در فضای عقلانی کلینتون پیروز انتخابات است

با وجود اینکه اکثر نشانه‌ها دلالت بر شکست «دونالد ترامپ» و پیروزی «هیلاری کلینتون» در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده آمریکا دارد، اما وضعیت داخلی آمریکا و دودستگی‌هایی که در آن به وجود آمده، هیچ‌جایی برای انتظارات و توقعات همیشگی باقی نمی‌گذارد. بر‌این‌اساس نمی‌شود گفت چه کسی برنده و چه کسی بازنده است چرا که در فضای کنونی حتی پیروزی ترامپ هم چندان بعید به نظر نمی‌رسد. ممکن است عواملی تأثیرگذار در آخرین لحظه این معادلات را تغییر دهد؛ از جمله می‌توان به یک نوع احساسات سیاسی خاصی اشاره کرد که تاکنون پنهان بوده و می‌تواند بر هرگونه ارزیابی عقلانی غلبه کند.

کد خبر : 575488
روزنامه شرق به نقل از البیان: با وجود اینکه اکثر نشانه‌ها دلالت بر شکست «دونالد ترامپ» و پیروزی «هیلاری کلینتون» در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده آمریکا دارد، اما وضعیت داخلی آمریکا و دودستگی‌هایی که در آن به وجود آمده، هیچ‌جایی برای انتظارات و توقعات همیشگی باقی نمی‌گذارد. بر‌این‌اساس نمی‌شود گفت چه کسی برنده و چه کسی بازنده است چرا که در فضای کنونی حتی پیروزی ترامپ هم چندان بعید به نظر نمی‌رسد. ممکن است عواملی تأثیرگذار در آخرین لحظه این معادلات را تغییر دهد؛ از جمله می‌توان به یک نوع احساسات سیاسی خاصی اشاره کرد که تاکنون پنهان بوده و می‌تواند بر هرگونه ارزیابی عقلانی غلبه کند.
مشکلی که این وضعیت را به وجود آورده، در این است که در انتخابات کنونی محرک‌هایی واقعی برای گزینش یک نفر که در گذشته و در انتخابات‌های پیشین سابقه داشت، وجود ندارد. در گذشته، انتخاب نامزدها براساس افکار و برنامه‌ها یا سخنانی بود که هر نامزدی آن را ارائه می‌کرد؛ از لابه‌لای تاریخ، مواضع سیاسی و اجتماعی یک نامزد معلوم می‌شد که او کیست و باید به چه کسی رأی داد.
اما آن چیزی که الان اتفاق افتاده، غیبت کامل این تفکرات و نداشتن یک ایدئولوژی مشخص از سوی نامزدها در تعامل با واقعیت‌ها و متغیرهای بین‌المللی است. همین‌ها موجب شده تا احساسات غالب شود. ملاحظات شهروندان عادی نسبت به نخبگان سیاسی نیز که مدت‌های طولانی است بدون پاسخ مانده، مزید بر علت شده است. در نگاه آنها سیاست‌مداران یکی پس از دیگری وارد کاخ سفید شده‌اند و در هر انتخاباتی گویی یک قدرت نامرئی قوی آنها را به سمت پیروزی می‌برده است. این قدرت نامرئی از طریق کمک‌های مالی سهمگین، رسانه‌های نیرومند، فشار لابی‌ها یا مجموعه‌ای از اینها نامزد مورد نظر را به پیروزی می‌رسانده است.
همین امر موجب بروز یک احساس روبه‌رشد در بین توده‌های مردم و انکار شدید آنها نسبت به همه سیاست‌مداران مرسوم شده است؛ یعنی کسانی که حضورشان در قدرت تاکنون به شهروندان عادی احساس اطمینان خاطر می‌داد و گوشزد می‌کرد آمریکا همچنان یکی از قوی‌ترین دولت‌های جهان خواهد بود. در نظر آنها آمریکا می‌توانست رقیبان خود را شکست داده و زمام امور را در بحران‌های بین‌المللی به دست گیرد. این رویکرد تأثیری غیرمستقیم بر زندگی آمریکایی‌ها و بر شیوه اقتصادی و اجتماعی کشورشان می‌گذاشت.

اما در سال‌های گذشته رهبری آمریکا فاقد این ویژگی‌ها بوده و در مدیریت دولت نیز تناقضات متعددی بروز کرده است. به‌همین‌ترتیب، آمریکا اعتبار خودش را در خارج از دست داده و در داخل نیز مردم دیگر اعتماد گذشته را به دولتمردان خود ندارند. این شکاف و چنددستگی را می‌توان در نظرسنجی‌ها نیز دید. در این نظرسنجی‌ها کاملا روشن است رأی‌دهندگان آمریکایی به هیچ‌یک از نامزدهای موجود تمایلی ندارند؛ تا آنجا که برخی از رأی‌دهندگان گفته‌اند هرچند می‌دانیم هیچ‌کدام لیاقت ندارند، اما ناچاریم بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم.

مردم همچنان سرگردانند و نمی‌دانند کدام‌یک پیروز خواهد شد به‌ویژه که میزان محبوبیت هرکدام نیز در نوسانی دائمی بوده و یک روز پایین و روز دیگر بالا می‌رود برای مثال، چندی پیش محبوبیت هیلاری کلینتون بین ٩ و ١٢ درصد بود، اما بعد بسیار کاهش یافت. این مسئله نشان داد در ایالاتی محبوبیت او به‌شدت در نوسان است.
چنین اتفاقی می‌تواند به‌سادگی نتیجه را تغییر داده و ترامپ را در نبردی برنده کند که احساسات و واکنش‌ها بر آن غالب است نه افکار یا ایدئولوژی‌ها. از آن گذشته، ترامپ‌ میلیون‌ها آمریکایی خشمگین و سرخورده از سیاست و سیاست‌مداران را نمایندگی می‌کند. او به آنها وعده‌هایی می‌دهد که با همه نامزدهای گذشته فرق دارد.
برخی نظرسنجی‌ها نبود اقبال عمومی برای اعتمادکردن به کلینتون را نشان می‌دهند. در همین نظرسنجی‌ها هم گفته شده آمریکایی‌ها، ترامپ را دوست ندارند. دراین‌میان‌ میلیون‌ها نفر دیگر هستند که در انتخابات سال ٢٠١٢ حضور نداشتند. این افراد تعدادشان به ١٠٦‌ میلیون نفر می‌رسد؛ به‌ویژه جوانانی که تازه حق رأی به دست آورده‌اند؛ هیچ‌کس نمی‌داند اینها به کدام سمت گرایش خواهند داشت.
بااین‌حال، هنوز لحظه تصمیم‌گیری نهایی فرا نرسیده است. شاید منطق عقلانی بر احساسات بچربد و کلینتون برگزیده شود، زیرا ترامپ تفکراتی افراطی دارد و واکنش‌های زیادی را برمی‌انگیزد. عملکرد او می‌تواند تأثیراتی منفی بر روابط آمریکا با متحدانش به وجود آورد. تا زمانی که این‌گونه محاسبات در بین رأی‌دهندگان باشد - حتی آنهایی که تردید دارند- می‌توان مطمئن بود کفه کلینتون بر ترامپ سنگینی می‌کند.
اما با وجود همه این پیش‌بینی‌ها می‌تواند حادثه‌ای کوچک احساسات را به هیجان آورده و کفه ترامپ را بر کلینتون سنگین‌تر کند.

چنین حالتی تاکنون در انتخابات آمریکا بی‌سابقه بوده است.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: