بازیگر «گشت ویژه»: سوپراستـار نیستم!
وقتی مخاطبان سینما بازی خوب حسین سلیمانی را در نقش مهدی، پسر تخس نوجوان فیلم «مهرمادری» دیدند که تلاش میکرد به هر قیمتی در خانه مددکار زندان زندگی کند، هرگز گمان نمیکردند این نوجوان برای ماندن در سینما سالها در کسوت دستیار کارگردان، عکاس، کارگردان فیلم کوتاه و... زحمت بکشد.
کد خبر :
574752
جام جم آنلاین: وقتی مخاطبان سینما بازی خوب حسین سلیمانی را در نقش مهدی، پسر تخس نوجوان فیلم «مهرمادری» دیدند که تلاش میکرد به هر قیمتی در خانه مددکار زندان زندگی کند، هرگز گمان نمیکردند این نوجوان برای ماندن در سینما سالها در کسوت دستیار کارگردان، عکاس، کارگردان فیلم کوتاه و... زحمت بکشد. حال این نوجوان برای خودش مردی 32 ساله شده است. سلیمانی در چند سال اخیر حضور پررنگتری در تلویزیون و سینما داشته و با اینکه همیشه ایفاگر نقشهای دوم است، اما سعی میکند کاراکتری که بهعهده دارد را برای مخاطب ماندگار کند. از سریالهای تلویزیونی او میتوان به چشم به راه، داستان یک شهر، روشناییهای شهر، سرود خاک، هویت، نردبام آسمان، پنج کیلومتر تا بهشت، سرزمین کهن، پژمان، رهایی، آقا و خانم سنگی، زعفرانی و چرخ فلک اشاره کرد. او در یکی از اپیزودهای مجموعه تلویزیونی گشت ویژه که این روزها از شبکه یک پخش میشود، نقش دزد را بازی کرده است. سلیمانی در سریالهای پرستاران و همسایهها که مراحل تصویربرداری را سپری میکند هم ایفاگر نقشهای مختلف است. به همین بهانه با او درباره سریال گشت ویژه و کارنامه کاریاش به گفتوگو نشستیم. شما
از زمانی که کارتان را در سینما شروع کردید تا به امروز چند بار نقش خلافکار را بهعهده داشتید، اما مدتهاست در چنین نقشی ظاهر نشدید، تا اینکه در سریال گشت ویژه ایفاگر نقش دزد هستید. چه حسی داشتید که بعد از مدتها این نقش را بازی کردید؟ با شما موافق هستم. مدتی بود چنین نقشی را بازی نکرده بودم. به یاد دارم در سریال روشناییهای شهر به کارگردانی مسعود کرامتی یا در سریال پای پیاده و در چند تلهفیلم نقش خلافکار را بهعهده داشتم. پیشنهاد بازی در یکی از اپیزودهای سریال تلویزیونی گشت ویژه و در نقش دزد را با علاقه پذیرفتم، زیرا قبلا با آقای سعید سعدی، تهیهکننده همکاری داشتم و مهدی رحمانی هم جزو کارگردانان جوان و خوشفکر سینماست که فیلم «برف» او را خیلی دوست داشتم. گرچه نقش دزد را در این سریال بازی کردم، اما خیلی نقش عجیب و غریبی نبود، اما طلا معتضدی، نویسنده چند سکانس طلایی در فیلمنامه گذاشته بود که برای من جای کار داشت. این سکانسها مربوط به تغییر شخصیتم میشود که در ابتدا با اعتماد به نفس برای دزدی به خانه پیرمرد و پیرزن میروم و بعد از دستگیر شدن رفتارهای دیگری از خودم نشان میدهم. با توجه به اینکه اشاره کردید
نقش خیلی عجیب و غریبی نبود، یعنی بدون انگیزه آن را بازی کردید؟ اتفاقا نقش دزد برایم جذاب بود. منظورم این است که نقش خاصی نبود، اما کاراکتر این دزد در گشت ویژه متفاوت از دیگر کاراکترهای خلافکاری بود که در کارهای قبلیام بازی کرده بودم. به هر حال هر نقشی ویژگیهای خودش را دارد، ضمن اینکه من مدتی بود که نقشهای طنز در تلویزیون بازی میکردم و دوست داشتم نقش جدی هم در فواصل نقشهای طنز داشته باشم. شما برای ایفای این نقش دزد احساسات مختلف را تجربه کردید. مثلا در هنگام بازجویی احساس ترس میکنید، بعد شروع به گریه میکنید و... به همه این موارد در فیلمنامه اشاره شده بود که شما اجرایی کردید یا پیشنهاد خودتان هنگام بازی بود؟ بله، در فیلمنامه بود و من هم سعی کردم نقش را به بهترین شکل اجرا کنم. البته باید تاکید کنم کارگردان هم خیلی به من کمک کرد. ضمن اینکه سعی کردم وقتی بازداشت میشوم، حرکات دست و صورتم کاملاً برای مخاطب قابل باور باشد، به همین دلیل به هیچ وجه در حرکاتم اغراق نکردم و ترس و پشیمانی را بعد از بازداشت نشان دادم که مخاطب متوجه نگاه ملتمسانه من شود. علاوه بر آن وقتی سه افسر (حمید گودرزی، شاهد احمدلو و
پدرام شریفی) روبهروی من میایستند و شروع به بازجویی میکنند، هر کدام رفتارهایشان با من متفاوت است، یکی جدی است و دیگری متفکر و رفتار نفر سوم هم بین این دو افسر هست. من هم سعی کردم حرکاتم در بازجویی با هر کدام از آنها متفاوت باشد. شما در فیلم مرثیهای برای مرتضی نقش تان را با لکنتزبان بازی کردید و نقش دزد سریال گشت ویژه هم با لکنت بودید. این مساله را خودتان به نقش اضافه کردید؟ بله، پیشنهاد خودم به کارگردان بود. وقتی آدمها عصبانی میشوند یا در یک موقعیت استرسزا قرار میگیرند، واکنشهای متفاوتی دارند، به همین دلیل من هم برای اینکه نشان بدهم بعد از دستگیری چقدر ترسیدم، واکنش لکنتزبان را نشان دادم. کارگردان هم از ایدهام استقبال کرد و من هم به بازیام اضافه کردم. خوشبختانه در سه تا چهار سال اخیر نقشهای متفاوتی را در تلویزیون بازی کردم و اتفاقات خوبی برایم افتاده است. از کارهای اخیرم هم میتوانم به سریال زعفرانی و چرخ فلک اشاره کنم. شما هر سال در سریالهایی که ناجا میسازد، بازی میکنید. این اتفاقی پیش آمده یا ناجا به شما پیشنهاد میدهد؟ (با خنده) مسلما ناجا پیشنهاد نمیدهد، بلکه تهیهکنندگان و
کارگردانان به من پیشنهاد میدهند. واقعا اتفاقی این مساله پیش آمده است. فکر میکنید مخاطبان بیشتر شما را با تلویزیون میشناسند یا سینما؟ من این تصور را دارم که مردم من را با کارهای تلویزیونیام میشناسند تا با سینما. البته پارسال در دو فیلم سینمایی بازی کردم، اما کارهای تلویزیونیام بیشتر بوده و بیشتر به عنوان بازیگر تلویزیونی شناخته شدهام. علاقهمند هستید مردم شما را در قالب چه نقشهایی ببینند؟ راستش من سوپراستار نیستم. همیشه نقشهای مکمل به من پیشنهاد شده و من هم تلاش کردم نقشم را خوب بازی کنم. البته از روند کارم راضی هستم و هیچ وقت اندازه نقش برایم مهم نبوده، بلکه تاثیرگذاری نقش اهمیت دارد. ممکن است نقش در حد چند سکانس باشد، اما در قصه اثرگذار بوده و من هم با علاقه آن را بازی کردم. در مجموع مدیوم سینما یا تلویزیون یا نقش منفی یا مثبت تفاوتی ندارد. دوست دارم مردم من را در قالب هر نقشی که بازی میکنم، بپذیرد. حال ممکن است با نقش من گریه کنند یا بخندند. در سریال چرخ فلک هم که اخیرا پخش شد نقش یک افغانی را بازی کرده بودم. سعی میکنم نقشهای متفاوت را تجربه کنم. اگر بخواهید کارنامهتان را از بازی در فیلم
«مهر مادری» تا به امروز ارزیابی کنید، فکر میکنید به همه خواستههایتان در عرصه بازیگری رسیدهاید یا نه؟ خوشبختانه در سه تا چهار سال اخیر فعالیتم در سینما و تلویزیون بیشتر شده است. اگر نسبت به این سالها ارزیابی کنم، باید تاکید کنم نقشهای خوبی بازی کردم، اما اگر قرار باشد زحمت 20 سالهام را در این عرصه بررسی کنم باید بگویم به همه چیزهایی که میخواستم برسم، هنوز نرسیدهام! فکر میکنید چرا سوپراستار نشدید؟ معتقدم برخی در بازیگری فرمانده هستند. یعنی یک کار انجام میدهند و فرمانده میشوند. بعضی دیگر هم سرباز هستند و تلاش خودشان را میکنند تا به فرماندهی نزدیک شوند. من خودم را سرباز میدانم. یعنی یکدفعه از آسمان به زمین نیفتادم که بازیگر شوم و در سریال «شاهگوش» بازی کنم، بلکه برای کارم تلاش میکنم. خوشبختانه در تمام این سالها با کارگردانان بسیار خوبی کار کردم و از همه آنها آموختم.