ما خر شدیم؛ سرمان كلاه رفت
در همایشی كه چندی پیش برای موضوع افزایش جمعیت برگزار شده بود كسی از من كه سخنران اصلی بودم پرسید : شما چند فرزند دارید؟ وقتی پاسخ دادم:«دو تا» گفت: چرا؟ و تعجب میكرد كه چگونه خودم دیگران را به فرزندآوری ترغیب میكنم و دو فرزند را بسیار كم میدانم.
کد خبر :
585066
در همایشی كه چندی پیش برای موضوع افزایش جمعیت برگزار شده بود كسی از من كه سخنران اصلی بودم پرسید: شما چند فرزند دارید؟ وقتی پاسخ دادم: «دو تا» گفت: چرا؟ و تعجب میكرد كه چگونه خودم دیگران را به فرزندآوری ترغیب میكنم و دو فرزند را بسیار كم میدانم.
او گمان میكرد از پاسخ صریح پرهیز خواهم كرد و با تعارف و توجیه از كنار چرای او خواهم گذشت ولی من بدون ملاحظه و با صدای بلند گفتم : «ما خر شدیم و سرمان كلاه رفت! شما مراقب باشید سرتان كلاه نرود!»
امروز كه از مرز چهل سالگی گذشتهام و میبینم تنهایی و سكوت خانه چگونه برای زن و مرد میانسال عذابآور است، امروز كه پا به میانسالی گذاشتهام و حس میكنم كه تنهایی خود بچهها چقدر فضای روابط عاطفی درون خانواده كم جمعیت را دچار مشكل میكند، امروز كه در تحلیل آسیبهای اجتماعی و مسائلی مانند حجاب دریافتهام كه یكی از عوامل اصلی این گونه مشكلات، كاهش جمعیت است.
و این خود البته بحث مفصلی میخواهد تا نشان دهیم كه بر خلاف ذهنیت رایج ، پدیدهای چون بدحجابی بیش از آن كه معلول شبكههای ماهوارهای باشد ناشی از عوامل پنهانی چون خانوادههای خلوت و كم جمعیت است.
خانوادههای خلوت آسیبهای گوناگون و آفتهای متنوعی را در پی دارد كه هم در ابعاد فردی و هم در ابعاد اجتماعی زندگی را دچار اختلال خواهد ساخت و هنوز بسیاری از این آثار و نتایج به وضوح در جامعه آشكار نشده است.
كلاهی كه بر سر ما رفت این بود كه گمان میكردیم با تعداد كم فرزندان تربیت و آموزش آنان بهتر محقق میشود در حالی كه در عمل دیدیم بر عكس است و اتفاقا در خانوادههای پرجمعیتتر ساز و كار پرورش و تربیت سزاوار فراهمتر است.
كلاهی كه بر سر ما رفت این بود كه فریب تبلیغات رسانهای را خوردیم و گمان داشتیم تعداد كم فرزندان محیط مناسبتری برای رشد اخلاقی و اجتماعی آنان فراهم میكند در حالی كه با گذشت زمان دیدیم كه دقیقا تكامل اخلاقی و تربیت دینی با خانوادههای شلوغتر بهتر محقق میشود.
كلاهی كه بر سر ما رفت این بود كه تصور كردیم حداقل از نظر ظاهری و مادی با فرزند كمتر ، زندگی بهتری خواهیم داشت و خانواده كم جمعیت با شاخصهای اقتصادی رفاه نسبی را تجربه خواهد كرد، در حالی كه حتى از همین نظر هم كامیاب نبودیم.
حالا وقتی به دور و بر خود نگاه میكنیم میبینیم كه زن و شوهر با هم جان كندهایم و بیست سی سال عمر جوانی خود را صرف هزینه مدرسه غیر انتفاعی و خورد و خوراک و پوشاک یكی دو فرزند پرتوقع و مدعی كردهایم كه نه قدردان جان كندن والدین خودند و نه مهارت زندگی طبیعی و متعادل را كسب كردهاند.
نسلی كه نه شیرینی بازیهای كودكانه با خواهر و برادر را چشیده و نه لذت داشتن خاله و عمه و دایی و عمو را تجربه خواهد كرد.
خدا ببخشد همه باعث و بانیهای این مصیبت و فاجعه بزرگ را كه ابعاد دردناكش هنوز به شكل كامل به چشم نمیآید. خدا ببخشد همه وزرا و معاونان وزرا و رؤسای سازمانها و مسوولان مراكزی كه مانند صدا و سیما در طول دهههای گذشته در این ساز دمیدند و چنین كلاهی بر سر نسل ما گذاشتند!
منبع: صبح نو