حقیقت ماجرای قراردادهای لیگ برتر

ورزش سه: در حال حاضر تنها مدرک قابل استناد برای تحلیل عملکرد مالی مدیران، مبالغ رسمی اعلام شده به عنوان قرارداد بازیکنان و کادرفنی باشگاه هابه سازمان لیگ است که آن هم به جد زیر سوال است. "لیستی که ما اعلام کردیم، حقیقت ماجرا است در حالی که باشگاه پرسپولیس بیش از 22 میلیارد خرج کرده (رسمی و غیررسمی) و رقم اعلام شده رسمی باشگاه پرسپولیس به سازمان لیگ 18 میلیارد است." اینرا آقای افشارزاده مدیر مستعفی باشگاه استقلال در پاسخ اتهامات وزیر ورزش نسبت به نحوه مدیریت خود گفته است. واقعیت این است که هیچگاه "حقیقت ماجرا" چه در ارتباط با دو باشگاه پر طرفدار پایتخت و چه دیگر باشگاه ها روشن نشده است. از یک طرف مبلغ رسمی کمتر از رقم واقعی است چون شامل آپشن و پاداش های بازیکنان و کادرفنی نمی شود و از طرف دیگر این رقم بیش از رقم واقعی است چون در بسیاری موارد این تعهدات به دلایل مختلفی چون جریمه یا عدم استطاعت مالی پرداخت نمی شوند - حال آنکه بازیکن باید مالیات مبلغی که وصول نکرده را پرداخت کند - درواقع در انتهای فصل مشخص می شود که چه کسی چه مقدار گرفته و چقدر طلبکار است، آن هم با این فرض که سازمان بازرسی دولت کار نظارت خود را به طور دقیق انجام دهد و مبالغی خارج از حساب باشگاه به بازیکن پرداخت نشده باشد. مثلا الان بهترین زمان است برای اینکه بفهمیم حقیقت ماجرای قراردادهای لیگ پانزدهم چه بوده است؟ یا ماجرای لیگ چهاردهم یا لیگ سیزدهم ... مدیران انتصابی باشگاه های فوتبال، یک به یک می آیند و می روند بدون آنکه کارنامه مشخص و شفافی به جای بگذارند. روز اولی که پشت میز می نشینند کسی از وضعیت مالی باشگاهی که تحویل گرفته اند اطلاع دقیقی در دست ندارد. اینکه وارث چه میزان بدهی انباشته از مدیر قبلی بوده اند؟ میزان دریافتی فصل قبل باشگاه از حامیان مالی؟ دریافتی ها از فروش بلیت؟ رقم نهایی پرداختی های بازیکنان در انتهای فصل با در نظر گرفتن آپشن ها و پاداش های مربوطه؟ هزینه اردوها، حمل و نقل ... خلاصه آنچه به آن تراز مالی باشگاه می گویند و طبق قوانین، هیچ باشگاهی بدون ارائه آن به سازمان لیگ نمی تواند مجوز شرکت در مسابقات را کسب کند. بدون دسترسی به این ارقام چگونه می توان عملکرد و کارنامه مدیر یک باشگاه را مورد ارزیابی قرار داد؟ بدون دسترسی به مجموعه این ارقام از همه باشگاه ها چگونه می توان وضعیت لیگ و فوتبال کشور را مورد ارزیابی قرار داد، آسیب شناسی کرد و برای اتخاذ تصمیم گیری و جهت گیری های مناسب از نقد کارشناسان بهره برد؟ با کدام معیار می توان مدیران 15 سال گذشته باشگاه های حاضر در لیگ برتر را با هم قیاس کرد؟ متاسفانه همیشه نتایج گرفته شده در مسابقات، رتبه باشگاه در جدول و بعضا پیروزی یا شکست برابر رقیب سنتی تنها معیارارزیابی و قیاس مدیران محسوب شده است. بدون آنکه بفهمیم چند درصد از بودجه آنها به هزینه های بخش توسعه، آکادمی و تیم های پایه اختصاص یافته است؟ باشگاه را با چه شرایط مالی تحویل گرفتند و با کدام وضعیت به مدیر بعدی تحویل دادند؟ بنا به گفته آقای تاج هر 16 تیم لیگ برتری بدهکارند: "اینکه الان من به عنوان رییس فدراسیون بگویم تمام بدهی‌های باشگاه‌ها باید تسویه شود عملیاتی نیست. بدهی باشگاه‌ها طی دو سه سال اخیر اضافه نشده و کاهش هزینه در قراردادها داشته‌ایم". با توجه به شرایط خاص اقتصادی فوتبال در ایران و عدم دریافت حق پخش تلویزیونی، باید حق را به ریاست محترم فدراسیون داد چرا که تسویه یکشبه بدهی ها غیرممکن است و با چنین شرطی هیچ باشگاهی توانایی کسب مجوز شرکت در مسابقات را نخواهد داشت، ولیکن سوالی که باید از آقای تاج و مسئولان لیگ پرسید این است: چرا رسانه ها و کارشناسان را از دسترسی به این آمار محروم می کنید؟ مگر قوانین، شما را ملزم به شفاف سازی نکرده است؟ چرا با انتشار دقیق ارقام، قضاوت در باره کاهش یا افزایش هزینه ها "طی دو سه سال اخیر" را به رسانه ها واگذار نمی کنید؟ امروز هم دیر نیست، بیائید ترازهای مالی لیگ پانزدهم را منتشر کنید. مادامی که حساب و کتاب باشگاه ها در معرض دید عموم قرار نگیرند، حقیقت ماجرا هیچگاه روشن نخواهد شد، مجالی برای آنالیزهای علمی نخواهد بود و مدیران همچنان یک به یک خواهند آمد و خواهند رفت بدون آنکه کارنامه مشخص و شفافی به جای بگذارند.