شرطی که احتمال استجابت دعا را بیشتر میکند
در کتاب الجواهر السنیه که کلیات حدیث قدسی است در باب هفتم ص ۱۴۶ آمده خداوند به موسی(علیه السلام) وحی کرد: ای موسی، مرا با زبانی بخوان که گناه نکرده است. موسی عرض کرد: خداوندا! آن زبان را از کجا بیاورم؟ خطاب آمد: با زبان دیگری مرا دعا کن.
کد خبر :
583687
سرویس سبک زندگی فردا: اگرچه امروزه در مراودات و محاورههای روزمره بارها و بارها ممکن است به همدیگر «التماس دعا» بگوییم اما شاید چندان متوجه رمز و راز این عبارت کوتاه نباشیم و صرفا از سر عادت تکرارش کنیم. اما پرسش مهمی که نیازمند درنگ و تأمل است همین است که چرا ما به دعای دیگران نیاز داریم و حتی با التماس میخواهیم که آنها در حق ما دعا کنند. در ادامه این مطلب را به نقل از تبیان بخوانید.
دعا نافی عمل نیست و نباید چنین پنداشته شود که داعی وظیفهای جز گشودن دست نیاز به درگاه حضرت بی نیاز ندارد و باید بنشیند و پی در پیتمنا و درخواست نماید تا حاجاتش برآورده شود و موانع راهش مرتفع گردد. بلکه برعکس دعا بدون عمل تحقق نمییابد و داعی باید در کنار تفکر و تعقل و کار و تلاش درخواستهایش را به پیشگاه الهی عرضه بدارد و از او یاری و مساعدت بطلبد.
در فرهنگ عمومی قاعدهای مطرح است و آن این که از تو حرکت از خدا برکت. این اصل و قاعده که در تعالیم مقدس اسلام ریشه دارد و از آنجا در فرهنگ عمومی نفوذ و تسری یافته است به ضرورت عزم و اراده و حرکت و فعالیت و در کنار آن دعا و تقاضای مساعدت الهی در رفع موانع و مشکلات تصریح دارد و این واقعیت را می نمایاند که محال است بدون حرکت برکتی از جانب حضرت پروردگار نازل گردد. آنچه در اینباره با معیارهای شرع و عقل انطباق دارد این است که دعا پشتوانه عمل است نه جایگزین آن و هر انسان داعی با ایجاد پیوند و ارتباط معنوی با حضرت پروردگار از او یاری و مساعدت میطلبد تا تلاش و کوششهایش
در امور مختلف معنوی اقتصادی علمی سیاسی و نظامی را به نتیجه برساند و افقهای پیروزی و موفقیت را نمایان سازد.
آداب دعا کردن
دعا کردن آدابی دارد از جمله اینکه قبل از دعا کردن نعمتهای خدا را برشماریم و در این مورد باید به نعمتهای ویژه خداوند توجه داشته باشیم که تا خدا آنها را از ما نگیرد متوجه نمیشویم.
تمجید خدا، شکرگزاری، بازگویی عیبهای خود، استغفار و صلوات فرستادن از دیگر آداب دعا است.
شرایط اجابت دعا سخن از تاثیر و استجابت دعا برای دیگران و یا دعا و نیایش به شکل جمع امری است که در روایات به آن اشاره شده است. بدین معنا که دعا به شکل جمع و یاد کرد دیگران در دعا موجب میشود تا خواسته شما نیز پذیرفته شود.
در شرایط استجابت دعا، دعای دیگران درحق شخص است. در آیات قرآنی سخن از طلب استغفار پیامبر (صلی الله و علیه وآله) از برای مومنان بیان شده است. خداوند از پیامبر میخواهد تا برای مومنان دعا و نیایش کند و درجهت رهایی ایشان از گناه در حق آنان استغفار نماید. (نساء،۶۴) دعا و استغفار پیامبر (صلی الله و علیه وآله) برای مومنان در تحلیل قرآنی از جایگاه خاصی برخوردار است (آل عمران، ۱۵۹) زیرا پیامبر(صلی الله و علیه وآله) در پیشگاه خداوند از مقام بلند و والایی برخورداراست و استغفار حضرت همانند شفاعت ایشان پذیرفته میشود. در آیاتی دیگر توضیح داده میشود که خداوند برای رضایت
پیامبر (صلی الله و علیه وآله) شفاعت وی را تا آن اندازه میپذیرد که وی راضی و خشنود گردد. از این رو دعای پیامبر برای مسائل بسیار سخت و اموری که احتمال استجابت نیست میتواند تاثیرگذار باشد. البته برای وی نیز محدودیتهایی (توبه، ۱۱۳- کهف، ۵۵) در برخی از مسائل است که در داستان استغفار حضرت ابراهیم در حق سرپرست و ولی خویش بیان شده و از مومنان خواسته شده که حضرت ابراهیم (علیه السلام) را درهمه چیز جز مساله استغفار در حق ولی خود، الگو و سرمشق قرار دهند. (ممتحنه،۴)
در داستان منافقان نیز در تبیین محدودیتها میفرماید که اگر پیامبر (صلی الله و علیه وآله) حتی بیش از هفتاد بار برای منافقان استغفار کند خداوند آنان را نمی بخشد. (توبه، ۸۰) منافقان با تعریض و کنایه بر این مطلب تاکید می کردند که فرقی میان دعا و استغفار آن حضرت (صلی الله و علیه وآله) با نیایشهای دیگران نیست و خداوند با تخطئه این بینش و اندیشه آنان تبیین می کند که نمی توان و نمی بایست دعا و استغفار حضرت رسول (صلی الله و علیه وآله) را با نیایش های دیگران همسان دانست. بیگمان دعاهای انسانهای کامل و کسانی که محبوب خداوند هستند را نمیتوان با نیایشهای دیگران هم
سنگ دانست. انسانهای کامل و محبوب به جهت جایگاه و مقام والای خویش به آسانی میتوانند خواستههای خود را بیان و پاسخ دریافت کنند.
التماس دعا میگوییم تا دعایمان مستجاب شود
از دیگر مسائل که به عنوان شرایط استجابت دعا بیان میشود مساله درخواست دعا از دیگران است. درحدیث قدسی درباره ارزش این مساله و تاثیر آن در استجابت دعا به این نکته اشاره میشود که دعای دیگران از آن جهت که شخص با آن زبان، گناهی نکرده است اجابت میشود و خواستههایی که در حق وی از خدا شده برآورده میشود.
در کتاب الجواهر السنیه که کلیات حدیث قدسی است در باب هفتم ص ۱۴۶ آمده خداوند به موسی(علیه السلام) وحی کرد: ای موسی، مرا با زبانی بخوان که گناه نکرده است. موسی عرض کرد: خداوندا! آن زبان را از کجا بیاورم؟ خطاب آمد: با زبان دیگری مرا دعا کن.
در تفسیر این حدیث قدسی دوگونه برداشت بیان شده است: نخست آنکه در هنگام دعا از واژگان جمع استفاده کند و دیگری را نیز با خود همراه سازد و بگوید که خداوندا ما را ببخش و یا به ما فرزندان نیکو ده و یا عاقبت همه ما را ختم به خیر گردان. دوم آنکه از دیگران التماس دعا داشته باشد و از آنان بخواهد که در حق شما دعا کنند چنان که دستور داده شده است که مومنان از پیامبر(صلی الله و علیه وآله) بخواهند تا در حق ایشان استغفار کند. بنابراین شخصی که از دیگری می خواهد که برای وی دعا کند از زبانی استفاده میکند که با آن گناهی نکرده است. اگر به کسی گفته شود که با زبانی که گناه نکردهای دعا
کن آن زبان تنها زبان دیگری است؛ زیرا شخص با زبان دیگری دعا نکرده و یا آنکه شخص با اعضا و جوارح دیگری هرگز گناهی مرتکب نشده است از این رو زبان دیگری زبانی است که شخص با آن هیچ گناهی انجام نداده است.
کلام آخر
میتوان گفت که حقیقت التماس دعا این است که شخص میخواهد از زبانی استفاده کند که با آن خودش هرگز گناهی نکرده است و در پیشگاه الهی پاک و مبرا از گناه است. از این رو میتوان گفت که دعای دیگری در حق هر کسی مستجاب است و شخص با این روش میتواند به خواستههای خویش برسد و دعایش برآورده گردد.