طنز: ببخشید! من را میبخشید؟
گذشت چیز خوبی است و از قدیم گفتهاند «ببخش تا خدا تو را ببخشد.» متأسفانه طی سالهای اخیر، روحیهی گذشت و بخشش در جامعه بسیار ضعیف شده است.
گذشت چیز خوبی است و از قدیم گفتهاند «ببخش تا خدا تو را ببخشد.» متأسفانه طی سالهای اخیر، روحیهی گذشت و بخشش در جامعه بسیار ضعیف شده است. جامعهشناسان و روانشناسان دلایل متعددی را در این خصوص ذکر کردهاند که ما قصد بیان آنها را نداریم. در این نوشتار به اختصار نمونههایی از این گذشت نکردن را بیان میکنیم تا شاید کسی چارهای اندیشید.
متأسفانه رسانهها و افکار عمومی که به وسیلهی همین رسانهها شستشوی مغزی داده شدهاند مدام در پی افشای اسامی مفسدان اقتصادی هستند. کار به جایی رسیده است که در تمام نشستهای خبری یکی از سؤالات حتماً مربوط به همین موضوع افشای اسامی است. مسئولان هر چه تلاش میکنند که با افشا نشدن اسامی، مردم را دعوت به گذشت و بخشش بکنند فایدهای ندارد. علیالحساب تنها راه ممکن را به تعویق انداختن و بهانهتراشی و یا راهکارهایی مانند افشای اسامی رندومی از حروف الفبا دانستهاند. امیدوارم روزی نرسد که روحیهی گذشت و بخشش کاملاً از جامعهی ما رخت بربندد و مسئولانمان بدون هیچ نگرانی بیایند و اسامی را افشا کنند. ۲- اختلاس: فرض کنیم شخصی توانسته است اختلاس کند و میلیاردها تومان یا دلار یا هر واحد پولی دیگری که نیاز داشت را از کشور خارج کند. این که آیا او مجرم است یا نه یک بحث است، اینکه رفتار ما در قبال او چگونه است یک بحث دیگر و مهمتر. اگر ذرهای به این فکر میکردیم که وقتی کسی اختلاس میکند حتماً حواسش به این بوده است که مراجع قانونی دستشان به او نرسد، دیگر مدام پیگیر این قضیه نمیشدیم. دائماً از مسئولان نمیخواستیم او را دستگیر و مجازات کنند، چون امکانش نیست. حتی اگر امکانش باشد امکانش نیست! پس چه بهتر که وقتی تنها گزینهی موجود، قبول بخشش و گذشت است، فردی که اختلاس کرده است را ببخشیم و گذشت کنیم. اگر یک لحظه به این فکر کنیم که او دزدی کرده است و از دزدی او ثواب بخشش و گذشت نصیب ما شده است اینقدر ناراحت نخواهیم بود. ضمن اینکه اگر به رحمت خدا امیدوار باشیم، مطمئن خواهیم بود که هر کسی هر چقدر هم اختلاس کند، باز هم خدا رزق و روزی ما را میرساند. حتی اگر یک نفر بیاید و خزانهی خالی را بدزدد! ۳- وعدههای سر خرمن: مسئولان، مسئول دو چیز هستند؛ مسئول وعدهدادن و مسئول تحقق وعدهها. تمام مسئولان از این دو مسئولیت، اولی را به خوبی بلدند و به نحو شایستهای از پس آن برمیآیند. یعنی شما مسئولی را سراغ ندارید که علیرغم تکراری بودن، وعدهی مهار تورم، رفع بیکاری، حل مشکل مسکن و ازدواج و مانند اینها را نداده باشد. هر کدام هم به طریقی و روشی. از 50 هزارتومان گرفته تا کلید و وعدهی صدروزه! سؤال اینجاست که چرا ما عادت داریم نیمهی خالی لیوان را ببینیم؟ چرا نیمهی پر لیوان را که همان وعده دادن است و عمل به مسئولیت اول است را نمیبینیم و مسئولان را همیشه سرزنش میکنیم؟ نهتنها شکایت ما منصفانه نیست بلکه اگر مسئولان را بهخاطر آن نیمهی خالی ببخشید و از سر تقصیرات آنها در ناکامیشان در تحقق وعدهها گذشت کنیم، به آنها امید میدهیم تا با انرژی بیشتر به وعده دادن و حتی شاید تحقق وعدهها بپردازند. چرا برای رأی دادن مجدد به یک نفر، کارنامهی او را بررسی میکنیم؟ آیا گذشت غیر از این است که چشممان را روی گذشتهی او ببندیم و به او یک فرصت دوباره بدهیم؟ مگر نمیگوییم معتاد، مجرم نیست، بیمار است. همانطور هم بگوییم، مسئول ناموفق، گناهکار نیست، مسئول است! ۴- حمایت از تولید داخلی: بهفرض که برفپاککن خودروی داخلی همانجا دم در کارخانه از کار افتاد. بهفرض که خودروی شما خودبهخود آتش گرفت. بهفرض که بالای شصت درصد از ماست روغن پالم بود. یا مثالهایی از این دست. آیا اینها دلیل خوبی است که به تولیدکنندهی داخلی پشت کنیم؟ تولیدکنندهی داخلی هرچقدر هم بد باشد و نخواهد کیفیت محصولاتش را بالا ببرد باز هم تولیدکنندهی داخلی است و باید حمایت شود. چرا تولیدکنندهی داخلی را بهخاطر محصولات سهواً بد و خدمات پس از فروشش سرزنش میکنیم؟ در تمام خط تولید فلان کارخانهی یخچالسازی یک یخچال خراب بوده است که آن هم از بدشانسی خودتان به شما افتاده است. آیا این درست است که کلاً تولیدات داخلی را زیر سؤال ببرید؟ از سر تقصیرات تولیدکننده داخلی بگذرید و مدام اجناس معیوبش را بخرید تا با بازخوردهای شما در مورد محصولاتشان، اگر شد و دانشش بود، کیفیت محصول را ارتقا بدهند. انسان باگذشت انسانی است که حتی از گارانتی محصول هم استفاده نکند. گذشتمان کجا رفته است؟! ۵- قصاص: هر کسی اسید یا هر چیز دیگری به صورت شما یا اطرافیانتان پاشید یا کسی از عزیزانتان را عمداً کشت را ببخشید. چطور ژاپنیها توانستند آمریکاییها را بابت بمب اتمی که روی سرشان انداختند ببخشند و الان صدای هیچکسی در نمیآید؟ اگر هم دربیاید یک لحظه درمیآید و بعدش دیگر درنمیآید. چطور یهودیها توانستند آلمانها را بابت جنایاتشان در جنگ جهانی ببخشند، خب شما هم صهیونیستها را بابت کشتار مردم فلسطین ببخشید. واقعاً حیف نیست نبخشیم؟