چرایی دیالوگهای آلن دلون و آلپاچینو بازیگر «گشت ویژه»
شاهد احمدلو سالهاست که در سینما و تلویزیون حضور دارد. چه آن زمانی که به عنوان بازیگر در فیلمها و مجموعههای رهایی، موش، اکباتان، باجخور، فردا روز دیگری است، نبردی دیگر و... به ایفای نقشهای متفاوت میپرداخت و چه آن زمان که زندهیاد منوچهر نوذری را به عنوان بازیگر در فیلم خودش به نام «چند میگیری گریه کنی؟» آورد و به شکل جدی و رسمی کارش را به عنوان کارگردان آغاز کرد.
کد خبر :
576060
جام جم آنلاین: احمدلو در طول این سالها تلهفیلمها و مجموعههای تلویزیونی همچون ماه عسل، بازجویی در کافه تهران، بهار قبل و بعد، مار، گنج خانه سفید و... را کارگردانی کرده است. او این روزها در سریال تلویزیونی «گشت ویژه» نقش پلیسی با نام شاهد منصوری را بازی میکند؛ پلیسی که فیلم میبیند، برخی مواقع عصبانی میشود و دیالوگهای هنرمندان را به زبان میآورد. به همین بهانه درباره تازهترین کار تلویزیونیاش با او به گفتوگو نشستیم. مخاطبان در مجموعه تلویزیونی گشت ویژه شاهد سه پلیس با دیدگاههای متفاوت هستند و شما هم نقش پلیسی به نام شاهد را بازی میکنید که افکار جالبی دارد. مثلا فیلم میبیند، دیالوگهای آلپاچینو را خطاب به همکارانش میگوید و گاهی هم عصبانی میشود. چطور به این نقش رسیدید و اینکه آیا این موارد ایدههای خودتان بود؟ این مواردی که شما به آن اشاره کردید، مجموع خلاقیتها، علایق و سلایق من در کنار تعامل، استقبال کارگردان و هوشمندی نویسنده سریال است. از ابتدا در جریان فیلمنامه بودم و نویسنده هم به شکل آنلاین از ایدههایی که میدادم، به نحو مطلوب در فیلمنامه استفاده میکرد. البته این تعامل یکسویه نبود؛
یعنی فقط ما در جریان نگارش روزانه فیلمنامه نبودیم، بلکه نویسنده هم میدانست که ما چکار میکنیم. همه این موارد با حضور کارگردان یک تعامل مثلثی را شکل داد و ماحصل آن نقشی شد که شما میبینید. اگر شاهد، پلیس متفاوتی شده به این دلیل است که هم خواست من به عنوان بازیگر و هم مهدی رحمانی در کسوت کارگردان بود. من سعی کردم زیورآلاتی به نقش اضافه کنم و آن را پرورش بدهم. گفتن دیالوگ از آلپاچینو به پیشنهاد خودتان بود؟ بله، خوشبختانه در این سریال با کارگردانی کار میکردیم که تعامل بسیار خوبی با بازیگر داشت. آقای رحمانی خیلی خوب از ظرفیتها و توانمندیهای من در اشکال مختلف نقش استفاده کرد. معمولا من در شوخیهای زندگی روزمرهام صدای آلن دلون و آلپاچینو را درمیآورم. کارگردان هم این استعدادم را شناسایی کرد و در این سریال از این ویژگی استفاده کردیم. شخصیت شاهد در برخی قسمتها به خاطر بانمکبودنش شیرین شده و جالب است. برخی مواقع که مخاطب انتظار دارد همین بانمکی را از او ببیند، یکدفعه عصبانی میشود یا به فکر فرو میرود. آیا این رفتارها تعمدی انتخاب شد؟ بله، تلاش کردم نقش پلیس را مثل یک آدم معمولی در بیاورم. من و حمید
گودرزی در طول کار مرتب با هم صحبت میکردیم که نقش پلیس را متفاوت بازی کنیم و اینکه نسبت به پلیسهایی که مخاطب تا امروز دیده، تفاوت داشته باشد. خوشبختانه کارگردان زمینه بازی را برایم فراهم کرد تا بتوانم از ظرفیتها و توانمندیهایم استفاده کنم. اعتماد به من باعث شد تا این ظرفیتها شکوفا شود و ماحصل چیزی را که در ذهنم بود خلق کنم و پلیسی را به تصویر بکشم که کمتر در قاب تلویزیون دیده شده است. مخاطبان در روابط خصوصی این سه پلیس این موارد را شاهد هستند، اما در زمان عملیاتها کاملا جدی میشوند و با جدیت کارشان را دنبال میکنند. در واقع تلاش کردم کاملا یک پلیس متفاوت و باورپذیر را به تصویر بکشم. اشاره کردید از ابتدا در جریان فیلمنامه بودید. از همان زمان هم علاقهمند بودید نقش ستوان شاهد منصوری را بازی کنید یا نقش دیگری مد نظرتان بود؟ دلیل اینکه هر یک از ما سه افسر با نام خودمان بازی کردیم، ایده کارگردان بود، چون میخواستیم فاصله بین گروه صحنه و پشت صحنه و مردم کمتر شود و ضمن اینکه علاقهمند بودیم یک همذاتپنداری غیرمستقیم و اورژانسی با مردم ایجاد شود. البته این موضوع، هم کار را سخت میکرد و هم آسان و
کوچکترین اشتباه منجر به گرفتن نتیجه عکس میشد. خوشبختانه اقبال خوب مردم تا امروز نشان میدهد که ما راه را درست رفتیم. شما در کنار بازیگری، کارگردانی هم میکنید. برایتان سخت نیست در کاری بازی کنید که خودتان کارگردان نیستید؟ نه، ما باید حرفهای به مسائل و دنیای کاریمان نگاه کنیم. جایگاه بازیگر و کارگردان کاملا مشخص است. حال افرادی مثل من که در کنار کارگردانی، بازی هم میکند در چنین زمانهایی باید در خدمت کارگردان و فیلمنامه باشد، اما سعی میکنم با کسانی کار کنم که از تواناییها و ویژگیهایم در طول کار استفاده کنند. این اتفاق در این سریال افتاده است؟ بله، خوشبختانه به شکل صحیح و در چارچوب مناسب نقش ستوان شاهد منصوری را بازی کردم. البته هر کاری فراز و نشیبهای خودش را دارد، اما مهم این است که ما از همه این موارد عبور کردیم و تلاش داشتیم کارمان را به نحو مطلوب انجام بدهیم. با توجه به اینکه به پیشنهاد کارگردان با نام خودتان در سریال بازی کردید، چرا فامیلیهایتان را تغییر دادید؟ من و حمید گودرزی نام فامیلی خانواده مادریمان را انتخاب کردیم، بنابراین دور از ما نیست. اگر قرار بود با نام واقعی فامیلیهایمان
بازی کنیم دیگر برای مخاطب باورپذیر نبود. شاهد منصوری بین فیلم و واقعیت است. عملیاتهای سریال گشت ویژه برایتان چالش به همراه داشت؟ بله، در بیشتر صحنههای حادثهای خودمان حضور داشتیم، حتی من دندهام آسیب دید یا نفس کشیدن در صحنه انفجار سوله کار سادهای نبود، اما خوشبختانه به خاطر عشق و علاقهای که به کارمان داریم، موفق شدیم. شاید سالها بعد به خاطر بالا رفتن سن از چنین کارهایی استقبال نکنیم، اما الان دوست داریم و اجرایی هم کردیم. در حال حاضر بیشتر کارگردانی دغدغه شماست یا بازیگری؟ دغدغه من فیلم و سینماست. برایم بازیگری و کارگردانی فرقی نمیکند، اما در حال حاضر احساس میکنم به تعریف جدیدی از بازیگری رسیدهام. ترجیح میدهم هر پیشنهادی که بهتر باشد آن را انجام بدهم. تصویر یک پلیس واقعی دلم میخواست پلیسی را به تصویر بکشم که برای مردم ملموس باشد و فاصله مردم با پلیس کمتر شود. مردم کلیشههایی از پلیس دارند که در حقیقت این طور نیست. مگر پلیسها همیشه صورتهای آهنی، خشک و رسمی دارند؟ مگر پلیس مثل بقیه مردم زندگی نمیکند؟ مگر پلیس نمیتواند فیلم ببیند یا عاشق شود؟ البته همه این موارد را بخشبندی کردیم تا خیلی توی
ذوق مخاطب نخورد و تحت کنترل باشد.