چرا دولت بازهم گزینه‌های تکراری را معرفی می‌کند

خبرهای پیرامون دولت این روزها در صدر اخبار رسانه قرار دارد. ابتدا خبر استعفای سه وزیر با بهانه «ترمیم کابینه» آمد و عملاً موجب شد رسانه‌های داخلی از این ترمیم به عنوان یک نمایش انتخاباتی یاد کنند و حال هم جایگزین‌های این سه وزارتخانه بی‌وزیر.

کد خبر : 580308
روزنامه صبح نو: خبرهای پیرامون دولت این روزها در صدر اخبار رسانه قرار دارد. ابتدا خبر استعفای سه وزیر با بهانه «ترمیم کابینه» آمد و عملاً موجب شد رسانه‌های داخلی از این ترمیم به عنوان یک نمایش انتخاباتی یاد کنند و حال هم جایگزین‌های این سه وزارتخانه بی‌وزیر.
بعد از استعفا و برکناری «سه وزیر» که حرف و حدیث‌های زیادی درباره نحوه عملکرد آنها در وزارتخانه‌هایی که مسوولیت داشتند مطرح بود، آقای حسن روحانی در احکام جداگانه‌ای آقای سید محمد بطحایی را به‌عنوان سرپرست وزارت آموزش‌و‌پرورش، آقای سید عباس صالحی را به‌عنوان سرپرست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آقای سید نصرالله سجادی را به‌عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان منصوب کرد و طولی نکشید که طبق پیش‌بینی‌ها و گمانه‌زنی‌ها در اردوی اعتدالی‌ها برای معرفی وزرای پیشنهادی روحانی به مجلس شورای اسلامی کلید خورد.
آقای محمد علی نجفی، همکار و رفیق نیمه‌راه روحانی در پست‌های مختلف -که البته در هفته‌های گذشته به عنوان رییس ستاد روحانی در انتخابات دوازدهم منصوب شده است- در گفت‌وگو با «انتخاب» درباره وزرای پیشنهادی رییس‌جمهور به مجلس گفت: صالحی امیری و سلطانی‌فر برای وزارت «ارشاد» و «ورزش» یکشنبه هفته جاری به مجلس معرفی می‌شوند. همچنین وی گفت: بنده و دانش آشتیانی، گزینه‌های اصلی آموزش و پرورش هستیم و حتی برای بررسی‌های بیشتر مشکلات وزارتخانه از رییس‌جمهور وقت گرفته‌ام.
در گزینه‌های مطرح شده رییس‌جمهور برای معرفی به مجلس، نام افرادی وجود دارد که قبلاً در مجلس و توسط اکثر نمایندگانی که در مجلس دهم هم حضور دارند رد شده‌اند و شانس حضور در سمت وزارت را نیافتند. در ادامه، گزینه‌های احتمالی وزارتخانه‌ها را از زبان مشاور رییس‌جمهور مورد بررسی قرار می‌دهیم.

اولین گزینه احتمالی محمدعلی نجفی است. او در ابتدای کابینه برای وزارت آموزش‌و‌پرورش معرفی شد که با رأی عدم اعتماد نمایندگان مواجه شد. سپس روحانی وی را به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزید که در ۱۰ بهمن ۱۳۹۲، نجفی به‌دلیل بیماری از سمت خود استعفا کرد. حال چگونه کسی که توانایی جسمی برای اداره یک معاونت را ندارد می‌تواند یک وزارتخانه عظیمی مانند آموزش‌و‌پرورش را اداره کند؟

نام آقای فخرالدین احمدی دانش آشتیانی نیز در میان گزینه‌های احتمالی وزارت دیده می‌شود. او نیز پیش از این برای اخذ رأی اعتماد برای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به مجلس شورای اسلامی معرفی شده بود که وی هم نتوانست از نمایندگان رأی اعتماد بگیرد.
آقایان رضا صالحی امیری و مسعود سلطانی‌فر هم در گذشته با عدم رأی نمایندگان مواجه شده بودند. وقتی سلطانی‌فر، وزیر پیشنهادی روحانی برای تصدی وزارت ورزش نتوانست رأی اعتماد نمایندگان مجلس را کسب کند آقای روحانی، سید رضا صالحی امیری را به‌عنوان وزیر ورزش و جوانان به مجلس معرفی کرد اما او هم در گرفتن رأی اعتماد نمایندگان ناکام ماند.
حال با این شرایط سوالاتی در افکار عمومی نقش می‌بندد، سوالاتی که پرسش به آن شاید بتواند بخشی از گره‌های کوری که درباره عملکرد عجیب و بحث‌برانگیز دولت در اذهان مردم شکل گرفته را باز کند.
نخست اینکه چرا آقای رییس‌جمهور اصرار دارد با این چند گزینه که همواره از ابتدای آغاز به کار دولت گزینه سرپرستی یا وزیر نهایی وزارتخانه‌ها بوده‌اند، کار کند آن هم گزینه‌هایی که حداقل یک‌بار از نمایندگان خانه ملت رأی اعتماد نگرفته‌اند. از طرفی دیگر عدم برنامه‌ریزی منسجم و همچنین عدم توجه رییس‌جمهور به تخصص این افراد به منظور معرفی به وزارتخانه‌ای که مرتبط با آن باشد مساله‌ای است که در اذهان عمومی مطرح است، مساله‌ای که در گذشته‌ای نه چندان دور توسط رییس‌جمهور و همچنین برخی از اعضای دولت نسبت به رییس‌جمهور سابق مطرح بود. معرفی صالحی امیری توسط رییس‌جمهور به عنوان وزیر ارشاد که قبلاً به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش معرفی شده بود، نمونه این بی‌توجهی و بی‌برنامگی است که می‌تواند به ناامیدی‌های مردم و حتی حامیان رییس دولت یازدهم اضافه شود. کسی که در ابتدای دولت به‌عنوان گزینه وزارت ارشاد از آن نام برده می‌شد که بعداً به عنوان وزیر ورزش معرفی شد حال با استعفای وزیر فرهنگ یکی از گزینه‌های این وزارتخانه است. شرایط توصیف شده و روند عزل و نصب‌های روحانی و حتی عملکرد دولت در سه سال گذشته یا مهم‌تر از آن انتصاب‌های سرپرست یا معرفی وزیر جدید به مجلس، نشان می‌دهد که اصرار یا لجبازی‌ای که بسیاری از منتقدان به دولت سابق احمدی‌نژاد داشتند در دولت روحانی هم قابل مشاهده است. مساله‌ای که بسیاری از منتقدان حتی در گذشته و در زمان آغاز به کار دولت یازدهم با کلیدواژه «روحانی نژاد» مطرح می‌کردند.

اما این مسائل را نمی‌توان پایان شباهت‌های مدیریتی رییس دولت یازدهم با رییس دولت دهم -که به آن هم نقدهای جدی همراه است- دانست، چرا که اصرار روحانی بر باقی ماندن یکی از اقوام نسبی و نزدیک خود بر مسند قدرت را با وجود همه انتقادات اقتصادی و سیاسی که توسط دلسوزان و منتقدان به وی مطرح بوده است، می‌توان به اصرار رییس‌جمهور سابق بر انتصاب یکی از بستگان سببی خود در پست حساس دولتی آن هم با وجود نقد دلسوزان، تشبیه کرد. عملکرد بحث برانگیز آقای روحانی و دولت وی و همچنین تمرکز بیش از حد آنها در سه سال گذشته با محوریت برجام و دستاوردی که توسط معاونش«تقریباً هیچ» نامیده شد، برخی کارشناسان و حتی افکار عمومی را به این باور رسانده است که حتی بدون حضوری رقیبی قدرتمند در صحنه انتخابات می‌توان روحانی را اولین رییس‌جمهور چهار ساله ایران نامید حال در کنار آن اگر بی‌برنامگی و اصرار را بر حول مسائلی اینچنینی اضافه کنیم، قطعاً حتی خوش‌بین‌ترین هواداران دولت هم نمی‌توانند برای پیروزی رییس‌جمهور مطبوعشان در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، امیدوار باشند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: