علل كلاهبرداری درجامعه

ريشه‌هاي اجتماعي كلاهبرداري در جامعه در دو عامل ذهني و عيني مورد بررسي قرار مي‌گيرد. در عامل عيني كلاهبرداري، نظام اقتصادي در جامعه آن‌طور كه بايد شفاف باشد و روان حركت ‌كند، نيست.

کد خبر : 569262
روزنامه آرمان؛ محمد امين قانعي‌راد*: ريشه‌هاي اجتماعي كلاهبرداري در جامعه در دو عامل ذهني و عيني مورد بررسي قرار مي‌گيرد. در عامل عيني كلاهبرداري، نظام اقتصادي در جامعه آن‌طور كه بايد شفاف باشد و روان حركت ‌كند، نيست.
در اقتصاد معمولي و سالم مي‌توان فرايندها و اتفاقاتي كه در آينده نزديك و حتي دور مي‌افتد را پيش‌بيني و بر اساس آن برنامه‌ريزي كرد، «مثلا اگر قرار است چكي صادر كنيم، يقين کنیم مشكلي در پرداخت اين چك نخواهيم داشت»، يعني بتوانیم بر مطالبات بازار حساب باز كرده و بر مبناي آن تعهداتي را تعريف کنیم. زماني كه شرايط اقتصادي در جامعه نامناسب و آشفته باشد افراد نمي‌توانند مطالبات مالي خود را به راحتي و از مسيرهاي درست پرداخت كنند در نتيجه براي به دست آوردن مطالبه خود به راههاي نامشروع يعني كلاهبرداري روي مي‌آورند، چه بسا ذاتا كلاهبرداري نباشد اما شرايط اقتصادي و اجتماعي آنها را مجبور به روي آوردن به مسيرهاي نادرست مي‌كند، بنابراين كلاهبرداري‌هاي عيني در نتيجه نابساماني وضعيت اقتصادي، فقدان سرمايه اجتماعي و اعتماد شكل مي‌گيرد و موجب به وجود آمدن كلاهبرداي‌هاي خواسته يا ناخواسته مي‌شود و لازم است نهادهايي در جامعه وجود داشته باشند كه از اين افرادي كه قرباني يك شرايط نابسامان هستند، حمايت كنند.
شيوع چشم و همچشمي، زياده خواهي، تجمل گرايي، مادي گرايي و پول دوستي در جامعه موجب شده افراد براي به دست آوردن ثروت بيشتر به سمت مسيرهاي غيرقانوني و نادرست حركت كنند. در واقع گسترش مادي گرايي در جامعه فرهنگ را مستحيل مي‌كند، ذهنيت‌ها را به سمت كسب منافع مالي بيشتر مي‌كشاند و چون فرد از طريق فرايندهاي عادي نمي‌تواند تراكم ثروت داشته باشد در نتيجه براي جبران زياده خواهي‌هاي خود دست به هر كاري مي‌زند. در بيشتر معاملات اقتصادي و بازاري جامعه كلاهبرداري ذهني وجود دارد و تاسف بار اين است كه بسياري از اين كلاهبرداري‌ها مطرح نمي‌شود و پنهان مي‌ماند.
كلاهبرداري‌هاي ذهني در جامعه كاملا بر حسب خواست اتفاق مي‌افتد يعني فرد با پيش‌بيني و اطلاع خود دست به آن عمل مي‌زند و معمولا كلاهبرداري‌هاي بزرگ به اين شيوه صورت مي‌گيرد. كلاهبرداري‌هاي ذهني فقط بازار، توليد و اقتصاد را شامل نمي‌شود بدين معنا كه تقريبا در اكثر بخش‌هاي فرهنگي، خدمات بهداشتي درماني، آموزش، امور اداري و غيره نوعي عدم صداقت و سوءاستفاده از مشتري و موقعيت وجود دارد. مشكلي كه در جامعه وجود دارد اين است كه كاركرد نهادهاي خانواده، آموزشي و مذهبي به دليل اينكه در سيطره اقتصاد قرار گرفته‌اند ناكارآمد شده و سايه سنگيني اقتصاد در اين نهادها احساس مي‌شود. به‌طوري‌كه در مذهب نيز نقش پول بسيار پررنگ است به نحويي كه گويي طبقات محروم‌تر از وجدان مذهبي كمتري برخوردار هستند و مذهب نيز با طبقات اجتماعي بالا پيوند خورده است.
بايد در نظر داشت مذهب در جامعه، تحت تاثير اقتصاد قرار گرفته است. مثال بارزي كه براي پولي شدن ابعادي از مذهب در جامعه مي‌توان ذكر كرد تاسيس بانك يا صندوق‌هاي پولي با اسامي مذهبي است. بسياري از افراد ثروتمند با سوء‌استفاده از اعتقادات مذهبي مردم به فعاليت اقتصادي بعضا نادرست دست مي‌زنند، بعد از مدتي در فعاليت خود مرتكب انواع فسادها مي‌شوند و اين فسادهاي مالي تحت پوشش مذهب اتفاق مي‌افتد كه در نتيجه موجب مي‌شود مذهب درگير فرايندهايي شود كه در نهايت كاركرد خود را در جامعه كه بايد آموزنده و بازدارنده از انواع آسيب‌ها باشد، از دست مي‌دهد. نبايد اجازه داد نابساماني و به هم ريختگي وضعيت اقتصادي در كاركرد مذهب در جامعه تاثير منفي بگذارد.

* جامعه‌شناس

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: