خنداونه کنار مردم نشسته نه بالای سر آنها/ اینجا نه نگاه‌ها سرکوب می‌شوند نه آدم‌ها سرخورده

خندوانه نه تنها یک برنامه‌ی تلویزیونی، که پیام‌آور گونه‌ای جدید از نگاه به مسائل کشور - اعم از فرهنگی و غیر فرهنگی - است. نگاهی که می‌توان در همه‌ی امور از آن سرمشق گرفت و مانع از خسران و هدر رفت بیش‌تر شد.

کد خبر : 573197

سرویس فرهنگی فردا؛ علی کریمی: در اصفهان مدتی در یکی از مجموعه‌های فرهنگی مربی بودم. یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان که به بهانه تفریح و صرف افطار بچه‌ها را به میدان امام برده بودیم، بعد از افطار بچه‌ها دست در ظرف یخ برده و آن‌ها را به سمت همدیگر پرت می‌کردند و درون یقه‌ یکدیگر می‌انداختند. چند دقیقه‌ای که گذشت و شلوغ بازی بچه‌ها غیر قابل تحمل شد، داد زدم و سعی کردم با دستور و تهدید(!) آن ها را آرام کنم. فایده‌ای نداشت.

در نهایت یکی از مربیان با تجربه‌تر از راه رسید و من به خیال این که به کمک من خواهد آمد نفس راحتی کشیدم. اما در کمال ناباوری آن مربی هم به جمع بچه ها پیوست و دست در یخ ها کرد و آن ها را در لباس بچه‌ها می انداخت. چند دقیقه‌ای گذشت. هنوز از رفتار آن مربی کارکشته متعجب بودم که ناگهان گفت: «خب بچه‌ها! دیگه کافیه. وسایلو جمع کنید بریم سوار مینی‌بوس بشیم.» و باز هم در کمال ناباوری دیدم که تک تک بچه‌ها شروع به جمع کردن وسایل شدند.

گذار از ابوب به اخوت

جهان معاصر که داغ گذر از سنت ها را بر پیشانی خود دارد، در اغلب زمینه ها از «ابوّت» به «اخوّت» گذر کرده است. زمینه فرهنگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. در حقیقت نگاه فرهنگی و کار فرهنگی در دوره کنونی امری پدرانه نیست، بلکه به شدت برادرانه است! دوگانه‌ی پدرانگی/ برادرانگی با توجه به مصادیق فرهنگی بیش از پیش تعارض فی‌مابین را بر ما آشکار می‌کند.

نگاه پدرانه در‌معنایی که در این نوشتار مد نظر است، نگاهی است از بالا به وضعیت موجود که اغلب با تهدید، تشویق و در یک کلمه «اعمال قدرت» همراه است. اما نگاه برادرانه از آن جا که همیشه در وضعیتی همسطح ایجاد می‌شود، به هیچ نحو اعمال قدرتی در آن نیست. بلکه بیش‌تر به دنبال «همراهی» است.

تبدیل شدن رسانه‌های فرهنگی از کتاب و خطابه و قصه‌های مادربزرگ به فیلم و سریال و مجله و شبکه‌های مجازی، امری نیست که در این مجال بتوان به منافع و مضرات فی‌نفسه یا غیر فی‌نفسه‌ آن پرداخت. بلکه آن چه در این نوشته مورد توجه است، اولا فهم این «تبدیل» و ثانیا لوازم آن است.

ناگزیریم از این که در قرن بیست و یکم زندگی کنیم. و ناگزیریم از این که ملزومات فرهنگی را در جامه‌ همین عصر ببینیم. از مهم ترین ملزومات کار فرهنگی در عصر حاضر به کارگیری اخوّت فرهنگی به جای ابوّت فرهنگی است. به بیان دیگر نگاه بخش‌نامه‌ای و سیاست‌گذارانه و از بالا به پایین نه تنها در این زمینه ناکارآمد است، بلکه نشان از عدم درک صحیح نسبت به امر فرهنگ در بستر تاریخی جغرافیایی حاضر دارد.

نگاه برادرانه خندوانه به فرهنگ

با همه‌ این مقدمات می‌توان گفت خندوانه در این کشاکش نه تنها نمره‌ی بالایی به خود اختصاص می‌دهد، بلکه اساساً به اعتباری خط‌شکن و پیش‌قراول فرهنگی محسوب می‌شود. خندوانه پیشتاز نگاه برادرانه در حوزه‌ی طنز است. مضاف بر این که مسئله‌ خنده مسئله‌ای فرعی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت. خنده از مهم‌ترین نیاز های طبیعی است که مانند هر نیاز دیگر خواه ناخواه باید به نحوی ارضاء و اقناع گردد. مواجهه با این نیاز نیز روش های گوناگونی دارد. به نظر می‌رسد خندوانه نخستین نگاه برادرانه‌ صداوسیما و دست‌اندرکاران فرهنگی جمهوری اسلامی به امر «خنده» است. نگاه برادرانه‌ای که نه تنها هیچ‌گونه اعمال حاکمیتی در بر ندارد، بلکه خود مشوق و یاری‌گر صاحب‌ نیاز است.

در حقیقت خندوانه نگاهی بدیع در تمام سیاست های فرهنگی کشور است. نگاهی که نه تنها نیاز اساسی را سرکوب و نفی نمی‌کند، بلکه با جدیت تمام به دنبال همسویی و همراهی ثمربخش با آن و جذب حداکثری صاحبان نیاز برای رسیدن به مقصود است.

پیامد های نگاه پدرانه در امر فرهنگ در مصادیق آن به وفور قابل مشاهده است. جمهوری اسلامی تا کی باید هزینه‌ی این نگاه را بدهد و سرمایه‌های درونی خود را طرد کند و خود «اپوزیسیون ساز» باشد؟!

خندوانه؛ ترجمان جذب حداکثری است

نگاه برادرانه بیش‌ترین تلاش، دغدغه و دل‌سوزی را برای حفظ سرمایه‌های موجود و ساختن سرمایه‌های ناموجود دارد. به بیان دیگر این نگاه ترجمان جذب حداکثری و دفع حداقلی است.

خندوانه نه تنها یک برنامه‌ی تلویزیونی، که پیام‌آور گونه‌ای جدید از نگاه به مسائل کشور - اعم از فرهنگی و غیر فرهنگی - است. نگاهی که می‌توان در همه‌ی امور از آن سرمشق گرفت و مانع از خسران و هدر رفت بیش‌تر شد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: