چرا قطر برای مذاکره با ایران پیشقدم شد؟
ارتباط تلفنی اخیر امیر قطر با رئیس جمهور ایران که در زمان تنش تهران-ریاض صورت می گیرد، به عنوان پیامی آشکار به مقامات عربستان سعودی از سوی قطر و ایران ارزیابی می شود.
کد خبر :
569652
خبرگزاری مهر: رویداد مهمی که اخیرا توجه رسانه و محافل عمومی در منطقه و عرصه بین الملل را به خود مشغول کرد، مکالمه تلفنی شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر با حسن روحانی رئیس جمهوری ایران بود. امیر قطر از مناسبت عیدقربان برای تقویت روابط میان دو کشور بهره جُست. این موضوع از آن حیث اهمیت دارد که در شرایطی صورت گرفت که روابط میان ایران و عربستان با تنش بیشتر همراه بود. برخی ناظران این حرکت قطر را نشانه ای برای بی طرف نشان دادن دوحه در تنش میان ریاض و تهران دانستند و برخی نیز آنرا در راستای تلاش های میانجی گرایانه قطر برای نزدیک کردن ایران و عربستان برشمردند. احتمالات زیادی در این زمینه مطرح شد به ویژه همانطور که گفته شداین حرکت جدید قطری ها در شرایط خاص منطقه و تنش فزاینده ایران و عربستان رخ داد از جمله این احتمالات می توان به موارد زیر اشاره کرد: -عدم هماهنگی سعودی- قطری در تعامل با ایران. این از مدتها قبل کاملا روشن بود؛ هرچند که طرفین تلاش می کردند که آن را مخفی کنند. اختلاف میان دوحه و ریاض از همان زمانی که ایران با پنج به علاوه یک توافق هسته ای امضا کرد، افزایش پیدا کرد. اختلاف میان طرفین قابل پیش بینی
بود؛ هرچند که خود را دیر نشان داد. البته اختلافات قطر و عربستان ریشه های تاریخی دارد. ریشه های اختلاف میان قطر و عربستان به قرن بیستم یعنی هنگامی که سعودی ها خواستار ملحق کردن قطر به عربستان بودند، برمی گردد. سعودی ها قطر را بخشی از منطقه الاحساء می دانستند اما با اصرار انگلیسی ها به مرزهای قطر رضایت دادند. در سال ۱۹۶۵ طرفین معاهده مرزی به امضا رساندند. در سال ۱۹۹۲ در حادثه الخفوس، قطر اعلام کرد که افراد قبیله آل مره به نظامیان سعودی ضد نیروهای قطری کمک کرده اند. در سال ۱۹۹۵ سعودی ها از افراد این قبیله(آل مرة) ضد حکومت قطر و در حمایت از خلیفه آل ثانی امیر سابق قطر استفاده کرد. به دنبال آن صدها نفر از افراد این قبیله سلب تابعیت شدند و به عربستان اخراج شدند زیرا قطری ها بر این باور بودند که افرادی که تابعیت قطری دارند باید صد در صد حامی هیئت حاکمه قطر باشند. مشکل قبیله آل مرة به عنوان بخشی از اختلافات قطر-عربستان باقی ماند و در زمره پرونده های حل نشده طرفین قرار گرفت. در جریان تلاش خلیفه آل ثانی برای بازگشت به قدرت، حاکمان قدرت در دوحه این تلاش را با حمایت سعودی ها دانستند و بحرانی شروع شد که قطری ها از
همه رسانه ها خود علیه سعودی ها استفاده کردند و از مخالفان آل سعود حمایت کردند. برگی دیگر از اختلافات میان قطر و سعودی ها زمانی رقم خورد که عربستان به همراه دنباله روهای خود یعنی امارات و بحرین تصمیم گرفتند که سفیران خود را از قطر فرا بخوانند. آنها این تصمیم خود را به سبب آنچه شکست در قانع کردن قطر برای پایبندی به اصول عدم دخالت در امور داخلی شورای همکاری خلیج فارس به طور مستقیم و غیرمستقیم دانستند. اختلاف دیدگاه قطر و عربستان درباره سوریه را می توان به این پرونده ها با تخفیف کمتر افزود. زمانی که براساس استراتژی جدید واشنگتن تصمیم به این گرفته شد که سعودی ها دست بالا را در پرونده حمایت مالی از تروریستها در سوریه داشته باشند، قطر به حاشیه رانده شد و این به مذاق حاکمان دوحه خوش نیامد. سعودی ها در اندیشه قیمومیت بر همه کشورهای حوزه خلیج فارس هستند و پرونده سوریه نیز از این قاعده مستثنی نیست. به اعتقاد کارشناسان، در آینده نزدیک و حتی دور نمی توان افقی که نشان دهد طرفین آماده امتیاز دهی برای حل مشکلات و اختلافات باشند، متصور شد. قطری ها به سعودی ها به عنوان کشوری که به دنبال حذف همسایگان کوچک خود به ویژه قطر
از عرصه بازیهای بین المللی است، می نگرند. از همین رو تلاش می کند که با همه برگه هایی که در اختیار دارد، درعرصه منطقه و بین الملل در برابر تلاش های ریاض حمایت کند. از این رو با توجه به سیاست های توسعه طلبانه ریاض، طبیعی است که دوحه به دنبال یافتن همپیمان قوی باشد و به تهران برای تفاهم روی آورد. از آنجایی که قطری ها معمولا عملگرا هستند، تحرکات آنها را نیز می توان در این راستا تعبیر کرد. علاوه بر موارد اختلاف و تلاش دوحه برای حفظ جایگاه خود در عرصه منطقه و بین الملل؛ می توان گرایش های تمیم بن حمد آل ثانی را نیز در خط مشی نزدیک شدن دوحه به تهران در نظر گرفت؛ اصولا امیر کنونی قطر سیاست برخورد حداقلی را دنبال می کند و در منطقه پرتلاطم و پر آشوب منطقه در این روزها، مایل به آرامش است. البته شاید این از نگاه وی ناشی شود که سرمایه گذاری و رشد اقتصادی در سایه ثبات و امنیت و حاشیه کمتر است. -دوم، سعودی ها به دنبال این هستند که خود را رهبر کنونی همه کشورهای حوزه خلیج فارس و دیگر کشورهای سنی نشین نشان دهند. سعودی ها با سیاست تطمیع و تهدید به دنبال رهبری کردن همه کشورهای عربی و سنی هستند و این اقدام جدید قطر به مثابه
برهم زدن همه خوابهای آل سعود برای سیطره بر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، و کشورهای عربی و اسلامی است قطری ها مانند برخی دیگر از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، زیر بار قیمومیت و سلطه طلبی آل سعود نمی روند. -سوم، تمایل قطر برای نزدیک شدن به محور ایرانی-روسی در خاورمیانه. هر چند که درباره این احتمال نمی توان به نقش روابط دوحه و آنکارا و تغییر بازی ترکیه پس از کودتای نافرجام ۱۵ جولای اشاره نکرد. به هر حال قطر و ترکیه روابط قوی با یکدیگر دارند و تلاش ترکیه برای نزدیک شدن به روسیه شاید قطری ها را هم به تکاپو برای نزدیک شدن به مسکو انداخته باشد. شاید قطری ها هم مانند ترکیه به این نتیجه رسیده باشند که راهکار نظامی نمی تواند چندان مشکل گشا باشد. این نکته زمانی هویدا می شود که سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه روابط میان مسکو ودوحه را پویا و مثبت و آن را عامل ثبات در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس دانسته است. به هر حال نزدیک شدن ایران-قطر در لحظات مهم از تنش ایران و عربستان صورت می گیرد و شاید عیان کردن آن در عید قربان، پیامی آشکار به ریاض از سوی قطر و ایران باشد. این موضوع زمانی اهمیت پیدا می کند که کشورهای حوزه خلیج
فارس و دیگر کشورهای عربی و اسلامی راه قطر را ادامه دهند؛ آنگاه سعودی ها خود را در جنگ سرد ضد ایران تنها خواهند یافت. از سویی نباید فراموش کرد که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که عمدتا اقتصاد آنها وابسته به نفت است با مشکلات عدیده ای روبرو شده اند و اقتصاد آنها سخت تحت تاثیر کاهش قیمت نفت قرار گرفته است و آنها ریاض را مُسبب این اوضاع می دانند؛ چرا که این ریاض بود که از نفت به عنوان سلاحی ضد ایران و روسیه استفاده کرد، غافل از اینکه که گریبان شیخ نشینها را هم خواهد گرفت. اوضاع کنونی در شرایطی است که دو حادثه مهم رقم خورده است؛ نخست، نشست گروزنی که تعریفی از اهل سنت بدون وهابیت ارائه داد. دوم، تصویب قانون عدالت ضد تروریسم کنگره آمریکا ضد تروریسم که ممکن است که به شکایت از سعودی ها منجر شود. در پایان می توان گفت که روابط میان کشورهای خاورمیانه با فراز و نشیب های زیادی همراه است و حرکتی همانند شنهای روان دارد؛ به استثنای سعودی ها که بر سیاست برخورد و تنش در همه جبهه ها اصرار دارند. اگر این وضعیت ادامه یابد و سعودی ها بر سیاست های خود لجاجت ورزند به طور حتم منزوی خواهند شد. ماههای آینده حقایق بسیاری را روشن
خواهد کرد و اهمیت تصمیم قطری ها برای بی طرف ماندن و جدا کردن صف خود از سعودی ها را نشان خواهد داد.