روزنامه کیهان: دولت یازدهم در پایان سومین سال خود عملاً به دولت «ما نمیتوانیم» تبدیل شده و فهرست ناتوانیهای آن رو به افزایش است.
دکتر محمد سلیمانی وزیر سابق ارتباطات و نماینده پیشین مجلس در تحلیلی نوشت «ریشه ناکامیهای دولت، تدبیر و امید در تفکر ما نمیتوانیم دولتمردان نهفته است». به گزارش رجانیوز، وی خاطرنشان کرد: مهمترین علت ناکارآمدی دولت یازدهم در این 39 ماه گذشته به «نتوانستن» برمیگردد. دولت از اول شروع به کار همه چیز را به برجام گره زد و عملاً راهبرد «ما نمیتوانیم» را برای سایر حوزهها در پیش گرفت. در گفتار و در عمل دولتمردان، فراوان به عبارت «ما نمیتوانیم» برخورد میکنیم.
دولت صراحتاً اعلام کرد که «ما نمیتوانیم» کارت سوخت را ادامه دهیم و پیگیری جدی نمود تا مصوبه حذف آن را از مجلس گرفت. ولی واقعیت رشد قاچاق سوخت به خارج واقعیتی است که تزلزل ایجاد کرده است. همه کارشناسان معتقدند این ناتوانی دولت موجب خسارات سنگین در افزایش مصرف سوخت خصوصاً بنزین و گازوئیل میگردد.
دولت یازدهم از روز شروع گفت «ما نمیتوانیم» مسکن مهر را ادامه دهیم. بارها آن را با عباراتی نظیر «مزخرف»، «بمب» و «تورمزا» نواخت. قولهایی به نام «مسکن اجتماعی» و غیره عملاً اجرائی نشد. در نتیجه مسکن که حدود 30 درصد اقتصاد ایران را تشکیل میدهد در 39 ماه گذشته به کما رفت و رکود حاصل از آن صنایعی چون فولاد و سیمان که ستارههای صنعت ایران هستند را کم فروغ یا بیفروغ کرد. دولت با عمل خود گفت «ما نمیتوانیم» برای مسکن کاری کنیم.
دولت یازدهم چه در زمان انتخابات و چه بعد از روی کار آمدن، همواره شعار داد که بیخودی به پردرآمدها یارانه دادهاند و باید قطع شود. وقتی مسئله جدی شد و مجلس دست دولت را برای حذف پردرآمدها باز گذاشت، از آن زمان دولت اعلام کرد، «ما نمیتوانیم» یارانه پردرآمدها را حذف کنیم. گرچه به صورت چراغ خاموش یارانه بسیاری از خانوادههای متوسط را قطع کردند.
دکتر سلیمانی میافزاید: بعد از افشای فساد گسترده مدیران در دولت یازدهم بابت دریافتهای نجومی مستمر و پاداشهای کلان، دولت به ملت قول داد؛ هم اسامی نجومی بگیرها را منتشر کند و آنها را خلع و هم مال رفته را به بیتالمال برگرداند و هم متخلفان را به محاکم قضائی معرفی کند. ولی دیری نپایید که دولتمردان مختلفی از دولت یازدهم اعلام علنی و رسمی کردند که «ما نمیتوانیم» چنین کنیم.» بعداً دولت از معدود افراد خلع مدیریت شده نیز با اطلاق «ذخایر انقلاب» عذرخواهی کرد. اگر گزارش دیوان محاسبات در جلسه علنی مجلس نبود، دولت قصد داشت آن را کاملاً ماستمالی کند. اگرچه هنوز هم دولت شعار «ما نمیتوانیم» را در این قضیه سر میدهد و پیگیری میکند. با نفوذ دولتیان سقف درآمد ماهانه دویست میلیون ریال در نظر گرفته شد، تا تعداد نجومیها به حدود 400 نفر برسد، والا هر عقل سالمی میداند که دریافت کنندگان بالای یکصد میلیون ریال در ماه نجومی بگیر هستند. اگر این مبلغ به عنوان سقف در نظر گرفته شود به جرأت میتوان گفت تعداد به بالای 4000 نفر میرسد.
وی درباره وعده خروج از رکود مینویسد: دولت در 39 ماه گذشته عملاً ثابت کرد که «نمیتواند» اقتصاد را از رکود خارج کند. تعطیلی و نیمه تعطیلی بیش از 15 هزار واحد صنعتی و بیکاری آشکار و پنهان بیش از 6 میلیون ایرانی و اشتغالزائی منفی و رشد صنعتی منفی و غیره، علیرغم عددسازیها و دستکاری در آمارها و تغییر مبانی تهیه آمار، همه و همه ناتوانی دولت را نشان داد. دولت با اعلام «وارد کردن مدیر از خارج» عملاً اعلام کرد «ما نمیتوانیمچرخ اداره و مدیریت را بچرخانیم.
وی ادامه میدهد: وزیر راه و شهرسازی رسماً اعلام کرد «ما نمیتوانیم» پروژههای بزرگ را به سرانجام برسانیم و پروژههای عظیمی نظیر آزاد راه شمال را باید به ایتالیائیها بدهیم و نهایت تلاش را میکند تا قرارداد نهائی شود. یا وزیر نیرو رسماً ساخت نیروگاه را به ترکیه میدهد و با این عمل صراحتاً اعلام کرد «ما نمیتوانیم» نیروگاه بسازیم. در حالی که ایران سالها است جزو کشورهای سازنده نیروگاه بوده است و به آن افتخارها کرده است.
در حوزه معیشت و تأمین آن کار به جائی رسیده است که دولت در صدد واگذاری تهیه غذای قطارها به اتریش است و میگوید «ما نمیتوانیم» خودمان انجام دهیم. در حالی که مؤسسات ایرانی در ایام عاشورا نشان دادهاند که قادر به تهیه غذای میلیونها میلیون هستند.
این صاحب نظر اقتصادی تصریح میکند: ظرف مدت 39 ماه نقدینگی کشور از حدود 400 هزار میلیارد تومان به بالای 1000 میلیارد تومان رسیده است. یعنی حدود بیش از دو برابر و نیم و اگر این روند در 7 ماه آینده ادامه یابد به چهار برابر هم میرسد. عملاً دولت میگوید در برابر غول نقدینگی «ما نمیتوانیم» کاری کنیم و نقدینگی را به امان خودش گذاشته است.
وی میافزاید: دولت در 39 ماهه گذشته شاید حدود 39 صفت توهین آمیز و تحقیرکننده و تهدیدآور و تحدیدزا برای منتقدین به کار گرفته است. اطلاق صفاتی نظیر ترسو، بزدل، دلواپس، به جهنم، افراطی، تندرو، بیشناسنامه، بیریشه و غیره به منتقدان دلسوز از شاهکارهای بدیع دولت یازدهم است. به این ترتیب دولت بارها عملاً اعلام کرد «ما نمیتوانیم» با منتقد خود سعه صدر داشته باشیم.
دکتر سلیمانی قراردادهای مسئلهدار نفتی، موضوع محیط زیست، افزایش بیسروصدای قیمتها، واردات بیرویه برنج، تنزل رتبه علمی کشور، عدم ارائه لایحه جامع برنامه ششم به مجلس و بیاعتنایی به اقتصاد دانشبنیان را از دیگر شواهد ناتوانی دولت عنوان کرده است.