دردسرهای داشتن پدرشوهر قصاب برای عروس جوان!
سهیلا یک پدرشوهر قصاب دارد. به خاطر همین مساله هم میخواهد از شوهش جدا شود.
رکنا: سهیلا یک پدرشوهر قصاب دارد. به خاطر همین مساله هم میخواهد از شوهش جدا شود. سهیلا که توقع دارد پدرشوهر قصابش به آنها گوشت مجانی بدهد، وقتی دید که به خواستهاش نمیرسد، در نهایت تصمیم گرفت به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد. دردسر داشتن پدر شوهر قصاب برای عروس جوان او که همراه شوهرش برای درخواست طلاق به شعبه 268 دادگاه خانواده آمده است، در این باره به قاضی چنین میگوید: پدرشوهرم قصاب و چند سال است این شغل را دارد. او مرد ثروتمندی است و در این سالها قصابیاش خیلی بزرگتر و پررونقتر شده است. اما از وقتی با مازیار ازدواج کردهام، یعنی در این دو سال، پدرشوهرم حتی یک بار هم برای ما گوشت نیاورده است. در صورتی که به برادرشوهرها و خواهرشوهرهایم مرتب گوشت مجانی میدهد. آنها هیچ وقت پول گوشت ندادهاند و همیشه پدرشوهرم یخچالشان را پر میکند. جاریهایم مرتب به من فخر میفروشند که نمیدانند حتی قیمت گوشت چقدر است؛ چون خودشان یکبار هم به مغازه قصابی برای خرید گوشت نرفتهاند. در صورتی که مازیار هم پسر اوست ولی نمیدانم چرا برای ما گوشت نمیآورد. حالا در این میان هرچه به شوهرم میگویم برود و حقش را بگیرد، فایدهای ندارد و شروع میکند به دعوا کردن. برای همین از بیعرضگی شوهرم خسته شدم و طلاق میخواهم. در ادامه شوهر این زن به قاضی میگوید: آقای قاضی پدرم در کرج زندگی میکند و مغازه قصابیاش هم در کرج است. از طرفی برادرها و خواهرهایم هم در کرج زندگی میکنند. در میان آنها فقط من هستم که در تهران زندگی میکنم. برای همین به خاطر مسافت زیاد، برای پدرم سخت است که به ما گوشت بدهد. اما چند باری که به خانه آنها رفتیم یا آنها به خانه ما آمدهاند همیشه برایمان کلی گوشت آوردهاند. اما نمیتوانند گوشت خانه ما را برای همیشه تامین کنند. حالا در این میان سهیلا متوجه این موضوع نیست و به خاطر گوشت زندگی ما را به جهنم تبدیل کرده است. در پایان قاضی دلیل این زوج را برای جدایی کافی نمیداند و آنها را به مشاوره خانواده میفرستد.