چرا بحران ریزگردها حل نمی‌شود؟

علت خشک‌شدن تالاب‌ها فقط بحران آب و کمبود بارش در سال‌هاي اخير نبوده است بلکه عدم مراقبت اهالي منطقه، حفر چاه بدون مجوز و بهره‌برداري بي‌رويه از منبع تغذيه تالاب‌ها مانند تالاب پريشان در استان فارس و نيز ضعف در مديريت تالاب‌ها مانند دفع زباله در تالاب يا اطراف آن مانند تالاب شادگان، تالاب‌ها را به سوي نابودي و خشکسالي کشانده است...

کد خبر : 580470
شهر: تا قبل از بحران ريزگردها، ارزش و اهميت محيط زيست تا به اين اندازه، دغدغه مردم نبود. مردم نه از نحوه مديريت و حفاظت محيط زيست آگاهي کاملی داشتند و نه ديپلماسي آن را مي‌شناختند و کمتر افرادي با حقوق محيط زيست آشنا بودند. شايد همه اين کلمات در حد بيان و افکار فانتزي سياسي و مردمي پنداشته مي‌شد و اما امروز، بعد از سال‌ها مبارزه ناموفق با چالش ريزگردها، همه ارزش و اهميت محيط زيست را در زندگي خود درک کرده‌اند. ديگر محيط زيست مانند گذشته، دغدغه‌اي محدود به متخصصان محيط زيست و عده‌اي اندک نيست چون بیشتر مردم متوجه اهميت حفاظت از محيط زيست و تأثير آن در زندگيشان شده‌اند و اين را مي‌دانند که محيط زيست فراتر از بحث منطقه‌اي و ملي است و محدود به مرزها نيست.
اما چرا با اين همه افزايش سطح آگاهي و فرهنگ، از لحاظ محيط زيست با گذشت حدود 14 سال از بروز چالش ريزگردها، هنوز نه از لحاظ مديريت داخلي و نه از لحاظ ديپلماسي بين‌المللي موفق نبوده‌ايم؟
بهتر است در ابتدا نگاهي به منشأ بروز اين چالش داشته باشيم. ريزگردهايي که امروز سلامت، فرهنگ، اقتصاد و جامعه ما را تحت‌الشعاع خود قرار داده‌اند، از لحاظ انساني دو منشأ داخلي و خارجي دارند.
منشأ داخلي ريزگردها بيشتر به‌دليل توجه نکردن به بحران آب و نيز خشک‌شدن تالاب‌هاي کشور است. اين روزها، تالاب‌هاي کشور در وضعيتی بسيار بحراني به سر مي‌برند. به گزارش وقایع اتفاقیه بر‌اساس آمارهاي رسمي، حدود 58 درصد از تالاب‌ها يا در حال خشک‌شدن هستند يا کاملا خشک شده‌اند. بايد گفت که علت خشک‌شدن تالاب‌ها فقط بحران آب و کمبود بارش در سال‌هاي اخير نبوده است بلکه عدم مراقبت اهالي منطقه، حفر چاه بدون مجوز و بهره‌برداري بي‌رويه از منبع تغذيه تالاب‌ها مانند تالاب پريشان در استان فارس و نيز ضعف در مديريت تالاب‌ها مانند دفع زباله در تالاب يا اطراف آن مانند تالاب شادگان، تالاب‌ها را به سوي نابودي و خشکسالي کشانده است و همان‌گونه که از قديم گفته‌اند، طبيعت انتقام مي‌گيرد. متأسفانه اين توجه نکردن و ضعف مديريت با ساخت سدها، کانال‌کشي و انتقال آب رودخانه‌ها مانند رودخانه کارون، شاهرگ خوزستان، دستکاري اکوسيستم‌هاي طبيعي، بدون ارزيابي‌هاي دقيق زيست‌محيطي ادامه دارد. همچنين از دست‌دادن جنگل‌ها، مراتع و دشت‌ها به‌دليل خشکسالي، آتش‌سوزي و نبود مديريت صحيح، باعث تشديد ريزگردها شده است.
در نشست‌هاي زيادي که بين انديشمندان و متخصصان محيط زيست، از گذشته تا امروز برگزار شده است، بارها و بارها معضلات و مشکلات ما از نحوه مديريت محيط زيست تا نقاط ضعف ما در ارزيابي زيست‌محيطي طرح‌ها و پروژه‌‌ها از سوي متخصصان مشخص و راهکارهاي لازم برای پيشگیري، کنترل و کاهش ريزگردها بيان شده است.
سؤال اينجاست؛ با اين همه نظرهای متخصصان و راهکارهاي بيان‌شده از سوی متخصصان و انديشمندان، با گذشت اين همه سال چرا ما هنوز درگير چالش ريزگردها هستيم و هر روز وضعيت ما بحراني‌تر مي‌شود؟
به عنوان مثال، به اختصار به نشستي که دو سال پيش در دانشگاه تهران و با حضور مجيد مخدوم، رئيس انجمن ارزيابي محيط زيست کشور، محمد درويش، مديرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمي سازمان حفاظت محيط زيست و طهماسبي‌بيرگاني، رئيس گروه مطالعات دفتر امور بيابان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري کشور، برگزار شد، مي‌توان اشاره کرد؛ به نوشته خبرگزاري تحليل ايران، در نشستي با عنوان «ريزگردها، علل و راهکارهاي آن» مجيد مخدوم، رئيس انجمن ارزيابي محيط زيست کشور، بر‌اساس تحقيقات گروه جنگلداري و اقتصاد جنگل دانشگاه تهران، بيان کردند که پوشش گياهي جنگل‌هاي زاگرس به زير 40 درصد رسيده است و به مشکل جدي ريزگرد‌ها و تأثير جنگل‌زدايي بر ريزگردها اشاره کردند، وی به پديده کنش و واکنش بودنِ اکولوژيکي محيط زيست اشاره کرده که با بزرگنمايي بيولوژيک و با سينرژي مثبت و منفي همراه است و براي برنامه‌ريزي، طرح‌ريزي و تصميم‌گيري در رابطه با موضوعات محيط زيستي، بايد در ابتدا مسئله يا پديده موردنظر شناسايي شده و در رابطه با آن شناخت ايجاد شود؛ همچنين به منشأ ديگر ريزگردها که شامل سدسازي و ديگر عوامل مخرب داخلي، اصرار بعضي افراد بر توسعه نادرست، مانند درخواست نمايندگان استان خوزستان در مجلس، در سال 91 و اصرار بر استخراج نفت از تالاب بين‌المللي هورالعظيم اشاره کردند. محمد درويش، مديرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمي سازمان حفاظت محيط زيست، در همين نشست، به استحصال انرژي‌هاي نو، رفتن به سمت و سوي کسب‌وکارهاي سبز، تقويت بوم‌گردي مسئولانه، تقويت زيرساخت‌هاي توريستي، فرهنگي و تاريخي و استفاده از 4600 کيلومتر مرز آبي، مزيت‌هايي است که در کشور مي‌تواند درآمد سرانه پايدار ايجاد کند و بايد در اين زمينه‌ها گام برداريم و گفتند همين‌طور که ارژن، پريشان، بختگان، گاوخوني و... را از دست داديم، شادگان را هم از دست مي‌دهيم و تأکيد کردند که با حفظ اين تالاب‌هاست که مي‌توان چشمه‌هاي توليد گرد و غبار را در کشور مهار کرد.
طهماسبي‌بيرگاني، رئيس گروه مطالعات دفتر امور بيابان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري کشور، در اين نشست به عواملي مانند تغيير کاربري اراضي، خشک‌شدن و رهاکردن اراضي، مديريت نامناسب آب و پروژه‌هاي ترکيه و سوريه که از جمله عوامل بروز پديده ريزگردها هستند، اشاره کردند و همچنين ايشان گفتند در رابطه با عوامل داخلي ايجاد گرد و غبار، موضوعي که در کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته، اراضي کشاورزي است.
حال ما با گذشت دو سال از اين نشست علمي- تخصصي و حدود 14 سال از نشست‌ها، همايش‌ها و جلسات در زمينه ريزگردها چه استفاده‌اي در رفع اين چالش کرده‌ايم؟ آيا جنگل‌زايي را جايگزين جنگل‌زدايي کرده‌ايم؟ آيا پيشرفت چشمگيري در استفاده از انرژي‌ها تجديدپذير داشته‌ايم؟ آيا اراضي کشاورزيمان را مديريت صحيح کرديم يا تالاب‌هايمان را از بحران خشکسالي و نابودي نجات داده‌ايم؟
پاسخ اين سؤال‌ها را مي‌توان در نحوه مديريت محيط زيست ما و همچنين فرهنگ جامعه‌مان پيدا کرد.
مشکلات ما در مديريت و حفاظت از محيط زيست از زماني شروع شد که در بهره‌وري‌هايمان از محيط زيست به توسعه پايدار به معناي واقعي توجه نکرديم.
يکي ديگر از مشکلات ما در مديريت ريزگردها، عدم هماهنگي و تعادل و اولويت نداشتن محيط زيست در توسعه پايدار بين سازمان‌ها، نهادهاي مردمي و دستگاه‌هاست.
منشأ خارجي ريزگردهاي ما، بيشتر به کشورهاي همسايه مربوط است. در مرز شرقي کشورمان، افغانستان با ساخت سد سلما، آب هريرود را مهار و بخشي از خراسان را دچار کم‌آبي کرده است و نيز سهم ما از آب هيرمند بر‌اساس قرارداد را از دست داده‌ايم که باعث خشک‌شدن تالاب‌هاي شرق کشور و تشديد ريزگردها در این منطقه شده است.
در مرز غربي ايران، وجود صحراي عظيم عربستان (ربع‌الخالي) و تپه‌هاي ماسه‌اي همچنين بيابان‌هاي عراق باعث تشديد ريزگردهاي ايران شده‌اند که در گذشته سه کشور ايران، عراق و عربستان به‌طور مشترک هزينه‌هاي اين اراضي را تأمين مي‌کردند و تمام اراضي در فصل خاصي از سال از سوی کشورها مالچ‌پاشي مي‌شد. مالچ نوعي فرآورده چسبنده نفتي است که براي تثبيت شن‌هاي روان در مناطق بياباني از آن سود جسته مي‌شود. جنگ عراق موجب فراموشي اين کار شد و در نتيجه موجب افزايش ريزگردها در خوزستان، غرب ايران و سرانجام تقريبا در سرتاسر ايران شد. به‌دليل درگيري در کشورهاي مرزي به‌ویژه مرزهاي غربي باعث شده است که ما در ايجاد سد و موانع برای کاهش پراکنش ريزگردها در اين مناطق موفق نباشيم.
يکي ديگر از عوامل بروز ريزگردها در غرب کشور، ساخت سدهاي عظيم از سوي ترکيه بر سرشاخه‌هاي دجله و فرات تاکنون تا حد زيادي سبب کاهش حجم ورودي آب رودخانه‌هاي دجله و فرات و خشک‌شدن تالاب هورالعظيم شده است. اگر اين سدسازي‌ها تکميل شود و حقابه‌ تاريخي سوريه، عراق و محيط‌زيست منطقه تأمين نشود، هم عراق و سوريه دچار آسيب جدي خواهند شد و هم کشور ما به علت تشديد ورود ريزگردها و کم‌آب‌شدن اروندرود دچار مشکلات محيط‌زيستي و اجتماعي- اقتصادي خواهد شد، بدون ترديد با ادامه روند سد‌سازي در ترکيه به‌زودي ايران در تلي از خاک دفن مي‌شود. شهروندان ايراني در نامه‌اي به سازمان ملل متحد و يونسکو از ترکيه به‌دليل بستن آب دجله و فرات، شکايت کرده و آن را عامل بحران‌هاي اجتماعي، سياسي و محيط‌زيستي سال‌هاي اخير در منطقه از جمله ريزگردها دانسته‌‌اند اما به‌تنهايي اين شکايت‌هاي مردمي کافي نیست، براي مبارزه با منشأ خارجي ريزگردها که بخش بزرگي از بروز چالش ريزگردها در ايران است، ما نياز به ديپلماسي زيست‌محيطي با کشورهاي مذکور داريم. دستگاه ديپلماسي و سياست‌هاي خارجي ما بايد اقدامي درخور توجه و مؤثر در مذاکرات زيست‌محيطي داشته باشد. کشور ما بالقوه کشوري است تأثيرگذار و مي‌تواند با ورود کامل و تمام در جامعه‌ جهاني از ابزارهاي اقتصادي و فرهنگي خود، با کمترين هزينه بهره‌برداري کند و براي مثال ترکيه را به پيوستن به کنوانسيون بين‌المللي تشويق کند و با استفاده از ابزار کنوانسيون‌ها ترکيه را به حفظ جريان‌هاي آبي فرامرزي مشترک ميان چند کشور و حراست از حيات رودخانه‌ها و سرزمين‌هاي تشويق کند يا بر‌اساس مواد قانوني کنوانسيون‌هاي بين‌المللي در برابر اين رفتار در مجامع بين‌المللي مدعي شود. فرهاد دبيري، استاد حقوق بين‌الملل محيط زيست و مديرکل دفتر حقوقي و امور مجلس اسبق سازمان حفاظت محيط زيست، در گفت‌وگويي درباره اقدام حقوقي براي مقابله با عوامل بروز ريزگردها، راه ديپلماسي را در ايجاد يک کنوانسيون اجرائي منطقه‌اي و نه کنوانسيون چارچوبي بيان کرد که مراجعي بين‌المللي مانند برنامه محيط زيست ملل متحد مي‌توانند به‌عنوان باني جمع‌کردن کشورها و تسريع در تصويب کنوانسيون در آن حضوري مؤثر داشته باشد. در کنار پيگیري حقابه کشورمان از طريق سياست‌هاي خارجي و ديپلماسي، ما نيز بايد شيوه‌هاي مديريت منابع آبي‌مان را اصلاح کنيم و درباره آب‌هايي که از کشور بيرون مي‌روند، اين طرز فکر را که تنها راه درست، مهارکردن آب‌هاي مرزي است، کنار بگذاريم. در اين صورت خواهيم توانست منابع آب ورودي به کشورمان را هم به‌صورت مشترک با همسايگان مديريت کنيم. اصل پايه در مديريت مشترک اين است که چند کشوري که از کوهستان تا مصب ميزبان رودخانه هستند، به زنده‌ماندن رود و به تجربه‌هاي بومي و هزاران ساله‌ بهره‌برداري از آن احترام بگذارند و عمل کنند. محيط‌زيست مقوله‌هاي بدون مرز است، ما نمي‌توانيم آن را صرفا در چارچوب داخلي حل و فصل کنيم و نياز به کارگروه متخصص در سياست‌هاي خارجي زيست‌محيطي و ديپلماسي محيط زيست برای مذاکرات بين‌المللي زيست‌محيطي با کشورها داريم. تا با دعوت کشورها به همکاري يا از طريق معاهدات بين‌المللي و کنوانسيون‌ها بتوانيم حقوق ازدست‌رفته محيط زيستمان را باز پس بگيريم.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: