هنگ روبات های جنگجو در نزاع های جهانی
روباتها در «من، روبات» یکی از رمان های کلاسیک ایزاک آسیموف که چند سال پیش به یک فیلم سینمایی پرفروش هم برگردانده شد، قادر به تفکر و تصمیمگیری و قضاوت هستند. قصه او زمانی جدی و خطیر میشود که یکی از روباتها از فرامین صادره تخطی کرده و به جای نجات جان یک بچه دچار سرنوشت محتوم به نجات یک پیرمرد بیمار همت میگمارد.
روزنامه ایران: روباتها در «من، روبات» یکی از رمان های کلاسیک ایزاک آسیموف که چند سال پیش به یک فیلم سینمایی پرفروش هم برگردانده شد، قادر به تفکر و تصمیمگیری و قضاوت هستند. قصه او زمانی جدی و خطیر میشود که یکی از روباتها از فرامین صادره تخطی کرده و به جای نجات جان یک بچه دچار سرنوشت محتوم به نجات یک پیرمرد بیمار همت میگمارد. روی فلسفه این کار و درست یا غلط بودن آن بحث زیادی شد اما روبات بر این باور بود که احتمال دوام و ماندگاری پیرمرد بیشتر از کودکی بود که ارادهای از خویش نداشت. روبات تصمیماش را گرفت و به اجرا درآورد.
در این ارتباط هر چه فرصت تفکر شخصی بیشتر از این موجودات فلزی گرفته شود و کمک به نیازمندان یا ورود به حیطه موردنظر سریعتر صورت گیرد به نفع همگان خواهد بود زیرا یک کار توأم با صبر و مدارا عرصه را برای روبات جهت انجام کاری متفاوت با دستورات مسدود میکند.
در این صورت باید پرسید دولتها و سران ارتشها کی به این نتیجه نهایی و مهم میرسند که میتوانند به تصمیمهایی که این روباتها و لشکرهای تکنولوژیک برای سروسامان دادن به کارها می گیرند، اعتماد کرد و تصمیمگیریهای مهم را هم به آنها سپرد.
نمونــــههای متعــــــــــــددی در سالهای اخیر شکل گرفته که خبر از تصمیمگیریهای لحظهای غلط سیستمهای مبتنی بر تکنولوژی صرف داده است.در یک مورد در ارتباط با هواپیمایی که 12 هزار پا بالاتر از سطح زمین طی طریق میکرد، تصمیمی اتخاذ و اجرا شد که برخلاف مصلحت و منفعت هواپیما بود و بررسیها نشان داد حتی در برآورد فاصلهها اشتباه شده و عملیات به چندین و چند متر دورتر از نقطه موردنظر انتقال یافته است.
شک و تردید درخصوص طرح های مربوط به واگذاری مسئولیتهای جنگی به روباتها درحالی شدت گرفته است که هم در پنتاگون و هم کرملین درصدهای مربوط به میزان توفیق این طرح دائماً رو به تزاید میرود و مجریان طرحها معتقدند میتوان به این فرآیندها اعتماد کرد اما تا این لحظه هیچ جنگی و حتی ستیزهای منطقهای کوچک به واحد و گروهانی از روباتها و یا یک عقل هوشمند کلی سپرده نشده است تا بتوان اسناد موفقیت یا ناکامی آن را به شکلی محکمه پسند اعلام کرد. طرفداران ارتشهای روباتیک و رهبریهای تکنولوژیک از سرعت تصمیمگیری ها توسط IC ها و موجودات فلزی سیمپیچی شده لذت میبرند و آن را نشانه تکامل بشری می دانند اما بشر به طریق اولی قادر به خلق ماشینی نیست که حس و هوش انسانی و غیرمصنوعی را وارد پروسهای کند که همه اجزای آن فلزی و رایانهای و غیرانسانی هستند و مشکل از همینجا آغاز میشود؛ آنجا که انسان باید در شرایطی به موجود فلزی دست ساز خود اعتماد کند که بسیاری از فاکتورهای تصمیمگیر هر چیزی هستند الا ماشینی و فلزی و رایانهای، این اعتماد سستی است که میتواند نتایجی فاجعهبار در پی داشته باشد. منبع: Foreign Affairs