واکنش خداداد به سیلی بادامکی به فامیل مدیرعامل
مدیرفنی تیم فوتبال سیاهجامگان گفت: حسین بادامکی نباید جلوی من به یکی از اطرافیان تیم سیلی میزد.
کد خبر :
582168
خبرگزاری تسنیم: خداداد عزیزی درباره درگیریهای تمرین امروز (سهشنبه) تیم فوتبال سیاهجامگان اظهار داشت: وقتی تیم در شرایط بحرانی بوده و همه دلخور باشند، چنین اتفاقاتی هم میافتد. متأسفانه اتفاق خوبی نیفتاد و حسین بادامکی با یکی از اطرفیان تیم درگیر شد. ظاهرا آن فرد در صفحه شخصی بادامکی توهین کرده بود و زمانی که بازیکن ما متوجه آن فرد در محل تمرین شد به او حمله کرد و به صورتش سیلی زد. وی افزود: بادامکی همیشه در فوتبالش بازیکن آرامی بوده، اما آنقدر ناراحت بود که دو بار به صورت آن شخص سیلی زد تا خودش را خالی کند. با دیدن این صحنه ناراحت شدم و به سمت خودرویم رفتم تا به منزل بازگردم. بادامکی به طرفم آمد و عذرخواهی کرد. به او گفتم وقتی من به عنوان بزرگتر اینجا حضور دارم، نباید این کار را میکردی و اگر توهینی کرده بود به من میگفتی تا به صورتش سیلی بزنم نه اینکه تو جلوی من، او را بزنی. بادامکی هم قبول کرد و از من خواست به محل تمرین بازگردم. مدیرفنی تیم سیاهجامگان در خصوص اینکه بازیکنان به خاطر او در تمرین حضور یافتند، گفت: با کسی رودربایستی ندارم و صحبتهایم را منطقی انجام دادم. حدود دو ساعت با بازیکنان جلسه
گذاشتم و تنها 10 دقیقه در مورد خودم صحبت کردم. بیشتر صحبتها به مسائل مالی ارتباط داشت و به بازیکنان اعلام کردم باشگاه طبق زمانبندی پس از تعطیلات لیگ 30 درصد مطالبات را پرداخت خواهد کرد. تا پایان نیم فصل هم باید به 50 درصد برسد. عزیزی خاطرنشان کرد: به بازیکنان گفتم در صورتی که باشگاه نتواند به تعهداتش عمل کند، من اولین نفری هستم که به فدراسیون شکایت میکنم و از این تیم میروم. اگر قرار باشد به تعهدات عمل نکنند، خودم وارد دعوا میشوم. بازیکنان هم پذیرفتند این مدت را تحمل کنند. وی در پاسخ به این سوال که چرا پیشنهاد سرمربیگری سیاهجامگان را نپذیرفت، تصریح کرد: صلاح ندیدم در این شرایط این مسئولیت را بپذیرم. در حال حاضر مسئولیت فنی بر عهده من است و فرصت خوبی در تعطیلات لیگ برتر برای انتخاب سرمربی جدید داریم. مدیرفنی سیاهجامگان خاطرنشان کرد: اتفاقات تمرین امروز به هر طریقی بود ختم به خیر شد. آنقدر درگیر این تیم شدم که هنوز ناهار نخوردهام. تا روز گذشته به قول معروف مشغول عشق و حال بودیم، اما امروز بعد از مدتها ساعت 9:30 صبح بیرون رفتم و برای نخستین بار نتوانستم پدرم را ببینم و درگیر سیاهجامگان شدم.