خانواده‌های ایرانی، سرآغاز بحران کارآفرینی

فرهنگ کارآفرینی در ایران چاله‌ها و چالش‌های اساسی دارد، به خاطر همین است که امروز با وجود تأکیدهای مدیران و کارشناسان، روند تصحیح فرهنگ کارآفرینی بشدت کند پیش می‌رود. هنوز توقعات افراد و خانواده‌ها از دولت‌هاست و تغییر چندانی در این انتظارات کهنه دیده نمی‌شود. با این حال امیدواریم تا چند سال آینده شرایط به گونه‌ای پیش برود که خانواده‌ها متوجه شوند خودشان صحنه گردان این ماجرا هستند و اگر تکانی به خود ندهند تحولی در این عرصه اتفاق نخواهد افتاد.

کد خبر : 568822
روزنامه ایران: فرهنگ کارآفرینی در ایران چاله‌ها و چالش‌های اساسی دارد، به خاطر همین است که امروز با وجود تأکیدهای مدیران و کارشناسان، روند تصحیح فرهنگ کارآفرینی بشدت کند پیش می‌رود. هنوز توقعات افراد و خانواده‌ها از دولت‌هاست و تغییر چندانی در این انتظارات کهنه دیده نمی‌شود. با این حال امیدواریم تا چند سال آینده شرایط به گونه‌ای پیش برود که خانواده‌ها متوجه شوند خودشان صحنه گردان این ماجرا هستند و اگر تکانی به خود ندهند تحولی در این عرصه اتفاق نخواهد افتاد.
امروز شما می‌بینید هنوز تعداد کمی از خانواده‌ها اجازه می‌دهند فرزندان‌شان به گزینه دیگری جز تحصیلات آکادمیک فکر کنند. این است که ما با انبوهی از مهندسان و دانشگاهی‌های بیکار مواجه شده‌ایم. خانواده‌ها هنوز فرصت آزمون و خطاهای کارآفرینانه را به فرزندان خود نداده‌اند، در صورتی که نوجوانی و جوانی دوره آزمون و خطاهای کارآفرینی است و اگر به تعویق بیفتد معلوم نیست در سنین بالاتر قابل جبران باشد. از طرف دیگر ما با چالش مهم «تشویق به گریز از مسئولیت» در خانواده‌ها روبه‌رو هستیم، در حالی که شما در کشوری صنعتی مثل آلمان می‌بینید هر فرد بعد از هجده سالگی مسئولیت کرایه اتاق خودش را به عهده می‌گیرد تا بفهمد باید به اندازه کرایه اتاق خودش درآمد کسب کند. حتی فرزندان افراد مشهور و پولدار برای تأمین مخارج خودشان کار می‌کنند و اصلاً برایشان مهم نیست کارگر پیتزا فروشی باشند یا منشی دکتر یا هر شغل دیگری، در حالی که پدر و مادرهای ایرانی، چه ثروتمندان و چه طبقه متوسط چنین چیزی را برنمی‌تابند و مایه شرمساری خانواده می‌دانند.
توجه کنید که سال‌ها پیش در ایران خرده فرهنگ‌های مقبول و جاافتاده کارآفرینی وجود داشت اما با مدرنیزه شدن ناقص جامعه ایران آن خرده فرهنگ‌ها هم عموماً از دست رفتند. اگر ما می‌خواهیم فرهنگ ضد کارآفرینی در کشور را اصلاح کنیم آموزش مهارت به جوان‌ها در سبد متنوعی از مهارت‌ها را باید جدی‌تر بگیریم، چالش امروز ما در این زمینه جوان‌های تحصیلکرده‌ای هستند که مهارت ارتباط و نیازسنجی جامعه و بازار را نیاموخته‌اند و همچنان تصور می‌کنند مدرک را می‌توانند مثل کارت اعتباری وارد یک دستگاه خودپرداز کنند تا مقدار قابل توجهی وجه نقد در اختیار آنها قرار گیرد.از طرف دیگر خواست از خانواده‌ها برای اصلاح دید کارآفرینانه و خواست از دولت و سیاستگذاران را باید به موازات هم جلو ببریم چون تکیه صرف بر یکی از این عناصر راهگشا نخواهد بود. اگر دولت را به مثابه راه ساز و راه هموارکن کارآفرینی تصور کنیم، خانواده‌ها حکم محرک و رونده این راه را پیدا می‌کنند.
واضح است که راه بدون رونده و رونده بدون راه کامل نیست. مهم است که قوانین ما و اجرای آنها به گونه‌ای باشد که هزینه‌های کارآفرینی در کشور پایین بیاید و مسیر هموارتری در اختیار کارآفرینان قرار گیرد. از سوی دیگر حتی همه قوانین و شکل اجرای آنها در کشور مساعد شود در صورتی که نگاه خانواده‌ها به سمت کارآفرینی نچرخد ،عملاً تحولی صورت نخواهد گرفت.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: