روزنامه ایران: در سالهای اخیر گاه و بیگاه حرکتهای نیکوکارانه خودجوش و جمعی شکل گرفته که گاه انعکاس رسانهای گستردهای نیز بویژه در شبکههای اجتماعی یافته است؛ از جمله حرکتهایی نظیر دیوار مهربانی یا یخچال مهربانی و.... اقدام هایی از این دست توجه فراوانی جلب میکند، اگرچه از سوی بعضی با نقد نیز مواجه میشود. نفس توجه عموم به چنین اقدام هایی و استقبال از آن، نشانه این است که این گونه کنشگریها نیازهای انسانی ویژهای را برآورده میکند که کمتر به طور مستقیم مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است. اقدام هایی که در مواجهه با مسائل بغرنج اجتماعی و محیطی و با مقاصد توسعهای صورت میگیرد میتوان به دو گونه تقسیم کرد:
گونه نخست: مداخلات ساختاری
این اقدام ها به طور مشخص بر متغیرهای عینی ملموس و کمّیتپذیر تأثیر میگذارد. تأثیراتشان معمولاً هدفمند و زمانمند است. مثلاً در بازه زمانی معینی منجر به کاهش نوع خاصی از آلودگی محیط زیست، کاهش فقر، افزایش درآمد، افزایش دسترسی طیفی خاص به محصولات یا خدماتی معین نظیر آموزش، بهداشت و سرپناه میشود. این گونه اقدام ها برای آنکه اثر ملموس داشته باشند، معمولاً به طور برنامهریزی شده و هماهنگ در مقیاس بزرگ صورت میگیرند و از این رو، معمولاً از جنس مداخلات ساختاری و سیاستگذارانهاند که دستگاههای حاکمیتی متولی آن هستند. برنامههای توسعه و برنامههای سالانه و بخشنامهها و مقررات دولتی از این نوعاند.
این گونه اقدام ها در مقیاسهای کوچکتر میتوانند از سوی سازمانها و بنگاههای اقتصادی نیز با مداخلات مدیریتی صورت گیرند، مثلاً کارخانهای که برای کاهش آلودگی منطقه اطراف خود، ضایعات خود را بازیافت میکند، یا شرکتی که بخشی از سود سالانهاش را صرف امور خیریه در شهر محل استقرارش میکند.
گونه دوم: اقدامات داوطلبانه
این اقدامات اگرچه با هدف تأثیر ملموس توسعهای صورت میگیرند، اما معمولاً بیش از آنکه اثر فیزیکی و کمّی سنجشپذیر و وسیع داشته باشند، اثرات کیفی روانی و اجتماعی بلندمدت و منتشر دارند. به لحاظ روانی اثر اصلی و عمده این اقدامات آن است که به زندگی افراد معنا میبخشند، به لحاظ اجتماعی این اقدامات جنبه آگاهیبخشی و آموزش غیررسمی دارند و ارزشهای اجتماعی معینی را ترویج میکنند. از رهگذر چنین تأثیراتی، هنجارها و نظم اجتماعی خاصی را شکل میدهند و روابط اجتماعی خاصی را تقویت میکنند یا مطالبات سیاسی ویژهای را شکل میدهند که در صورت تداوم میتواند سیاستگذاریها را تحت تأثیر قرار دهد یا به ارتقای کیفیت زندگی افراد بینجامد.
برای مثال فراخوانهای ترویج دوچرخهسواری در کلان شهرها، استفاده از کیسههای پارچهای بهجای کیسههای پلاستیکی هنگام خرید، شستن دندانها با مصرف آب کمتر، ابتکار دیوار مهربانی، جمعآوری زبالههای مسیر پیادهروی در روز تعطیل هفته و... اقداماتی هستند که اثرات عینی و کمیتپذیر آنها بسیار کمتر از آن چیزی است که تصور و تبلیغ میشود.
در کلانشهرها با مسافتهای طولانی و حجم عظیم جمعیت و جابهجایی، عملاً امکان استفاده گسترده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه حمل و نقل منتفی است و به نسبت آلودگی که وسایل نقلیه موتوری تولید میکنند، استفاده محدود از دوچرخه از سوی افرادی معدود در مسیرهایی خاص موجب کاهش ناچیز آلودگی میشود. بنابراین تأثیر چندانی در کاهش آلودگی هوا ندارد. از سوی دیگر، در برابر حجم مواد یکبارمصرف پلاستیکی بازیافتناپذیری که در انواع بستهبندیهای مواد خوراکی و غیرخوراکی به طور روزمره مصرف میکنیم و انبوه محصولات بازیافتناپذیر بادوامی که میخریم و محیط زیست را آلوده میکند، چند پلاستیک نازک نسبت ناچیزی را تشکیل میدهد. در مقابل هدررفت آب در شبکه توزیع و بهره برداریهای غیرمجاز از منابع آبی، میزان صرفهجویی آب در مسواک زدن تأثیر آنچنانی در محافظت از سفرههای آب زیرزمینی ندارد. دیوار مهربانی نیز احتمالاً خیلی کمتر از آنچه تبلیغ میشود نیاز نیازمندان را رفع میکند. با این حال، جامعه بینیاز از هیچ کدام از این اقدامات نمادین نیست.
تبلیغ دوچرخهسواری و مشاهده دوچرخهسواران در مسیرهای شهری، استفاده از کیسه پارچهای و مشاهده آن در دست دیگران، حساسیت شهروندان را نسبت به آلودگی هوا و محیط زیست تقویت میکند، آنها را وادار به بازاندیشی در مورد سبک زندگی خود میکند و لزوم ایفای نقش فعالتر و مشارکت آنان در کاهش آلودگیهای محیطی و مطالبه سیاسی محیط زیست سالم را به شهروندان عملاً یادآوری میکند. همچنین بیش از اینکه دیوار مهربانی در کاهش فقر و نابرابری اثر ملموس و فراگیر داشته باشد، بر نیکوکاران و فضای عمومی جامعه تأثیر میگذارد. دیوار مهربانی به لحاظ روانی به نیکوکاران حسی از مفید و مؤثر بودن میبخشد که زندگی آنها را معنادار میکند، با القای حس توانمندی در رفع نیاز دیگران، اعتماد به نفس فرد را تقویت میکند و رضایت از زندگی را افزایش میدهد. معنادار بودن زندگی یکی از اساسیترین نیازهای روانی در زمانهای است که نظامهای معنابخش کلان طنین و اقتدار پیشین خود را در ذهن بخشی از افراد از دست داده است.
از لحاظ اجتماعی، «دیوار مهربانی» توجه و حساسیت اجتماعی را نسبت به نابرابری و فقرا افزایش میدهد. دیوار مهربانی یک نوع نمایش گسترده همدلی و ترویج مسئولیتپذیری اجتماعی و مشارکت اجتماعی است. علاوه بر این، شرکت در یک حرکت نیکوکارانه یا توسعهبخش جمعی، حس تعلق به جمع و جامعه را در افراد تقویت میکند. همچنین ترغیبکننده روابط اجتماعی است و این پیام را به طور ضمنی به اعضای جامعه (از جمله به خود نیکوکاران و سایرین) القا میکند که جامعه نسبت به نیازهای آنان بیاعتنا نیست و در صورت نیاز فرد، اعضای دیگر جامعه آمادگی دارند که به او کمک کنند. دریافت تلویحی این پیام، حسی از آرامش، امید، اعتماد و امنیت به مخاطب القا میکند و او را از احساس تنهایی و رهاشدگی میرهاند. این آثار به نوبه خود همبستگی و انسجام اجتماعی را تقویت میکند که در بلند مدت ضامن پایداری و توسعه جامعه است. به علاوه آگاهی عملی گسترده از مسائل اجتماعی و زیستمحیطی که از رهگذر چنین کنشگریهایی حاصل میشود، زمینه طرح مطالبات مشخص و روشن را در مباحثات سیاسی فراهم میآورد.
این اقدامات اگر از سوی نهادهای مدنی (سازمانهای مردمنهاد) به صورت سیستماتیک، مداوم و وسیع ترویج شود، احتمالاً آثار ملموس و عینی آنها نیز به همان میزان گسترده و مشاهدهپذیر خواهد بود. تشکلهای مدنی قوی و فراگیری که حرکتهای داوطلبانه توسعهبخش (نظیر فقرزدایی یا حفظ محیط زیست) را هدف قرار میدهند، به دلیل نظاممند بودن، انسجام، استمرار و هماهنگ بودن فعالیتها طبیعتاً اثربخشی بیشتری از حرکات داوطلبانه منفرد، پراکنده، مقطعی و کمدامنه دارند.
در مجموع چنانکه به عنوان نمونه در مثال «دیوار مهربانی» بررسی شد، به نظر میرسد اهداف توسعهای که کاهش نابرابری، محیط سالم و جامعه فعال، پویا و منسجم را هدف قرار میدهد، مستلزم هر دو گونه اقدامی است که برشمرده شد؛ از یک سو اگرچه تغییرات ملموس در کاهش فقر و بهبود کیفیت زندگی از جهات مختلف به طور عمده مستلزم اقدامات کلان سیاستگذارانه و ساختاری است اما از سوی دیگر، توجه به اقداماتِ گونه دوم، یعنی اقدامات داوطلبانه بخصوص به دلیل آثار روانی و اجتماعی آن حائز اهمیت ویژه است زیرا در زمانهای هستیم که نشانههای فراوانی از مواجهه افراد با بحران معنا و احساس تنهایی مشاهده میشود و سرمایه اجتماعی بین فردی و تعمیمیافته نیز در معرض تهدید است. بنابراین «دیوار مهربانی» و( اقدامات مشابه) برخلاف تصویر و تصور اولیه، فقط در خدمت رفع نیاز عاجل فقرایی معدود (یا بهبود سریع وضعیت محیط زیست) و نظایر اینها نیست بلکه کارکردهای اجتماعی و روانی بسیار گستردهتری دارد که تک تک افراد جامعه بشدت به آن محتاجاند.