نقدی آسیبشناسانه بر تاریخنگاری جنگ
در آستانه فرا رسیدن «چهل سالگی» تجاوز عراق به ایران در 31 شهریور سال 1359، مشخصههای آثار و مباحث منتشر شده از سوی ارتش و سپاه، همچنین روایتهای موجود در جامعه، ناظر بر «دوگانگیهای مناقشهآمیز درباره وقایع» و «پرسشگریهای نقادانه درباره مسائل» جنگ است.
کد خبر :
570276
روزنامه ایران: در آستانه فرا رسیدن «چهل سالگی» تجاوز عراق به ایران در 31 شهریور سال 1359، مشخصههای آثار و مباحث منتشر شده از سوی ارتش و سپاه، همچنین روایتهای موجود در جامعه، ناظر بر «دوگانگیهای مناقشهآمیز درباره وقایع» و «پرسشگریهای نقادانه درباره مسائل» جنگ است.
در این یاداشت، مفروضات درباره «مفهوم رویکرد مناقشهآمیز به تاریخ»، همچنین نتایج و پیامدهای آن، با تأکید بر تاریخنگاری جنگ ایران و عراق، به شرح زیر است: 1- مناقشات تاریخی، اجتنابناپذیر و بخشی از تاریخ و از عوامل مؤثر در تداوم تاریخ است. 2- مناقشات تاریخی بهعنوان بخشی از واقعیات تاریخی، حاصل روش مواجهه با وقایع و مسائل تاریخی است. صورتبندی مناقشهآمیز از وقایع تاریخی، واقعیات جدید و مناقشهآمیز را جایگزین واقعیات تاریخی خواهد کرد. مفروضات یاد شده ناظر بر نوعی پیچیدگی در مسأله تاریخ و تاریخنگاری است. به این معنا که از یکسو مناقشات تاریخی همانند تحریف، همزاد با تاریخ است و به این اعتبار، اجتنابناپذیر است.
از سوی دیگر؛ رویکرد مناقشهآمیز به رخدادهای تاریخی، در عین تداوم تاریخ، جامعه را از میراث تاریخی محروم و بخش مهمی از واقعیات تاریخی را مخدوش خواهد کرد. دوگانگیهای یاد شده، منجر به طرح این پرسش شده است که؛ چگونه میتوان بر مناقشات تاریخی، بویژه درباره جنگ ایران و عراق، غلبه و نتایج آن را مدیریت کرد؟ 1- پاسخ به پرسش یاد شده، مستلزم واکاوی عوامل مؤثر بر تداوم مناقشات تاریخی است.
وقایع تاریخی، تاریخساز است، به این معنا که موجب «هویتسازی» در حوزهها و سطوح مختلف میشود. تاریخمندی حاصل از رخدادهای تاریخی در جامعه، در واقع موجب تداوم تاریخ میشود. مناقشات بهعنوان بخشی از واقعیات تاریخی و کارکرد هویت ساز آن، موجب حمل و جابهجایی مناقشات، در زمان و تاریخ میشود. 2- رویکرد سیاسی و مناقشهآمیز به تحولات نظامی- امنیتی کشور طی سه دهه گذشته و تلاقی آن با پرسشگری نقادانه از سوی نسل جدید، نسبت میان گذشته با آینده را مخدوش کرده و برهم خواهد زد. حال آن که چگونگی برقراری تعامل میان گذشته و آینده، مسأله ماست.
نه با گذشته و مناقشات میتوان زندگی کرد و نه با نادیده گرفتن آن میتوان آینده را ساخت. تأکید بر مناقشات تاریخی و تداوم آن، به منزله استقرار روی «گسلهای تاریخی»، برای نگاه به گذشته و آینده است. مناقشات در واقعیات تاریخی وجود داشته است، اما ناظر بر همه واقعیات تاریخی نیست. نتایج حاصل از عوامل مؤثر بر تداوم مناقشات و پیامدهای آن، مهمترین دلیل در ضرورت مدیریت مناقشات است.3- با فرض اینکه تاریخِ گذشته را صرفاً با نگاه مناقشهآمیز به گذشته و تداوم آن نمیشود دنبال کرد، بنابراین باید دادههای تاریخی، دستمایه پاسخ به نیازهای حال و آینده شود. در غیر اینصورت تاریخ هیچگونه درسآموزی نخواهد داشت. به عبارت دیگر؛ درسآموزی از تاریخ، با عبور از مناقشات و نه کاریکاتوریزه کردن آن، قابل دستیابی است. تبدیل تاریخ به مناقشه و بازخوانی میراث تاریخی از طریق صورتبندی مناقشه آمیز، علاوه بر دلزدگی مخاطبین، موجب شکلگیری اراده جدید، برای ساختن تاریخ جدید، با نفی گذشته خواهد شد. 4- پاسخ به پرسش درباره «راه حلهای برون رفت از مناقشات ازجمله آنچه هماکنون درباره جنگ ایران و عراق، وجود دارد و موجب ابهام در واقعیات تاریخی شده، از
درون منطق مناقشه و پیدا کردن «راهحل میانه» حاصل نخواهد شد. بلکه از دو طریق میتوان به ضرورت پایان دادن به مناقشات، با مدیریت و عبور از کنار آن، به جای صورتبندی مستند در تاریخ نگاری جنگ، دست یافت: الف) آسیب شناسی نتایج حاصل از طرح مناقشات و تداوم آنکه موجب ابهام در اصل واقعیات تاریخی شده است. در حالی که هدف از تاریخ نگاری جنگ، بیان واقعیات و ایجاد ارتباط فکری- معنوی، همچنین الگوسازی برای نسل جوان و آینده کشور است. ب) تمرکز بر نیازهای حال و آینده کشور در حوزه دفاعی- امنیتی و ضرورت نگرش جدید به مسأله قدرت و روشهای بهکارگیری آن، در برابر تهدیدات و جنگ در آینده است. در حالی که رویکرد مناقشهآمیز به تجربه جنگ با عراق، مانع از وحدت و انسجام نهادهای دفاعی خواهد شد.
5- ساماندهی قدرت ملی و بهکارگیری مؤلفههای قدرت برای مواجهات راهبردی- تاریخی در آینده با نگاه مناقشهآمیز و جزیینگر در تاریخ، موجب شکنندگی قدرت ملی و مانع انسجام و شکلگیری آن خواهد شد. تاریخ و واقعیات تاریخی، حذف یا نفی نخواهد شد، بلکه با رویکرد و روش مناسب باید از دادههای تاریخی استفاده کرد. مشخصه تاریخ معاصر ایران، از مشروطه تا کنون، رویکرد «مناقشه آمیز» به وقایع تاریخی است، بدون اینکه دستاوردهای آن که هم اکنون بخشی از حیات سیاسی- اجتماعی جامعه ایران را شکل داده است، مورد توافق و اجماع قرار بگیرد.