توافق نفتی زیر چتر دعوای ایران و سعودی‌ها

در نشست الجزیره، با اینکه از روزهای قبل، همان حرف‌ها و سخن‌های پیشین به مانند نشست دوحه مطرح شد که «ایران اگر نباشد ما هم نیستیم»، نتیجه نهایی با توجه به سنت‌های این چند ساله اوپک چیزی در حد خرق عادت و سنت بود و اتفاقی مهم قلمداد شد.

کد خبر : 573505

روزنامه شرق: کاهش ٧٠٠‌هزار بشکه‌ای تولید نفت اوپک و اینکه ایران از این قاعده مستثنا شده است، آیا یک پیروزی برای ایران است؟ می‌توان این را حاصل شرایط حاکم بر بازار دانست یا میوه دیپلماسی و جهد نفتی‌ها و دیپلمات‌های ایران برشمرد؟ حقیقت ماجرا این است که عربستان فریز نفتی را بدون ایران قبول نمی‌کرد. نشست دوحه در هفت ماه پیش مؤید این نظر بود که سعودی‌ها هرگونه کاهش تولید را چه اوپکی و چه غیراوپکی یک فرایند دسته‌جمعی می‌دانستند و قبول نمی‌کردند کسی مستثنا شود، این موضوع دقیقا روی ایران متمرکز بود و عربستان نمی‌خواست ایران به سطح تولید قبل از تحریم خود برسد و با بازی رسانه‌ای و افزودن هیجان و نگرانی به بازار می‌خواست ایران را مسئول کاهش قیمت نفت تا زیر ٣٠دلار معرفی کند. ...اما نشست دوحه شکست خورد و بازی سعودی‌ها زود رو شد.

در نشست الجزیره، با اینکه از روزهای قبل، همان حرف‌ها و سخن‌های پیشین به مانند نشست دوحه مطرح شد که «ایران اگر نباشد ما هم نیستیم»، نتیجه نهایی با توجه به سنت‌های این چند ساله اوپک چیزی در حد خرق عادت و سنت بود و اتفاقی مهم قلمداد شد. نشانه آن روی خوش بازار بود که به این تصمیم لبخند زد و قیمت نفت افزایش پیدا کرد.
برای تحلیل نشست اخیر الجزیره باید به دو سیاست و رویکرد عربستان در سال‌های اخیر نگاه دقیق‌تری داشت. اولین موضوع، سیاست دامپینگ عربستان در مقابل نفت ماسه (شیل اویل‌ها) بود که برای اینکه هزینه تولید آنها به نسبت قیمت نفت صرفه اقتصادی نکند، سیاست کاهش قیمت را در دستور کار خود قرار داد. اوج این سیاست در اکتبر دو سال پیش رخ داد که کاهش قیمت نفت در سه هفته به نسبت ٥٠ ماه گذشته‌اش رقم خورد و این سیرکاهشی باز ادامه داشت و تا دامنه و باند ٣٠دلار هم رسید.
نفت‌های غیرمتعارف هزینه تولید بالایی دارد، به طور متوسط هر بشکه ٥٠ تا ٦٠ دلار. پس وقتی نفت به زیر این قیمت برسد، این فرایند دیگر اقتصادی نیست و تولید متوقف می‌شود. مشخصا هدف عربستان به‌دست‌آوردن بازار نفت آمریکا بود؛ به‌طوری که آمریکا با تولید شیل‌ها از تولید پنج‌میلیون بشکه‎ای سال‌های ٢٠٠٦-٢٠٠٧ به مقدار هشت‌میلیون و ٧٠٠‌هزار بشکه‌ای هم رسید که این مقدار تولید نفت در آمریکا از سال ١٨٦٠ بی‌سابقه بود؛ پس سیاست عربستان این شد که بازار را از نفت اشباع کند، در مقابل کشورهای غیر‌عضو اوپک، مشخصا روسیه هم با رشد بی‌سابقه‌ای تولید نفت خود را افزایش داده‌اند به‌طوری که در شش ماه اول سال ٢٠١٤ نسبت به همین بازه زمانی در سال گذشته، بیش از ١/٦ میلیون بشکه به تولید روزانه خود افزوده‌ بودند.
افزایش تولید در کشورهای غیراوپکی در حالی رخ داد که تولید اوپک هم افزایش داشت. در نوامبر ٢٠١٤ انتظار عمومی بر این بود که با توجه به سنت اوپک در کنترل قیمت نفت، سیاست کاهش تولید در دستور کار قرار گیرد، اما این‌گونه نشد و سیاست عربستان بر همان مدار کاهش قیمت برای از دور خارج‌کردن شیل اویل‌ها بود. همان زمان، بلومبرگ گزارش داد این سیاست مؤثر بوده و حفاری‌های شیل کم شده است، اما اینکه دامنه این سیاست محدود به همان دوره بماند سخت بود و این اتفاق رخ نداد. با گرفتاری‌های مختلفي که سعودی‌ها برای خود در یمن، سوریه و عراق رقم زده‌اند، توان پاسخ‌گویی مالی به این بحران‌ها هر روز برایشان سخت‌تر می‌شود. این در حالی است که بنا به رسمی که خاندان سلمان در هیأت حاکمه گذاشتند، اقتصاد دنباله‌روی سیاست شده بود. برای پیاده‌سازی تفکر‌ ام‌القرایی و خادمین‌الحرمین، نفت و اقتصاد باید در خدمت سیاست‌های تهاجمی سلمان‌ها قرار می‌گرفت.
این برخلاف رویه سنتی و عادت‌شده سعودی‌ها بود که امور اقتصادی از سیاست تقریبا جدا بود و تکنوکرات‌ها مدیریت نفت و اقتصاد را عهده‌دار بودند.
دومین رویکردی که سعودی‌ها در این سال‌ها در نفت دنبال کردند، خارج‌کردن ایران از بازار نفت بود. مشخصا این سیاست سوءاستفاده از تحریم‌های هسته‌ای بر علیه ایران بود. صادرات نفت ما به ٨٠٠‌هزار بشکه در روز هم رسید و سه کشور عراق، روسیه و عربستان بازارهای سنتی ایران را به دست گرفتند. در این میان عربستان در نشست دسامبر ٢٠١١ سنت سهمیه‌بندی را از اوپک حذف کرد و راهبرد «هرکس به اندازه توانش» را به جای «هرکس به اندازه سهمیه‌اش» در اوپک جایگزین کرد.
تأسف‌آور اینکه نماینده ایران در آن نشست هم به این موضوع رأی داد که خیلی راحت می‌توانست با استفاده از سازوكار رأی در اوپک که حق وتو برای همه اعضا را به رسمیت می‌شناسند، از رأی‌دادن به این سیاست سعودی اجتناب کند، ولی با دست خودمان زمینه خروج هرچه بیشتر خودمان از بازار را فراهم کردیم که بماند... .
بعد از توافق هسته‌ای و تحصیل برجام این سیاست عربستان هرچه بیشتر عیان و آشکار‌ شد که ایران زمینه و فرصت بازگشت به بازار را پیدا نکند. اوج این مسئله مطرح‌کردن فریز نفتی بود. اینکه تولید‌کنندگان تولیدشان را فریز کنند تا قیمت‌ها حداقل به زیر ٣٠دلار کاهش پیدا نکند، در ظاهر سیاست درستی است، اما نه برای کشوری که سهم خود را مظلومانه در بازار از دست داده است. ولی منظور سعودی‌ها از فریز نفتی که در نشست دوحه دنبال می‌کردند، ایران بود که با همراهی نکردن ایران هم شکست خورد. جالب آنکه نفر نفتی پایداری‌ها همان موقع از وزیر نفت انتقاد می‌کرد که با همراهی‌نکردن با فریز نفتی موجب کاهش و پایین‌بودن قیمت نفت شده است.
حال با این صورت‌بندی، نشست الجزیره حاوی پیام‌های مختلفی است. اول اینکه سیاست از دور خارج‌کردن شیل اویل‌ها گویا دیگر چندان مورد نظر سعودی‌ها نیست و اصراری بر آن ندارند.
درحالی‌که قبلا صحبت این را می‌کردند که تا ٢٠ دلار هم حاضرند قیمت را کاهش دهند. دوم اينكه موافقت سعودی‌ها با مستثناشدن ایران از تصمیم کاهش تولید نشان از آن دارد که ورود ایران به بازار به سعودی‌ها تحمیل شده است و آن را پذیرفتند. دستاورد دیگر بازگشت به سنت سهمیه‌بندی در اوپک است که از سال ٢٠١١ به کنار گذاشته شده بود. این درست است که تخلف از سهمیه در اوپک امر رایجی است، اما سهمیه ملاک و معیار خوبی برای بررسی رفتار اعضاست.

نشست الجزیره و مذاکرات دوجانبه نفتی ایران و عربستان در این هنگامه که منازعه دیپلماتیک بین دو کشور به‌شدت در جریان است، ثابت کرد دو کشور به همراهی هم نیاز دارند و نیاز و ترجیحات اقتصاد بر دیگر امور اولویت نیز دارد. بیراه و دور از واقع نیست بگوییم که نفتی‌های ایران با رفتار حرفه‌ای از شرایط بازار و محدودیت‌های سعودی‌ها کمال استفاده را بردند و جایگاه ازدست‌رفته ایران در اوپک را به نقطه و منزل مناسبی رساندند. درواقع زیر چتر و خیمه دعوا و درگیری یک توافق خوب برای ایران به دست آمده است که سعودی‌ها از سر اجبار به آن تن دادند و خود پیش‌قدم شدند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: