برشهایی خواندنی از زندگی ققنوس کوچک؛ شهید فهمیده
او در مراسم عبادی سیاسی نماز جمعه نیز شرکت میکرد. محمدحسین بسیار مؤدب و منظم بود و از دروغ و ناسزا بیزار بود. او براستی نمونهای از یک نوجوان مسلمان بود.
کد خبر :
583616
سرویس سبک زندگی فردا: آسمانیان، تماشاگر ستارههای نورانی و درخشان زمیناند. همان گونه که ستارههای آسمان بر اهل زمین جلوهگری میکنند، انسانهایی نیز روی کره خاکی، همانند ستاره، اهل آسمان را به تسبیح خداوند واداشته، آنان را از اعتراض به آفرینش انسان شرمسار می کنند. خداوند نیز بر آنان مباهات کرده، بر آفرینش چنین خلیفهای در زمین افتخار میکند. یکی از این ستارههای به ظاهر کوچک، ولی بسیار پر نور و حیرت انگیز، شهید نوجوان، محمدحسین فهمیده است که نامش نامیرا و یادش تا ابدیت جاودانه است؛ نوجوانی که همه هستی خود را در راه خدا هدیه کرد. در ادامه برشهایی
از زندگی این نوجوان بسیجی را به مناسب روز نوجوان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه میخوانیم.
اسوه
نیاز به الگو و اسوه، نیازی سازنده در انسان است. خداوند نیز الگوپذیری را در وجود انسان به ودیعه گذاشته و پیامبر خویش را به عنوان «اسوه حسنه» معرفی کرده و ما را به پیروی از او فرا خوانده است. صحنه انقلاب اسلامی نیز همانند تاریخ صدر اسلام و میدان کربلا، اسوه ساز است. شهدای نوجوان و در رأس آنها شهید فهمیده نیز الگوی نوجوانان ایران اسلامی هستند و پیوسته بر گوش آنان زمزمه میکنند که نوجوان نیز می تواند وارد میدان عشق شود و حتی به مقام رهبری برسد. سلام بر فهمیده و پیروان راستیناش.
طلوعی زیبا در شهر ستارهها
شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۴۶ در روستای «سراجه» از روستاهای شهر مقدس قم، صدای گریه نوزادی شنیده میشود. نوزاد بوی بهشت میدهد و نور شهادت بر پیشانی دارد. او که محمدحسین نام یافت، حدود نه سال در جوار کریمه اهل بیت، حضرت معصومه علیهاالسلام دوران رشد جسمی و تکامل عقیدتی را طی کرد و در سال ۱۳۵۷ به همراه خانوادهاش در شهر کرج سکنی گزید.
تربیت قرآنی
تربیت فرزندان بر اساس آموزههای دین اسلام، بزرگترین وظیفه پدر و مادر است. ریشه دار بودن دین و مذهب در خانواده و رشد انسان در محیطی پاک و معنوی، تأثیر انکارناپذیری در سرنوشت افراد دارد. بیشک متدین بودن خانواده محمدحسین فهمیده و رشد او در شهر مقدس قم در ساخته شدن ستونهای ایثار و شهادت در نهاد وی بی تأثیر نبوده است.
در سنگر علم
انسانهای موفق در هر سنگری وظیفه خویش را به خوبی انجام میدهند. شهید فهمیده نیز در سنگر علم، بسیار موفق بود. او پیش از ورود به مدرسه، خواندن و نوشتن را آموخته بود و در درس خواندن و مطالعه، جدیت خاصی از خود نشان میداد. محمدحسین تکالیفش را به تنهایی و به بهترین صورت انجام میداد و به جز کتابهای درسی، کتابهای غیر درسی فراوانی نیز میخواند.
در سنگر کار
خانواده شهید فهمیده همانند بسیاری از مردم، درآمد کمی داشتند. پدر او مدتی به شغل رانندگی مشغول بود. در چنین اوضاعی، محمدحسین برای این که عصای دست پدر باشد با آنکه حدود ده سال بیشتر نداشت، به کار مشغول شد. او موانع و مشکلات سر راه را با صبر پشت سر میگذاشت و همچون کوهی محکم آنها را به زانو در میآورد.
در سنگر عبادت و اخلاق
با آنکه محمدحسین فهمیده به سن تکلیف نرسیده بود، ولی نسبت به مسائل دینی بسیار حساس بود. رفتن به مسجد، نماز خواندن و تلاوت قرآن از برنامههای همیشگی او بود. او در مراسم عبادی سیاسی نماز جمعه نیز شرکت میکرد. محمدحسین بسیار مؤدب و منظم بود و از دروغ و ناسزا بیزار بود. او براستی نمونهای از یک نوجوان مسلمان بود.
در سنگر جهاد و مبارزه
شهید فهمیده به نیروهای حزباللهی و انقلابی علاقه خاصی داشت. چنان که پیش از انقلاب، با آنکه یازده سال بیشتر نداشت، در صحنههای مبارزه علیه رژیم ستمگر پهلوی حاضر میشد و به پخش اعلامیه میپرداخت. پس از انقلاب نیز، در مهرماه سال ۱۳۵۹ بنا به وظیفه، قلم را زمین نهاد واسلحه بر دوش گرفت. وقتی به خرمشهر رسید، به سبب سن کم، از حضور او در خط مقدم جلوگیری کردند، ولی پس از چند روز، توانست با غنیمت گرفتن لباس و اسلحه چند عراقی، لیاقت خود را به فرمانده نشان دهد و وارد خط مقدم نبرد شود. آری! او بزرگ فاتح میدان رزم و مبارزه بود.
شهادت ققنوس
هشتم آبان ماه سال ۱۳۵۹؛ در خرمشهر آنچه به گوش میرسد صدای تیر و توپ و موسیقی گوش خراش حرکت تانکها است. خانهها ویران شده و شهر تقریبا به اشغال بعثیهای مزدور درآمده است. سپاه زرهی دشمن فاتحانه و با غرور تمامْ خانه به خانه، خیابان به خیابان و محله به محله شهر را طی میکنند. حلقه محاصره تنگ تر و تنگتر میشود. چه باید کرد؟ محمد حسین فهمیده، بسیجی نوجوان به دنبال چاره است. به این میاندیشد که شهادت من موجب نجات شهر است. تنها سلاح او چند عدد نارنجک است که بر کمر بسته. مجاهد کوچک، نارنجکی در دست گرفته به تانک پیشرو حمله میکند. صدای انفجار تانک، ترسی بر قلب
ناپاک بعثیها انداخته، آنان را به عقب نشینی مجبور میکند. ققنوس سوخته است و از حرارت وجودش نه یک ققنوس بلکه صدها ققنوس جان گرفتهاند. آنان پیروان فهمیده هستند که هر جا احساس وظیفه کنند، در هر سنگری فاتحاند.
بسیج دانشآموزی، یادگار فهمیده سالروز شهادت دانش آموز بسیجی، محمدحسین فهمیده از چنان ارزش و اهمیتی برخوردار است که «روز نوجوان» و «سالروز تشکیل بسیج دانش آموزی» نامیده شده است.
با بررسی نقش دانش آموزان بسیجی در جنگ و صلح، نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران با همکاری وزارت آموزش و پرورش، به منظور تربیت فهمیدهها و گسترش فرهنگ بسیج در مدارس، پیروان او را جذب و سازمان دهی کرده و سازمانی به نام «بسیج دانش آموزی» تشکیل دادند که در تمام مدارس کشور فعالیت چشم گیری دارد.
بسیج، مدرسه عشق
بسیج، مدرسه است. کلاس درسی است که استادان آن فهمیدهها و دیگر شهدا هستند. آنان درس نورانیت و اقتدا به سالار شهیدان را میآموزند. استادانی که خود، همه این درسها را خوانده و عمل کردهاند و ره صد ساله را یک شبه پشت سر گذاشتهاند. آنان الفبای ایثار و شهادت میآموزند. انسان را از خواب نوشین بامداد رحیل بیدار میکنند. درس خودشناسی و خداشناسی میدهند و انسان را عاشق خدایش میکنند تا جایی که مرغ روحش قفس تن را شکسته، تا خدا اوج میگیرد. بسیج مدرسه عشق و کلاس فهمیدن و پرواز کردن است.
بسیج، سدی در برابر دشمن شاکله وجودی انسان در دوران نوجوانی شکل مییابد. در آموزههای دین نیز توجه خاصی به دوران نوجوانی و جوانی شده و بهترین زمان تربیت دوره نوجوانی معرفی شده است. امامان معصوم علیهم السلام، والدین را به تربیت فرزندان از سنین هفت تا چهارده سال تشویق کردهاند. دشمن نیز این مسئله را فهمیده است. از این رو، بیشترین تلاش و سرمایهگذاری خویش را برای به انحراف کشاندن این قشر حساس به کار بسته و با هزینه کردن میلیاردها دلار به زعم خویش میخواهد یوغ اسارت نفس را بر گردن آنان نهد. یکی از بزرگترین اهداف دشمن، جدا کردن نوجوانان و جوانان از فرهنگ ایثار
و شهادت است. از این رو، بسیج را هدف قرار داده است؛ زیرا بسیج پایگاه آمادگی برای شهادت و پاره کردن زنجیر اسارت نفس است.