این هفت نفر قطعا در انتخابات شرکت نمیکنند!
درحالیکه هفت ماه دیگر شاهد برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری خواهیم بود، اندکاندک صفآراییهای سیاسی در کشور روشنتر میشود.
سایت دیدبان: درحالیکه هفت ماه دیگر شاهد برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری خواهیم بود، اندکاندک صفآراییهای سیاسی در کشور روشنتر میشود. سنت انتخابات ریاستجمهوری در سه دهه پس از انقلاب معمولا این بوده که در نیمه دوم سال پیش از برگزاری انتخابات، جریانات سیاسی موضع خود در قبال نامزدهای انتخابات را مشخص کرده و وارد میدان رقابتهای انتخاباتی میشدند. با این وجود، تفاوت این دوره از رقابتهای انتخاباتی نسبت به قبل این است که چهرههایی که در نیمه اول امسال در مظان کاندیداتوری قرار داشتند، در نیمه دوم سال یک به یک عرصه را خالی کرده و با عرصه انتخابات دوازدهم وداع میکنند تا در عمل، حسن روحانی، فعلا تنها چهرهای باشد که رسما در عرصه باقی مانده است.
موضوع خداحافظی چهرههای مختلف با عرصه انتخابات، عملا با انتشار بیانیه سردار سلیمانی به بحث روز رسانهها تبدیل شد. او در آخرین روزهای شهریور، در پاسخ به اظهارنظرهایی در بیرون از مرزها، که تلاش داشتند سردار سلیمانی را در برابر دولت قرار دهد و به این ترتیب دوقطبیسازی کنند، در بیانیهای تاکید کرد: «در پاسخ به اظهارات تفرقه افکنانه اخیر دشمن و مطالبی که حول آن بیان و القا میشود، عرض میکنم جبهه دشمنان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی سخنان خود را همواره با هدف تفرقه و ایجاد تقابل بین صفوف متحد و یکپارچه مردم انقلابی و رشید بیان میکند؛ لذا هیچگاه نباید به آن توجه و اعتنایی کرد. حقیر سرباز صفر ولایت و نظام جمهوری اسلامی و ملت شجاع و عزیزتر از جانم بوده و انشاء الله با استعانت از خدای سبحان تا آخر عمر در همین جایگاه «سربازی» خواهم بود.» این بیانیه، خیلی زود در رسانههای داخلی و خارجی تفسیر شد و تحلیلگران، پیام سردار را «نه» به حضور در انتخابات دوازدهم تعبیر کردند.
دومین خداحافظی جنجالی در حوزه انتخابات به بیانیه محمود احمدینژاد باز میگشت. بیانیهای که پس از انتشار فایل صوتی بیانات رهبر معظم انقلاب منتشر شد. در فایل صوتی که دفتر مقام معظم رهبری منتشر کرد، آمده بود: «یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما که شما شرکت کنید. این را گفتیم.» انتشار این بیانات، آن هم پس از آنکه خبرهایی درباره توصیه رهبر انقلاب به رئیسجمهور پیشین کشور درباره عدم حضور در انتخابات منتشر شده بود، نگاهها را معطوف به محمود احمدینژاد کرد. کسی که به گفته تحلیلگران، میتوانست جدیترین رقیب حسن روحانی در انتخابات اردیبهشت امسال باشد. درحالیکه پس از بیانات رهبر معظم انقلاب، برجی جریانات کوشش کردند تا نشان دهند احمدینژاد از خط ولایت پیروی نخواهد کرد و در عرصه انتخابات باقی خواهد ماند، اما او با انتشار نامه خود به رهبر معظم انقلاب تاکید کرد: «در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامهای برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده ندارم. به لطف خداوند متعال و با افتخار همواره به عنوان سرباز کوچک انقلاب و خادم مردم باقی خواهم ماند.»
محسن رضایی، سومین چهرهای است که نیامدنش در عرصه انتخابات تقریبا قطعی شد. او که یکی از نامزدهای حاضر در ادوار اخیر انتخابات بوده، در پنجمین روز مهرماه در واکنش به برخی خبرها برخاسته از اظهارات او در جمع رزمندگان دفاع مقدس، از طریق روابطعمومی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام پیام داد که نامزد انتخابات نخواهد بود. در این بیانیه آمده بود: «ایشان (محسن رضایی) در پاسخ به سوالی پیرامون نامزدی در انتخابات، گفتهاند: «من در این انتخابات شرکت نمیکنم.» پس از انتشار این بیانیه، روشن شد که رضایی پس از سلیمانی و احمدینژاد، سومین کاندیدای بالقوهای است که حاضر نیست سال آینده با رئیسجمهور رقابت کند.
پرویز فتاح، وزیر دولت محمود احمدینژاد، دیگر چهرهای است که از او به عنوان یک نامزد احتمالی برای انتخابات 96 نام برده میشود. برخی او را یک احمدینژاد دیگر در زمینه رأیآوری میدانند. با این وجود او در پاسخ به سوالی درباره نامزدی در انتخابات در گفتگو با یکی از روزنامهها به لطیفهای معنادار بسنده کرد. وقتی خبرنگار از او پرسید: «شما گفتهاید که نمیخواهید در این دوره کاندیدا شوید. هرچند خیلی این ظن و گمان تقویت شده است. اگر این دوره در ذهن شما نباشد، برای سال 1400 که البته خیلی افق دور است چطور؟ کاندیدا میشوید؟»، فتاح در جواب گفت: «برو خانم، برو! من واقعا به این چیزها اصلا فکر نمیکنم...». خبرنگار دوباره ادامه داد: «اگر به شما اصرار شود، چطور؟ اگر تصمیمی مبنی بر این باشد که شما باید آنجا خدمت کنید، چه؟»، او هم در پاسخ آب پاکی را روی دست خبرنگار روزنامه اصلاحطلب ریخت و پاسخ داد: «ببینید، یک چیزی بگویم، بخندید و تمام! همشهری من گفت برای ما فرقی نمیکند که من با یک نفر دعوا کنم یا با ٥� نفر. گفتم چطور؟! گفت بههرحال من فرار میکنم. نه، واقعا من در این وادیها نیستم.»
اما این، همه سکانسهای انتخاباتی در دو هفته اخیر نبود. سریال نامزدهای بالقوهای که رسما انصرافشان از انتخابات را اعلام کردهاند، با اظهارنظر عزت الله ضرغامی ادامه یافت. ضرغامی که گفته میشد میخواهد در کنار احمدینژاد از ظرفیت رأی آوری او در برابر روحانی استفاده کند، گفت: «فعلاً برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 ندارم و مهمترین وظیفهای که در این مقطع احساس میکنم، تقویت جریان و نیروهای انقلابی است... یکی از تفریحات من این است که شبها شایعات مربوط به خودم را میخوانم و کارهای نکرده خود را محاسبه میکنم؛ میگویند ستادهای انتخاباتی من در سراسر کشور تشکیل شده و دفتر مرکزی ستاد انتخاباتی نیز در خیابان جمهوری است؛ میگویند با یک مقام عالیرتبه دیدار انتخاباتی داشتهام و هر روز یک حرف و کار جدید درباره خودم میشنوم که خود از آن بیاطلاع هستم... شایعات مرتبط با کاندیداتوریام در انتخابات در حالی مطرح میشود که بنده هیچ اقدامی برای کاندیداتوری نکردهام و حتی به خودم اجازه ندادهام که به این موضوع فکر کنم.» با اعلام عدم حضور ضرغامی در انتخابات، دستکم در این مقطع، میتوان گفت که یکی از اصلیترین احتمالات انتخاباتی رسانهها درباره رقابت با روحانی در پردهای از ابهام فرو رفت.
برخی میگفتند، کسی که میتواند همزمان در سه دولتی که دارای گرایشات کاملا متفاوت هستند، همزمان حضور داشته باشد، چرا نتواند رقیب رئیس خودش باشد؟ با این وجود صالحی در برابر شایعات کاندیداتوری پیام داد که «بنا بر برخی گمانهزنیها و تحلیل های سیاسی منتشر شده در فضای مجازی و در سطح رسانههای گروهی، اطلاع یافتم که بعضی عزیزان، نکاتی را مبنی بر احتمال نامزدی اینجانب جهت تصدّی مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران مطرح کردهاند. نخست لازم به ذکر است که چنانچه این کمترین، چنین سودایی در سر داشتم، زمانی پای در این کارزار مینهادم که شرایط و موقعیّت برای حضور در این میدان به مراتب فراهم تر بود. امّا اینجانب هیچگاه خود را آراسته به هنرها و کمالاتِ لازم برای احراز این مقام ندانستهام و همچنان بر این عقیده استوارم. افزون بر این، بنده حضور در میدان رقابت با ریاست محترم جمهوری را خلاف اخلاق و ادبِ سیاسی تلقّی کرده و بر خود فرض میدانم که حدّ خود بشناسم. هر اقدامی به وارونۀ آنچه گفته شد، خلافِ راه صواب و نقضِ رأی اولی الالباب است.»
همه این اعلام انصرافها از حضور در انتخابات 96 درحالیست که پیش از همه اینها، محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس نهم نیز اعلام کرده بود رقیب روحانی نخواهد بود. او که با عدم کاندیداتوری در انتخابات هفتم اسفند سال پیش به شایعه نامزدیاش در انتخابات 96 دامن زد، چندی قبل بار دیگر تاکید کرد: «این خوابها تعبیر نمیشود که من کاندیدا شوم؛ من بازنشسته هستم و تصمیمی برای کاندیداتوری ندارم، تصمیم گیری زود است، هنوز کاندیدایی نداریم، من هم جزو کاندیداها نیستم». به این ترتیب هرچند باید برای مشخص شدن موضع قطعی چهرههای سیاسی برای کاندیداتوری، همچنان صبور بود، اما دستکم با این دست اظهارنظرها باید گفت که فعلا عرصه رقابت انتخابات ریاستجمهوری برای حسن روحانی خالی است و شاید بتوان گفت که مهمترین رقیب رئیسجمهور در جریان انتخابات پیشرو، کارنامه اوست. کارنامهای که اگر نتواند پس از چهار سال، آن را بهشکلی مثبت پیشروی افکارعمومی قرار دهد، شاید حتی در میدانی بیرقیب نیز زمینگیر شود.