دوستی تتلو با شوهر مهناز افشاردر زندان اوین +عکس

تتلو ساعتی بعد از آزادی از اوین پس از دو ماه بازداشت، می گوید که در اوین با یاسین رامین، همسر مهناز افشار که از ماه ها پیش به خاطر اتهامات مالی در بازداشت به سر می برد دوست شده است.

کد خبر : 582416
رکنا: امیر تتلو، خواننده ی زیرزمینی که عاشق ورزش و خواندن است پس از آزادی Freedom در ویسی گفت: خیلی معذرت میخام که این دو ماه تنهاتون گذاشتم و نگران شدید واسم. میدونم ممکنه فکر کنید که توی این وویس مجبورم این چیزا رو بگم که پروندم خوب پیش بره. چیزایی که برام اتفاق افتاده رو میگم. سفر خیلی خوبی داشتم، شعرای خیلی خوبی نوشتم. اتفاقای خیلی خوبی برام افتاد. دوستای خوبی پیدا کردم، مثل یاسین رامین عزیز. کلی حرف زدیم و کمک فکری به هم دادیم و کلی فکر کردیم. دوستای خوب دیگه هم مثل هادی، سجاد، مصطفی و کلی با هم همفکری کردند و خیلی تجربه کسب کردم.
تتلو از دوره ی حبس در اوین گفت: یکی از اتفاقای خوب این بود که خب وقتم آزاد بود، کاملا آزاد و تا صدای اذون رو می شنیدم سر اذون نمازمو میخوندم. محرم رو توی حسینیه ی اوین عزاداری کردیم، منی که سالها بود دور شده بودم از این مسایل و به خاطر موقعیتم نمیتونستم به هیات امام حسین برم اما خداوند کاری کرد که جایی قرار بگیرم که بتونم به راحتی بدون هیچ دغدغه ی دیگه ای عزاداری کنم. احساس می کنم روحم خیلی پاکتر شده و اشتباهات قبلیمو تکرار نمی کنم. به خاطر این که اشتباه رو اگه تکرار نکنی و ازش درس بگیری دیگه اشتباه نیست، تجربه است.
تتلو تجربه های جالبی هم از این مدت تعریف کرد: پس کلی تجربه و درس یاد گرفتم، کلی قویتر شدم. لباسامو خودم شستم، قاشق چنگالامو خودم شستم، منی که خیلی وقت بود از این جور چیزا دور شده بودم. خیلی کارهای دیگه، احساس می کنم ورزش می کردم اما روحم نیاز به این ورزش داشت.
امیر تتلو یا همان «امیر مقصودلو» که مردادماه با اتهام ترویج فساد احضار شده بود و پس از واکنش های تندی که به ویژه به بازپرس پرونده از خودش نشان داده بود بازداشت شده، در ادامه گفت: از همه ی کسایی که شکایت کردند و باعث شدند من این سفر رو برم و به خدا نزدیکتر بشم و کلی تجربه کسب کنم، تشکر می کنم حتی. و باز هم ازشون معذرت خواهی می کنم، چون من واقعا قصدم اینه که به کشورم خدمت کنم و به لیگ برتر برسم و به همه ی جوونا بفهمونم که خواستن توانستنه. خلاصه میگه: منم و حبس، نبض، تند زدن نبض و استرس منم و یک صدا که میگه سفت بمون و بهش برس منم. و درس، درس، کلی درس زندگی و یک حس حرص!
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: