حاجی: آموزش و پرورش نیازمند پیکرتراشی است
هفته آینده گزینه پیشنهادی رئیسجمهور برای تصدی وزارت آموزش و پرورش به مجلس میرود تا در صورت کسب رای اعتماد فصل تازهای در این وزارتخانه آغاز شود.
روزنامه آرمان امروز - نگین باقری: هفته آینده گزینه پیشنهادی رئیسجمهور برای تصدی وزارت آموزش و پرورش به مجلس میرود تا در صورت کسب رای اعتماد فصل تازهای در این وزارتخانه آغاز شود. مرتضی حاجی، وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات درباره مشکلات جامعه فرهنگی در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: «مطالبات فرهنگیان در آموزش و پرورش مسائل معیشتی و رفاهی آنهاست و رفع احساس تبعیضی که به دیگر کارکنان دولت دارند، چرا که در بعضی وزراتخانهها و سازمانهای دیگر اتفاقاتی میافتد که توان اجرایی آن در آموزش و پرورش نیست. به همین دلیل بارها معلمان احساس تبعیض خود را اعلام کرده اند و این مساله مربوط به دیروز و امروز نیست و سابقه اش به سالیان قبل بر میگردد.» وضعیت کنونی آموزش و پرورش را چگونه ارزیابی کنید و از نظر شما مشکلات موجود چیست؟ در بحث فعلی آموزش و پرورش اگر منظور انجام وظایف جاری باشد، امور آموزشی و پرورشی در مدارس دنبال میشوند و از این بابت برای تعلیم و تربیت در مدارس مشکلی نیست. این در حالی است که به نظر میآید با توجه به نقش و جایگاه مدارس و تبدیل آنها به نهادهای فرهنگی موثر و نسبتا مستقل توسعه ایجاد میشود و مدیریت آموزش و پرورش بهتر خواهد شد، اما به لحاظ عمومی در وزارتخانه مدتهاست که بحث تغییر و تحولات مطرح شده است و با تصمیم اخیر رئیسجمهور، خواستههای نسبتا گسترده فرهنگیان تحقق پیدا میکند. آموزش و پرورش و معلمان قاعدتا در حال حاضر باید رضایت نسبی داشته باشند تا در آینده عملکردها، توسعه و تحکیم منجر به رضایتمندی کامل شود، اما مساله اصلی و سرنوشت ساز آموزش و پرورش نیاز به مطالعه گسترده دارد. اینکه آینده این وزارتخانه باید چگونه باشد آن هم نه به لحاظ ماموریتها و هدفهای تعیینشده بلکه ارائه راهکارهایی که میتواند به بهبود کیفیت خدمات آموزشی منتهی شود و رضایتمندی بیشتری را در فرهنگیان ایجاد کند، مساله مهمی است. از این جهت پیکره بزرگ و سنگین اجرایی در آموزش و پرورش نیاز به پیکرتراشی دارد. به اعتقاد من میتوان تدابیری اندیشید تا نقش اجرایی آموزش و پرورش کاهش پیدا کند. ستاد آموزش و پرورش به عنوان نهاد متفکر، برنامه ریز، هدفگذار و نظارتکننده فعال باشد و با چابکی قابل قبولی بر تحقق هدفهای آموزش و پرورش در مدارس نظارت کند تا به این صورت به سمت هدفها به درستی هدایت شود. به همین دلیل آموزش و پرورش آیندهنگری جدی نیاز دارد که این مربوط به وزارتخانه نیست، بلکه موضوعی ملی است و دولت باید برای این امر فکری کند. در دولت اصلاحات مقدمه این کار فراهم شد و ماموریت تدوین سبد ملی آموزش و پرورش در ابتدا به سازمان مدیریت واگذار شد که بعدها به لحاظ تعقیب هدفهای ملی تبدیل به سبد داخلی در آموزش و پرورش شد، گرچه سند قابل قبول و خوبی است، اما نگاه عملی که بین آموزش و پرورش و دیگر نهادها تقسیم وظایف میکند موفق عمل نکرده و همه آنچه باید انجام شود به عهده آموزش و پرورش است. به نظر من این موضوع با هدف اصلی که ماموریت تهیه سبد ملی است، تفاوت دارد. نظر شما در مورد عملکرد آقای فانی و تغییر و تحولات وزارتخانه آموزش و پرورش چیست؟ آقای فانی هر آنچه در توانشان بود برای وزارت آموزش و پرورش انجام دادند و در این زمینه کم نگذاشتند، اما توانایی و قابلیت مدیران متفاوت است. بنابراین اگر قرار باشد نقدی انجام شود برای مطالعه عمیقتر فرصت بیشتری لازم است. از سوی دیگر، همیشه فرهنگیان انتظار تغییرات در آموزش و پرورش را داشتند و دارند. خوشبختانه جایگزینی که معرفی شده تا حدودی پاسخگوی این تقاضا خواهد بود و رضایتمندی نسبی ولو موقت در فرهنگیان ایجاد میشود، اما میزان این رضایتمندی به تقسیمات آینده، عملکرد دولت و وزاتخانه و آقای وزیر جدید موکول میشود. به نظر بنده آقای دکتر دانش آشتیانی چهره خوب و مناسبی است و شخصیت تعلیم و تربیتی و سابقه کار در مدیریت مدارس با کیفیت و خوب را در امر تعلیم و تربیت دارد. از این رو با این حوزه آشناست. نیروی جوان و برنامه ریزی است و خلاقیتهایی هم دارد. به نظر میتواند در آموزش و پرورش مفید واقع شود. گرچه ممکن است برخی معلمان با چهره ایشان آشنایی نداشته باشند، اما ان شاء ا... ورودشان به آموزش و پرورش مبارک خواهد بود و با همکاری فرهنگیان و حمایت و پشتیبانی دولت میتوانند قدمهای خوبی را در احیای انگیزه کاری معلمان بردارند. مطالبات جامعه فرهنگی از وزیر جدید چیست؟ مطالبات فرهنگیان در آموزش و پرورش مسائل معیشتی و رفاهی آنهاست و رفع احساس تبعیضی که نسبت به دیگر کارکنان دولت دارند، چرا که در بعضی وزراتخانهها و سازمانهای دیگر اتفاقاتی میافتد که توان اجرایی آن در آموزش و پرورش نیست. به همین دلیل بارها معلمان احساس تبعیض خود را اعلام کردهاند و این مساله مربوط به دیروز و امروز نیست و سابقهاش به سالیان قبل بر میگردد. پیدایش این احساس یا به بزرگی آموزش و پرورش مربوط میشود یا به اولویتی که سازمانهای دیگر به تصمیمات دولت و مجلس تحمیل میکنند و به تبع آن اولویتهای آموزش و پرورش در ردههای بعدی قرار میگیرد. خواستهها و رضایتمندی در معلمان تامین نشده است، ضمن اینکه این مساله در انگیزه کاری معلمان هم اثر میگذارد. وقتی معلم ناچار باشد برای تامین معیشت خود به شغل دوم و سوم رو بیاورد مشکل ایجاد میشود؛ آن هم مشاغلی که بعدا متوجه میشویم و بسیار جای تاسف دارد، چرا که شغلی را به عنوان شغل دوم انتحاب کردهاند که هیچ سنخیتی با شان و شخصیت معلمی ندارد، اما ناچارند به این شغل بپردازند. پیداست که معلم با شغل دوم، خستگی و فشار اقتصادی نمیتواند در کلاس موفق عمل کند و به خوبی آموزش و تربیت دانشآموزان را به عهده بگیرد. با وجود این، بی جهت نبوده که تعیین ساعت کاری معلمان نسبت به ساعت رسمی اداری در سازمانهای دیگر محدود است. ساعات کاری معلمان به لحاظ کمیت کمتر است، اما به لحاظ کیفیت کاری میزان ساعاتی که فعالیت عملی انجام میدهند از سازمانهای دیگر زیادتر است. گاهی اوقات خبرهای بدی را درباره میانگین ساعت کار فعال کارکنان دولت در سازمانهای مختلف میشنویم. این در حالی است که معلمان نمیتوانند از زیر کار دربروند و اگر قرار باشد ۲۲ ساعت درس بدهند باید تمام این ساعات را سر کلاس باشند و کار کنند و جایی برای اینکه اوقاتی را به بیکاری بگذرانند، نیست. باید راهکاری برای اینکه رضایتمندی در معلمان و آموزش و پرورش نهادینه شود اندیشید و این مساله به تدوین ضوابط و مقررات مربوط میشود. اکنون زمان تدوین برنامه پنج ساله و تعیین بودجه دولت و مجلس است. وزارتخانه باید همت بیشتری داشته باشد تا نهادهای تصمیم گیری جایگاه بیشتری را به لحاظ اعتبارات پیشبینی کنند، اما به موازات این کار انتظاراتی هم برای اصلاحات مدیریتی در سطوح مختلف است که وزیر جدید با ارزیابی مسائل تصمیماتی را میگیرد، اما برای کار بلندمدت نیاز به این است که بخشهای اجرایی آموزش و پرورش تا جایی که ممکن است از وزرات آموزش و پرورش جدا شده و به سازمانهای محلی واگذار شوند و سازمانهای محلی هم در کنار سایر خدمات که به مردم ارائه میکنند کار مدرسه داری را به لحاظ اجرایی و نه به لحاظ هدفگذاری و تعیین محتوا زیر نظر آموزش و پرورش به عهده بگیرند. این کار اکنون در بسیاری از کشورها انجام میشود، اما در کشور ما همه چیز به عهده دولت گذاشته شده و دولت هم همه چیز را به عهده یک وزارتخانه میگذارد که این واقعا کار شاقی است و اگر همین روال ادامه داشته باشد به لحاظ محدودیتهایی که دولت در درآمد و بودجه دارد رشد در همین حدودی که در سالهای گذشته انجام شده محقق میشود. ضمن اینکه در دولت تدبیر و امید آمارهایی منتشر شده که نشان میدهد افرایش دریافتی معلمان رشد خوبی داشته، اما این مقدار رشد جوابگوی نیازهای جدیدی که برای افراد و معلمان تعریف میشود نیست؛ به ویژه با تغییرات سریعی که در حوزه علم و فناوری در دنیا اتفاق میافتد. اگر معلمان درجا بزنند در واقع نمیتوانند به روز و کارآمد باشند. به همین دلیل معلمان مجبورند که خود را با علم روز تطبیق بدهند و برای این کار باید از امکانات شبکههای آموزشی، کمک آموزشی، انواع کتاب و مقالات استفاده کنند. از سوی دیگر، نیاز به اینترنت و سختافزار دارند که برایشان هزینهبردار است. نباید بگوییم این مسائل لوکس است و لازم نیست که معلم از آنها استفاده کند. به نظر بنده بیشتر از هر کسی بر معلم واجب است تا از فضای مجازی و امکانات روز استفاده کند. طبیعتا افزایش حقوق و درآمد معلمان باید به گونه ای باشد که بتوانند این نیازها را تامین کنند. فقط مایحتاج زندگی مطرح نیست. به نظر شما وزیر جدید باید چه ملاحظاتی را در نظر داشته باشد؟ طراحی ساختاری باید به گونه ای باشد که معلمان بتوانند در آموزش و پرورش مشارکت کیفی داشته باشند. مشارکت کیفی گاهی از طریق انجمن علمی یا انجمن معلمان فیزیک، ریاضی و دیگر انجمنها انجام میشود، اما فراگیری ندارد. یکی از کارهایی که وزیر جدید باید برای افزایش تمایل معلمان در دستور کار خود قرار بدهد، تهیه لایحه برای تشکیل سازمان نظام معلمی است که به معلمان مربوط میشود و از طریق این سازمان قابل پیگیری است، تا جایی که پیش بینی شده معلمان برای حضور در شواری عالی آموزش و پرورش نمایندههایی داشته باشند و باید از طریق این سازمان نماینده واقعی معلمان معرفی شود. کما اینکه الان اختیار این کار را وزیر دارد و با انتخاب معلمان نیست که البته تلاش میشود فرد منتخب توانایی نمایندگی معلمان را داشته باشد، اما این رضایتمندی کامل را ایجاد نمیکند. بنابراین یکی از قدمهایی که میتواند به رضایتمندی معلمان کمک کند و جنبه مالی هم ندارد تشکیل سازمان نظام معلمی است که یک نهاد تخصصی، غیر دولتی، غیر سیاسی و غیر انتفاعی است. از طریق این نهاد بخش زیادی از نظرات معلمان قابلیت جمع آوری و طرح در حوزههای تصمیم گیری خواهد داشت. این سازمان به لحاظ کیفی میتواند ورود به مسائل پیدا کند. بنابراین نباید به حقوق و مزایا کاری داشته باشیم. اینجا بحث حضور کیفی و اثرگذار معلمان در تصمیم گیریهای تعلیم و تربیتی مطرح است که باید با رضایت جدی معلمان همراه باشد.