاست جمهوری در لبنان معرفی میشد. سمیر جعجع، رهبر سابق حزب فالانژ، به خاطر شهرت در خیانت و کشتار مردم در جنگهای داخلی و حمایت از اسرائیل، از رای بالایی در بین نمایندگان پارلمان، برخوردار نبود فلذا انتخاب رئیس جمهور، در عمل به کشمکش سیاسی ائتلاف 14 مارس به رهبری سعد حریری و ائتلاف 8 مارس به رهبری حزبالله بستگی داشت. حزبالله لبنان که از سال 2005 و با بازگشت میشل عون به لبنان، روابط حسنهای با وی و حزب جبهه آزاد ملی داشت، با اطمینان خاطر از ابتدا به حمایت از میشل عون پرداخت. در آن سوی این کارزار سیاسی اعضای ائتلاف 14 مارس، در ابتدا به حمایت از سلیمان فرنجیه پرداختند. اما تیر آنها به خطا رفت. فرنجیه روابط حسنهای با حزبالله داشت و از طرفی از حمایت مردمی ویژهای در بین ملت لبنان برخوردار نبود. خود سلیمان فرنجیه و سعد حریری هم امیدی به رسیدن به پست ریاست جمهوری نداشتند و تنها هدف سعد حریری از حمایت از فرنجیه، این بود که حزبالله را در انتخاب بین یکی از دو متحد مسیحی خود، به تردید بیاندازد. حزبالله به این ترتیب با قدرت و البته صداقت، به حمایت خود از میشل عون ادامه داد و اعلام کرد که حمایت از فرنجیه بستگی به تایید میشل عون دارد. در نهایت سعد حریری در فتنه انگیزی برای اختلاف انداختن بین میشل عون و حزبالله شکست خورد.
البته چندی بعد هم سمیر جعجع، به حمایت از میشل عون، نامزد مورد حمایت حزبالله پرداخت. دلیل این تاکتیک سیاسی مرموزانه جعجع، هم برای به دست آوردن دل گروههای سیاسی دیگر در لبنان بود و هم برای امتیازگیری جعجع از برخی کشورهای خارجی. البته روحیه انتقام جوی جعجع را هم نمیباید دست کم گرفت. طبق برخی اخبار حمایت از فرنجیه توسط سعد حریری، بدون نظرخواهی از جعجع صورت گرفته بود که این موضوع سبب کینه گرفتن جعجع از سعد حریری شده بود که با حمایت از میشل عون به نوعی از وی انتقام گرفت. بدین ترتیب ائتلاف 14 مارس غرق در اختلافات سیاسی سران آن شده بود و هر روز به انزوای سیاسی سعد حریری اضافه میشد. همه اینها باعث میشد که سعد حریری چشم امیدش به کشورهای خارجی، به خصوص عربستان سعودی، برای ادامه اختلاف افکنیها و جلوگیری از به ریاست جمهوری رسیدن نامزد مورد حمایت حزبالله یعنی میشل عون باشد. شرایط منطقه به گونهای در چند سال اخیر به پیش رفت که هرروز اختلاف بین جریان المستقبل به رهبری سعد حریری و حزبالله به رهبری سید حسن نصرالله بیشتر میشد. علاوه بر اختلافات داخلی مساله حمایت حزبالله از دولت بشار اسد در سوریه و حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزبالله در لبنان در مقابل تبعیت سعد حریری از سیاستهای آل سعود در تلاش برای سقوط بشار اسد و حمایت پشت پرده از تروریستهای سوری این دو جریان سیاسی را در برابر یکدیگر قرار داده بود و به اذعان بسیاری از تحلیلگران خارجی، لبنان گاهی به صحنه تقابل سیاسی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به نمایندگی حزبالله و سعد حریری، تبدیل میشد. به همه اینها باید مساله قطع حمایت مالی آل سعود از سعد حریری و مشکلات او در اداره شرکت «سعودی اوجیه» و هزینههای زندگی وی و برخی از اعضای خانواه و نزدیکانش در لبنان و عربستان را اضافه کنیم.
اینگونه بود که سعد حریری، در دو سال گذشته و تا به امروز در شرایط پیچیدهای گرفتار شد. وی از نظر سیاسی مخالف فعالیت حزبالله در سوریه بود و طبیعتاً با بر سر کار ماندن بشار اسد در سوریه موافق نبود. اما تشدید اختلافات او با محمد بن نایف، وزیر کشور آل سعود، بروز مشکلات مالی، مشاهده تغییر معادلات قدرت در لبنان و شکست در انتخابات شهرداریها، باعث شد تا از ترس از دست دادن مقام نخست وزیری در دولت بعدی لبنان، بالاخره پا بر خواسته قلبی خود بگذارد. دو هفته قبل بود که سعد حریری به طمع تصاحب عنوان نخست وزیری در دولت میشل عون، از وی برای جلب نظر اکثریت پارلمان لبنان حمایت کرد. تا کار به جایی رسید که دیروز در انتخاباتی که بین اعضای پارلمان لبنان برگزار شد، میشل عون رهبر جریان آزاد ملی به عنوان سیزدهمین رئیس جمهور لبنان انتخاب شود. انتخاب میشل عون که رئیس بزرگترین حزب مسیحی در لبنان است و زمان طولانی فرمانده ارتش این کشور نیز بوده است، بیش از پیش نظر تحلیلگرانی که از افزایش قدرت منطقهای ایران، حزبالله و دولت بشار اسد و شکست سیاستهای آل سعود در منطقه دم میزنند را تایید کرد. بسیاری از کشورها از جمله روسیه، ترکیه، مصر، اسپانیا و همینطور جمهوری اسلامی ایران به همراه خانم فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، انتخاب میشل عون را در جایگاه ریاست جمهوری لبنان به وی تبریک گفتند. البته جان کربی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، همگام با روزنامههای رژیم صهیونیستی، با ناراحتی از انتخاب نماینده حزب الله به عنوان رئیس جمهور لبنان، مراتب نگرانی خود را درباره تصمیم اکثریت پارلمان لبنان ابراز کرد.
استقامت دو ساله میشل عون و حزبالله، بر یک توافق سیاسی، برای اتمام اختلافات در لبنان، ستودنی بود. هر چند انتخاب سعد حریری به عنوان نخست وزیر تقریبا قطعی شده است، ولی میشل عون با قاطعیت در سخنرانی پس از انتخاب خود به عنوان ریاست جمهور لبنان، از تلاش برای احترام به قانون برای حل بحرانهای سیاسی و مقاومت در برابر اسرائیل با تقویت ارتش لبنان، برای بازپس گیری سرزمینهای اشغالی لبنان، از چنگال رژیم صهیونیستی سخن گفت. سخنانی که امید را در دل لبنانیها به خصوص طرفداران عون زنده کرد.