دلیل همراه‌نشدن مختار با «توابین» چه بود؟

اکثر مورخین نقل کرده‌اند که مختار، صد درصد با قیام علیه بنی‌امیه و قاتلین امام حسین(ع) با توابین موافق بود، اما شیوه برخورد و هدف آنان را که بیشتر روی روحیه شهادت‌طلبی محض بود، نمی‌پسندید.

کد خبر : 578413
خبرگزاری فارس: پنج سال پس از واقعه جانسوز کربلا و در چهاردهم ربیع‌الثانی سال 66 هجری قیام مختار آغاز شد. در میان همه قیام‌هایی که بعد کربلا انجام شد، قیام مختار بیشتر به نگاه و اندیشه اهل‌بیت نزدیک بود، گرچه توابین هم نیت پاکی داشتند ولی به نتیجه نرسیدند. اکثر مورخین، نقل کرده‌اند که مختار، صد درصد با قیام علیه بنی‌امیه و قاتلین امام حسین(ع) با توابین موافق بود، اما شیوه برخورد و هدف آنان را که بیشتر روی روحیه شهادت‌طلبی محض بود ـ به این معنا که تا می‌توانند از دشمن بکشند و بعد خود آنقدر بجنگند تا به فیض شهادت نایل شوند ـ نمی‌پسندید و در رهبری «سلیمان بن صرد خزاعی» از نظر درایت و اداره جنگ، تردید داشت، به این جهت وی در این قیام شرکت نکرد. البته علت دیگری نیز پیش آمد و آن اینکه مختار هنگام قیام آن ازجان‌گذشتگان، بار دیگر با توطئه ضد انقلاب کوفه، توسط اعمال حکومت ابن زبیر (که آن زمان در کوفه مستقر بودند) به زندان افتاد و هنگام قیام «توابین» و شهادت آنان، وی در زندان کوفه به سر می‌برد. «توابین» قبل از حرکت به سوی دشمن، به کربلا آمدند و در کنار تربت حسین(ع) و شهدا کربلا، گرد آمدند و به شدت گریستند و عزاداری کردند، به طوری که بارها بی‌هوش ‌شدند و از ارواح شهدا استمداد و از خدا طلب مغفرت کردند و نیروها را به سوی مرز عراق و شام گسیل داشتند، حماسه‌سرایان و شعرای شیعه نیز در این میان از پا ننشستند و مردم را به خودخواهی حسین(ع) و بازگشت به سوی خدا تحریک و تحریص کردند. اردوی توابین به حدود دهکده «قرقیا» در نزدیکی شط فرات رسیدند، قدری مکث کردند و از آنجا به سوی منطقه حساس «عین الوردة» حرکت کردند، زیرا به آنان گزارش داده بودند که دشمن با ۳۰ هزار نیرو از لشکریان شام به سرکردگی «ابن زیاد» به سوی آنان حرکت کرده است. نیروهای توابین، در منطقه عین‌ الوردة با دشمن مواجه شدند، ابن زیاد فرمانده کل نیروهای دشمن بود و افراد ذیل، نیز به عنوان معاونت و فرماندهان، جزو لشکر او بودند که عبارت بودند از: ۱- حصین بن نمیر تمیمی: وی از چهره‌های کثیف عمّال اموی بود و در جریان کربلا از قاتلین امام حسین(ع) به شمار می‌رفت. ۲- شرحبیل بن ذی الکلاع حمیری: وی نیز از جنایتکاران حادثه کربلا بود. ۳- ادهم بن محرز باهلی: از سران قبیله باهل و از دشمنان سرسخت اهل بیت پیامبر(ص) بود. ۴- ربیعة بن مخارق غنوی: وی از دشمنان سرسخت اهل بیت پیامبر(ص) بود. ۵- جبله بن عبدالله خثعمی: وی نیز از دشمنان سرسخت اهل بیت پیامبر(ص) بود. نیروهای حق و باطل برابر هم اردو زدند، توابین حدود ۴ هزار نفر نیرو و دشمن حدود ۳۰ هزار نفر نیرو داشت و شعار توابین: «یا لثارات الحسین(ع)» (ای خونخواهان حسین) بود. جنگ به شدت آغاز شد و توابین چون از روحیه شهادت‌طلبی برخوردار بودند، جانانه می‌جنگیدند و بی‌مهابا به قلب دشمن یورش بردند و فریاد توابین به «الجنة، الجنة» بلند بود و عده‌ای از آنان در حال نبرد، فریاد می‌زدند خدایا ما را ببخش. کشتار عظیمی از نیروهای دشمن کردند، «سلیمان» به وسیله نیروهای «حصین بن نمیر» به شهادت رسید و پس از آن پنج نفر از سران شیعه، یکی پس از دیگری، فرماندهی توابین را به عهده گرفتند، کشتند تا کشته شدند و اغلب نیروهای آنان به شهادت رسیدند و با غلبه لشکر شام، بقایای آنان به سوی عراق بازگشتند و به نهضت «مختار» پیوستند. از فرماندهان و سران شیعه که پنج نفر بودند، جز «رفاعة بن شداد بجلی» و به نقلی «عبدالله بن شداد»، بقیه همگی به شهادت رسیدند و ماجرای جنگ با لشکر ابن زیاد و شهادت چند هزار تن از شیعیان و توابین و کشتار عظیم لشکر شام به «جنگ عین الورده» در تاریخ ثبت شد و این بار، باز شیعیان ورقی زرین از حماسه و ایثار و ایمان و جان‌نثاری، در راه اهل بیت(ع) بر تاریخ خونبار شیعه افزودند که درود خدا به روان همه شهدا حق و فضیلت باد. در پایان باید گفت که این حماسه، از آغاز تا انجام آن، گر چه تلاش کوتاه بود، ولی یکی از مهمترین صحنه‌های حماسه شیعیان پاک را نشان می‌دهد. منبع: کتاب «ماهیت قیام مختار بن ابی عبید ثقفی» به قلم حجت‌الاسلام ابوفاضل رضوی اردکانی
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: