از عملکرد یالثارات تا تشبیه شیمون پرز به هویج!
«رعایت اخلاق رسانهای» همواره از دغدغههای جدی اهالی رسانه بوده است؛ برخی از کارشناسان رسانه معتقدند زیر پا گذاشتن اخلاق حرفهای در رسانهها و استفاده از عبارتها و لغتهایی که در ادبیات عموم جامعه مورد قبول نیستند، نه تنها باعث میشود که قبح استفاده از این کلمهها در جامعه فروبریزد و به ناهنجاری منجر شود، بلکه جامعه را نیز به این کار ترغیب میکند.
قویفکر اظهار کرد: ما در رسانهها نقش آگاهیسازی مردم را بر عهده داریم و باید اخلاق را ترویج کنیم؛ نه اینکه با بیاخلاقی با مردم روبهرو شویم و آنها را زده کنیم. فکر میکنم یکی از دلایل اینکه تیراژ مطبوعات ما به شدت پایین آمده است، همین بیاخلاقیهاست. مردم هر روز میبینند که رسانهای ساز گروهی که به آن تعلق دارد را میزند و کمتر رسانهای وجود دارد که بیطرفانه و با اخلاقی درست با مردم روبهرو شود. او با بیان انکه ما در جامعهمان با تشدد آرا مواجه هستیم، گفت: این تشدد آرا در همه زمینهها و نه تنها مطبوعات وجود دارد. وقتی تعداد تصمیمگیرندهها زیاد شود و هر کس هم ساز خودش را بزند، مطمئنا این ارکستر ترانه گوشنوازی نخواهد داشت. در همین راستا انجمنهای صنفی روزنامهنگاری و سندیکاها و اتحادیهها میتوانند بسیار موثر باشند. سپردن کار هر حرفهای به متخصص خودش خیلی خوب است. اگر اجازه دهند که انجمنهای صنفی پا بگیرد، افرادی که مویشان را در این حرفه سفید کردهاند به خوبی میدانند که رسانه جای بیاخلاقی نیست و باید با رسانهای که بیاخلاقی میکند، برخورد شود. سخنگوی هیات موسس انجمن پیشکسوتان مطبوعات ادامه داد: ما به هر حال به نهادی که این موضوعات را پیگیری کند، نیاز داریم. باید نهادی از روزنامهنگاران حرفهای، قدیمی و کاردان ایجاد شود که بازرس هم داشته باشد و اگر نشریهای بداخلاقی کرد، با آن برخورد کند. همانطور که وقتی روزنامهای تخطی سیاسی میکند با آن برخورد میشود؛ در این زمینه هم واجب است با بیاخلاقی برخورد صورت بگیرد. آرزویم این است که در تمام زمینهها و به ویژه مطبوعات نهادی داشته باشیم که دلسوزانه و بدون نظر به این تخلفات صنفی رسیدگی کنند؛ چراکه همه قسمتهای جامعه ما نیاز به یک کمیته انضباطی دارد. لباس مطبوعات برای برخی گشاد است او که معتقد است «مطبوعات در قانون اساسی جایگاه ویژهای دارد»، گفت: به همین دلیل هم چند اصل مهم این قانون به آزادی مطبوعات اختصاص دارد. از آنجایی که مطبوعات را چشم و گوش مردم میدانند، بنابراین نقشی اساسی در اطلاعرسانی جامعه بر عهده دارند. پس مطبوعاتی که چشم و گوش جامعه هستند، باید به دست کسانی اداره شوند که در شان این نهاد مهم باشند. مدیر یک رسانه باید جامعالشرایط، آگاه و بیطرف باشد که سنگ هیچکس و هیچ سازمان و نهادی را به سینه نزند. این مطبوعات را باید روزنامهنگار و خبرنگاری اداره کند که کارش را بلد باشد و دانش این کار را داشته باشد، نه تنها با ادبیات فاخر آشنا باشد، بلکه تسلط داشته باشد و اخلاقمدار باشد. قویفکر خاطرنشان کرد: متاسفم که باید بگویم این روزها برخی از مطبوعات و رسانهها را کسانی اداره میکنند که در شان رسانه نیستند و لباس مطبوعات برایشان گشاد است. عدهای که از ورود به کار رسانه، نیت روزنامهنگاری و رسانهای ندارند و با هدف سیاسی، اقتصادی و جناحی وارد این مجموعه شدهاند و خبرنگارانشان هم متاسفانه هیچ شباهتی با یک خبرنگار و روزنامهنگار ندارد؛ چراکه ابتداییترین مشخصات یک روزنامهنگار باید بیطرفی، نگاه عمیق به مسائل، دانش کار، دانستن روابط عمومی، تسلط به ادبیات پاکیزه و فاخر، انصاف، اخلاقمداری، راستگویی و ادب باشد. این روزنامهنگار با سابقه با بیان اینکه در مقابل رعایت مسائل اخلاقی از سوی روزنامهنگاران، مخاطبان مطبوعات هم باید اخلاق در رسانه را بشناسند، اظهار کرد: مخاطب یک نشریه یا هر رسانهای قادر است یک نشریه یا رسانه را وادار کند تا اخلاق را رعایت کند؛ وقتی مخاطب از رسانه به دلیل بیاخلاقی فاصله بگیرد و برای آن نشریه هزینه نکند، قطعا آن نشریه توانایی باقی ماندن در جامعه را ندارد؛ وقتی نشریه بیاخلاق مشتری نداشته باشد، مجبور میشود برود و پشت سرش را هم نگاه نکند. مدیران و مسئولان هم اخلاق را رعایت کنند او اظهار کرد: مدیران و مسئولان جامعه هم باید در سخنرانیها، نوشتهها و در مصاحبههای مطبوعاتیشان اخلاق را مراعات کنند؛ بدیهی است وقتی مسئولان، در سخنانشان رعایت اخلاق را نمیکنند، دیگر از مردم چه توقعی میتوان داشت؟ یکی از راههای نفوذ و شیوع بیاخلاقی در جامعه همین عدم رعایت مسائل اخلاقی از سوی مسئولان در جامعه است. قویفکر ادامه داد: حالا یک بیاخلاقی در نشریهای رخ داده و طبیعی است که باید نهادی به آن رسیدگی کند. وقتی وزارت ارشاد نشریهای را به دلیل عدم رعایت اصول اخلاقی و حرفهای مجازات میکند و جلوی انتشار آن را میگیرد، چگونه است که فردا دوباره آن نشریه منتشر میشود؟ آن نشریه با اتکا به کدام حامی و با کدام پشتگرمی به خود اجازه میدهد که برای وزارت ارشاد هیچ ارزشی قائل نشود؟ یا هنگامی که یک خلاف را دو نشریه انجام میدهند، قانون با یک نشریه به شدیدترین وجه ممکن برخورد میکند، اما با نشریه دیگر هیچ برخوردی نمیشود؛ گویی که این نشریه یک حاشیه امنیت ویژه دارد. چگونه میتوان انتظار داشت که با بیاخلاقی برخی نشریات برخورد شود؟